Select All
  • Susuo Onya (Kookv)
    11K 3.1K 17

    ➳ Susuo Onya تمام‌شده. ✔️ آرزوی یه شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید فقط مال دخترها نیست؛ درواقع این فقط یه استعاره از شخص یا چیزیه که با ورودش به زندگی یه نفر، اون رو از بدبختی بیرون می‌کشه و همه چشم انتظارشن. شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید می‌تونه یه آدم باشه، می‌تونه معشوق باشه یا حتی یه شغل خوب؛ اما یه پسر لالِ منزوی؟ این حت...

    Completed  
  • 𝗡𝗔𝗭 | نآز
    108K 16.6K 23

    "تو دزد توت فرنگی های باغ بابابزرگمی؟" ابروش رو با شیطنت بالا انداخت و جوری که انگار هیچ اهمیتی به حضور الفای‌ کله فندقی نمی‌ده توت فرنگی نشسته رو بین دندون هاش گیر انداخت: "قراره دعوام کنی؟ " "آره!" "پس نه، من دزدی که عصر ها بعد از مدرسه میاد و به باغ بابابزرگت‌ حمله می کنه نیستم. مطمئن باش." توی اون لحظه جونگ‌ک...

    Completed  
  • 𝗦𝗵𝗮𝗺𝗲ⱽᵏᵒᵒᵏᵛ ᵃᵘ
    1.6K 280 8

    تهیونگ بخاطر یه شرط با جونگکوک وارد رابطه میشه! البته هیچوقت فکرشم نمیکرد که واقعا عاشقش بشه! چی میشه اگه جونگکوک از اون شرط مسخره باخبر بشه؟ "-تو دوست پسرمی جونگکوک!" "+معلومه! بالاخره تو شرط بسته بودی که دوست پسرت باشم!" 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐬𝐡𝐚𝐦𝐞 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐟𝐚𝐤𝐞 𝐜𝐡𝐚𝐭,𝐬𝐩𝐨𝐫𝐭 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞...

  • 𝐂𝐚𝐤𝐞
    27.4K 4K 12

    [پایان یافته] تهیونگ، پسر دیوونه‌ای که از زندگی روزمره و آدم‌های بی‌درک و احمق اطرافش خسته شده بود. چی می‌شه اگر پسری با عطر قهوه و شکلات تلخ وارد زندگیش بشه و تمام معادلاتش رو به هم بریزه؟ "_ همراهم از چیزی که فرستادین، خوشش نمیاد. رییس کافه یه تای ابروش رو بالا داد و آرنجش رو روی پیشخوان گذاشت، خم شد و گفت: _ کی به‌...

    Completed  
  • Endowment [kookv]
    243K 29.3K 17

    - واقعا که یه امگای احمقی! - و تو از امگاهای باهوش و قوی خوشت میاد. مگه نه؟! - آره، همینطوره. چیزی که تو اصلا نیستی! - قسم می‌خورم یه روزی می‌فهمی هوش و قدرت واقعی اون چیزی نبوده که فکر می‌کردی. - منتظر اون روز می‌مونم. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، فانتزی، اسمات، رمنس، امپرگ

    Completed   Mature
  • ⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️
    135K 17.8K 30

    - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل...

  • Atlantic AU [ KOOKV ]
    12.7K 2K 10

    [ در حال آپ ] فکر کن روی کارمندت کراش باشی، و توی این گیر و دار یهو همه چیز دست به دست هم میدن تا طرف متوجه این موضوع بشه؛) اسم داستان: Atlantic《 اطلسی 》 کاپل‌ اصلی: Kookv کاپل فرعی: Hopemin ژانر: عاشقانه | فلاف | کمدی | Au

  • Henkoˎˊ˗
    3.1K 608 27

    ִ ࣪𖤐 Genre: Omegavers, Smut, Romance, Dram ִ ࣪𖤐 Couple: Kookv ִ ࣪𖤐 Up: چهارشنبه‌ها ─── ⋆⋅☆⋅⋆ ── هنکو⭒ من از همه‌ی خط قرمز‌هام بخاطرت گذشتم و همه چیزم رو گذاشتم وسط تا بتونم تو رو خوشحال کنم؛ اما از این مطمئن نیستم... که میتونم روت حساب کنم؟ حاضری بخاطر من چارچوب‌هات رو دور بزنی؟ ن...

  • 𝘿𝘼𝙈𝙉 𝘼𝙍𝙏𝙄𝙎𝙏|𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷
    5.8K 1.2K 15

    -فقط بگو جز مغازه ام چی میخوای تا بیخیال من بشی؟ +مدلم شو -چ.. چی؟!

  • Ninety-nine
    20.4K 3.1K 54

    📣خلاصه: تهیونگ‌ چیزهای زیادی از دانشکده‌ی حقوق یاد گرفته بود. ۹۹٪ از آموخته‌هاش، اون رو به جایگاه فعلی‌اش رسونده بودن و به یکی از جوون‌ترین و برجسته‌ترین وکیل‌های حال حاضر کشور تبدیلش کرده بودن. شاید از خودتون بپرسید که پس اون ۱٪ باقی‌مونده چی‌ می‌شه... خب، اون ۱٪، پنج‌سال پیش، بعد از کات کردن با دوست‌پسر سابقش از بی...

