Select All
  • ᴍʏ sᴡᴇᴇᴛ ᴅʀᴇᴀᴍ[ʟ.s]
    9.3K 1.7K 40

    لویی«چ...چرا...چرا اینجا...» هری«دریای خونه؟» لویی سرشو تکون داد.... هری«چون تو اینجا نبودی دارلین...» •••••••••••••••• میگویند آدما به دام عشق می‌افتند!اما وقتی فکرش را میکنی،میبینی«دام»کلمه خوبی نیست!چون آدم ها به دام اعتیاد،دروغ و یا مرگ می‌افتند!....هر کس که برای اولین بار این را گفته،حتما باید در دام عشق گرفتار ش...

  • ^^LeMOn CAndy^^
    21.4K 5.3K 16

    ^^Ziam Mayne Cute Short Story^^ جایی که لیام یه پاستیل خور حرفه اییه و زین براش پاستیل می خره تا راضی بشه باهاش حرف بزنه... ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^ #1_fanfiction #1_Ziam

    Completed   Mature
  • silent gem [l.s][Completed]
    32.2K 6.1K 21

    هری ناشنواست و لویی مترجمش میشه all credits to @strongxlarry i just translated the story

    Completed  
  • Please Don't Eat Me [Ziam Mayne Version - Completed]
    9.7K 1.7K 7

    موش کوچولو فکر می‌کرد مار شیطانی همسایه بالاخره می‌خورتش و شب و روزش از ترس یکی شده بود. آخر سر هم یه لقمه‌ی چپش کرد ولی نه اون مدلی که فکرش رو می‌کرد. مترجم: -Liammalik-

    Completed  
  • THIRST
    6.1K 1.3K 4

    یکی تشنه خون دیگری تشنه اون این داستان شامل صحنه هایست که ممکن است برای همه مناسب نباشد⚠️ •zayn top

  • Say Something~L.S [Completed]
    123K 17.7K 40

    "یه چیزی بگو...دارم ازت دست میکشم... من فردِ خاصِ زندگیت میشم، اگر تو ازم بخوای... هر جایی بری من دنبالت خواهم اومد... یه چیزی بگو... دارم ازت ناامید میشم..." say something I'm giving up on you... Translator : @blueheartedme_

    Completed  
  • Blind Brother [Z.M]
    2.7K 738 8

    لیام نابیناست و برادرناتنیش همش اونو اذیت میکنه. لیام سعی میکنه اونو از خودش دور نگه داره ولی با این همه نمیتونه عاشقش نشه.

  • It Was All Just A Game [Persian]
    71.1K 9.4K 48

    "کاش تنها نقطه ضعف نقشه ام رو پیش بینی می کردم. نقشه ای که باعث شد کاملا شیفتت بشم." تا اطلاع ثانوی اپ نمیشه~ Credit to the author: @Write_me227 This is the Persian edition of "It was all just a game" and I'm only translating this masterpiece! "فقط ترجمه میکنم و صاحب این بوک نیستم."

    Completed  
  • Blue Ice.
    45.2K 6.4K 25

    هری خیره توی چشم‌هاش غرید: -‌ هرگز به من دست نزن. نمی‌خوام ببینمت! لویی با صدای خفه‌ای گفت: -‌ من..من نمی‌فهمم... به دیوار تکیه زد تا سقوط نکنه و خودش رو در آغوش گرفت. تنش یخ بسته بود. -‌ چی رو نمی‌فهمی؟ نمی‌خوامت! . . . *Persian Translation *Original Story By: @purpledandeli0n

    Completed  
  • •Fading• [L.S]
    212K 31.5K 48

    [Complete] لویی زیبایی رو، ترکیب رنگ‌ها و جنس‌های مختلفی که حس ظرافت رو درون آدم‌ها به‌وجود میارن، میشناسه. اون درحالی که داره توی دانشگاه فشن میخونه، هر روز این ترکیب‌ رو میبینه. برش لباس‌ها، رنگ پارچه‌ها، پیچیدگی‌ طرح‌ها، همهٔ این‌ها کنار هم قرار میگیرن تا یه‌چیز زیبا رو بسازن. ولی وقتی که یه دانشجوی علوم با پاهای...

    Completed  
  • Dark light [Drarry]
    93.9K 14K 50

    دراکو: میخواستم روی ماه ببوسمت اما وقتی بوسیدمت تو خود ماه بودی هری!

    Completed  
  • |Forgotten Island|
    397 81 6

    [On going] «تو مرهم کاری ترین زخم زندگی من بودی اما بهم زخم کاری تری نزن. بهم برگرد و تن خمیده‌ام رو به خودت پیوند بزن» 22/1/16

  • LIGHT RED
    72.1K 12.4K 45

    I'm Devil And Evil Lust is In Your Veins Ziam Mayne ⌲ Fan-Fiction By: sören Update: Completed

    Completed   Mature
  • Another Love [L.S]
    4.1K 1.1K 22

    ما غریبه هایی بودیم که به دوست ها و بعد بهترین دوست ها تبدیل شدیم، حالا یا میتونیم این عشق رو بپذیریم، یا دوباره به غریبه هایی تبدیل بشیم، ولی با هزاران خاطره... تو برای این عشق چقدر میتونی شجاع باشی؟! Cause love, is only for the brave :) .................. -تو مال منی. و من روی دارایی هام خیلی حساسم. +من خیلی وقته که...

  • Not Again? (L.S)
    40.8K 7.8K 31

    هری به سمت لویی میره و دستهاش رو روی پهلوهای لویی میذاره. آرزو داشت میتونست لویی رو با نوک انگشتهاش بسوزونه همونجور که لویی با وجودش اونو میسوزوند. "دوباره نه،" هری وقتی تیشرت لویی رو بالا میده، تکرار میکنه. دستهای لویی بالا میاد وقتی که هری تیشرت رو از سرش رد میکنه، و بی‌توجه به سمت تخت لویی میندازتش. "من دوباره با ت...

