دستمال را در آب خیس کرد و با ظرافت مشغول تمیز کردن مجسمه های کلیسا شد. چند مرد و یک زن وارد سالن شدند و بدون توجه به او روی صندلی ها نشستند.
تنها زن جمع، سیگارش را روشن کرد و گفت: " ما برابر نیستیم! هیچوقت نبودیم. خدا انسان های درستکار رو بیشتر از بدکار ها دوست داره."
" خدا بین فرشته هاش فرق میذاشت. ما که اشرف مخلوقات هستیم واضحه که درمورد ما سختگیر تره."
YOU ARE READING
Sophia [Completed]
Short Storyاین عجیبه ... خیلی عجیب! و البته کوتاه، بسیار کوتاه! معنی و مفهوم؟ دقیق نمیدونم- از مجموعه داستان های سمفونی درد.