    Completed   Mature
  • Autism
    213K 36.3K 54

    اون فقط اوتیسم داره.....

    Completed   Mature
  • ○DeMiurGe◎
    69.5K 15.1K 58

    +Larry & Ziam Futuristic Novel× من خلقت کردم, بهت جون دادم, تا واسه من باشی و به خواست من زندگی کنی... طوری که وقتی اراده کنم بمیری و وقتی بخوام زنده بشی! من خداتم هروبات, با من روی آتش دریا برقص, خون بریز و روش پایکوبی کن... واسه من زندگی کن! :فنفیک دارای محتواییست که شاید برای همه مناسب نباشد! +×+×+×+×+×+×+×+×+×+×++...

    Completed  
  • Forever (Larry Stylinson)
    470K 50.4K 85

    زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1

    Completed  
  • forgiven [L.S]
    2.9K 619 12

    هیچ درمانی برای خاطرات وجود نداره، مستثنا ای هم وجود نداشت! نباید وجود می‌داشت، اما یک چیزی باعث میشه اون جهنم روشن کم کم از ذهنم خارج بشه. شاید چون تو زیادی شبیه ملودی هستی؟ تو شبیه ملودی هستی! لحجهت، صورتت، طوری که قدم برمی‌داری و همه کار هارو طوری با حوصله انجام میدی انگار تا ابد براش وقت داری. [ امپرگ هری پرگ]

  • Strong |L.S| (persian translation)
    535 85 4

    @RM_Jiminyougotnojams "هـ- هری لطفا!" من با گریه در حالی که سعی داشتم صورتمو با دستام بپوشونم، گفتم. چشماش تیره تر شدن و مچ دست هامو گرفت و روی دیوار نگهشون داشت و فشارشون میداد؛ میتونم بوی محو الکل رو ئر حالی که نزدیک صورتم نفس میکشه حس کنم. "خفه شو" هری غرید. وقتی ناخن های کوتاهش تو دستم فرو میرن از درد میلرزم. اون...

    Mature
  • Forced to be His
    19.7M 524K 53

    She looked up, tears drenching her dark eyelashes. She sees him in the obsidian shadows of the room. A scream is stuck in her throat, unable to erupt from her mouth. She tries to turn and run, but as she moves her feet and takes a step, muscly arms encircle her waist. She feels her body lift above the ground, an...

    Completed   Mature
  • illegal|l.S
    119K 24.4K 63

    عشق؛یک اتحاد دونفره‌ای است،علیه جهان. در سال [۱۹۴۰] و در پی شروع جنگ جهانی دوم، خانواده لوییِ نوزدَه ساله جلوی چشمانش به دست سربازان نازی به قتل می‌رسند. تلاش‌های لویی برای انتقام بی‌فایده‌ست! سرانجام، دستگیر شدنش سرنوشت او را با سرنوشت ژنرال هری استایلز گره می‌زند. Genre// War, Romance

    Completed  
  • Legionnaire(L.S) [Completed]
    378K 50.5K 64

    " دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"

    Completed   Mature
  • Try feel "L.S"
    973 240 9

    با چشم ها اولین تصویری از شخصی یا چیزی رو که میبینن اونو رده بندی میکنن، سطح زیباییشو می سنجن،خودشونو وابسته همین موضوع میکنن ولی تا به حال به این فکر کردن اگه نببینن چی میشه..؟ میتونن زیبایی رو حس کنن؟ .... -... الان که دارم از نزدیک میبینم واقعا انتخاب درستی کردم. +نمیدونم تو کی هستی و چرا باهام اینکارو می‌کنی خودت...

  • philophobia
    1.5K 371 13

    _اگه اون گردنبند رو نمی خریدم تو الان اینجا نبودی، و من تا ابد از عشق میترسیدم. +تو از عشق نمی ترسی، از شکست خوردن در عشق می‌ترسی!

  • Just Hold On(completed)
    440K 50.7K 60

    Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤

    Completed  
  • I Hate You[L.S]
    2.4K 642 15

    عاشق شدن و عشق ورزیدن به کسی که نیمه‌ گمشده‌‌ ی آدم باشه قطعا چیز عالی‌ایه،ولی این مورد برای هری و لویی متفاوت‌ تر از بقیه‌ی زوج‌هاست. اونا قانونا برادر هم و همچنین از هم متنفر هستند و قطعا در مسیر عشقشون این‌ها تنها مشکلاتشون نخواهند بود...

  • selenophil
    1.4K 296 7

    کاپل: لری ژانر: دبیرستانی. داستان راجع به زندگی روزمره، یک دانش آموز سال اولی به اسم هری استایلزعه‌. که توی ارتباط برقرار کردن با دیگران و خودش مشکل داره. و خبری از اون پسرای بد و لباس های تیرشون نیست، فقط هریه، کسی که توی دبیرستان عاشق اولین دوستی میشه که پیداش میکنه.

  • friends with benefits (L.S)
    237K 28.8K 31

    لویی فکر می کرد این تنها راهیه که میتونه هری رو پیش خودش نگهداره ‌‌‌...

    Completed  
  • ฯMaRsHmaLLow wiTh CoFFee
    66.3K 11.7K 17

    ៛Larry Stylinson Cute MPREG Short story៛ +تو قهوه تلخِ منی! ×تو ام مارشمالوِ صورتی منی! 🚫(Smut,Mpreg) θθθθθθθθθθθθθθθθθθθθθθ #1_gaylove #1_shortstory #2_cute

    Completed