  • 10 Second | KV
    3K 392 6

    « _ده ثانیه ...، یا فرار کن، یا خوب نفس بگیر، چون وقتی می‌بوسمت اجازه نمیدم حتی برای نفس کشیدن ازم جدا بشی » Name : 10 Second Couple : Kookv Writer : Arty Genre : Fanfic, Short story, Romance, Smut Start : 2024.May.27 End : -

  • Eucalyptus (Kookv)
    13K 2.2K 6

    ➳ Eucalyptus درحال آپ... ✍🏻 پیداکردن جفت حقیقی یه رویداد شیرینه؟ صدالبته؛ اما نه برای تهیونگی که مقابل جفت عصبانی و قدبلندش ایستاده و ممکن بود هر لحظه ازش مشت بخوره! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، فلاف، امگاورس، اس.مات، مدرسه‌ای

  • The BookSeller [KookV]
    7.6K 1.3K 12

    [فروشنده‌ی کتاب] ____ - خب پس من چه غلطی کنم؟ من قرار نیست این کتابه رو به این سلیطه خانوم ببازم! - چه می‌دونم خب! می‌خوای برو به کتاب‌فروشه بگو حاضرم بهت بِدَم فقط این کتابه رو بده به من. جیمین با لحن آغشته به خنده‌ش گفت و به شوخی خودش خندید. اما اگر می‌دونست که تهیونگ قراره اون رو جدی بگیره و دست به عملی کردنش بزنه،...

    Completed  
  • Clown
    12.9K 2.7K 21

    تهیونگ امگایی که از بچگی مخالف سرسخت نابرابری جامعه بود به سختی کار میکرد و تصمیم داشت تا جایی که میتونه مسیر متفاوتی از چیزی که به عنوان یه امگا باید باشه بره اما همه چیز با پیدا شدن جفت آلفاش بهم ریخت؛ اینکه اون آلفا یه دلقک بود که توی تمام مهمونی و جمع‌ها همه رو سرگرم میکرد همه چیز رو بیشتر بهم میریخت. **** Couple...

  • the glasses┆kv ✔️
    91K 14.8K 24

    📱 the glasses ┆٫ عینک kookv تمـــام شده ✔️ ⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋ جئون مارک، یک زندگی عادی داشت مثل تمام پسرهای بیست و چند ساله‌ی دیگه. با دوست‌هاش وقت می‌گذروند به دوست‌ دخترش می‌رسید؛ تا اینکه اون عینک رو پیدا کرد، عینکی که باهاش می‌تونست افکار ادم‌ها رو بخونه. ﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍...

    Completed  
  • «𝐌𝐲𝐌𝐚𝐞𝐬𝐭𝐫𝐨|استادمن»
    11.1K 2K 15

    𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐲 𝐌𝐚𝐞𝐬𝐭𝐫𝐨 🎎 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️

  • Mania AU
    31.8K 6K 17

    همه‌ی ماها روزانه صدها نفر رو می‌بینیم، از کنارشون رد می‌شیم، باهاشون برخورد می‌کنیم و شاید حتی چند لحظه‌ی کوتاه چشم‌تو‌چشم بشیم و بعد خیلی عادی انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده از کنار هم می‌گذریم؛ بدون اینکه همدیگه رو به‌یاد بیاریم. اما تا حالا شده یک نفر رو فقط برای چند لحظه‌ی کوتاه ببینید و دیگه تا عمر دارید از خاطرتون...

    Completed   Mature
  • Rebel (AU)
    74.7K 13.1K 35

    هفت سال پیش وقتی جونگ‌کوک رو از دست داد بابونه‌اش هفت ماهه باردار بود و منتظر تولد دختر کوچولوشون بودن؛ اما حالا اون رو درحالی پیدا کرده بود که شکمش کاملاً صاف بود و توی شرایط جسمانی اسف‌باری قرار داشت! +می‌شه بپرسم چرا من رو جونگ‌کوک صدا می‌زنید؟ _ت... تو... من رو نمی‌شناسی؟ Writer: Ashil Couple: Vkook Genre: Omegave...

    Mature
  • My you
    221K 35.3K 48

    _شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد...

  • I WISH - TAEKOOK
    72.3K 13.6K 35

    I Wish 2 (سِری دوم) [سِری اول با سِری دوم مرتبط نیست] خلاصه: همه‌ی ما تو دوران کودکی آرزوهای بزرگ و کوچیک زیادی داشتیم، یونبین ۸ ساله هم آرزوهای زیادی داشت، اما وقتی نویسنده تصمیم گرفت بلای آسمونی رو دوباره نازل کنه فهمید باید بیخیال تمام آرزوهای کوچیکش بشه و با یک آرزوی گنده طلسم نویسنده رو بشکونه. 👪🫂🎂🌈🏠🎒🐾...

    Completed  
  • Stop Rewind Play | Vkook | mini fic
    80.4K 11.2K 6

    خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike...

    Completed  
  • kiss mark
    5.7K 1K 16

    هیچوقت به سرنوشت اعتقادی نداشتم.... به نظر من یه پیرزن مهربون که درواقع سادیسم هم داره اون بالا نشسته و وقتی ادما رو نگاه میکنه که چجور دارن سگ دو میزنن و تو خیلی مواقع درحال پیشرفت توی شغل و رشتشونن، یه سنگ پرت میکنه جلو پاشون تا با کله پرت شن توی بغل اون کسی که قراره مثل چی عاشقش بشن... بعضی از بدبختا با سر میخورن ز...

  • My little alpha || Taekook
    3.2K 702 3

    جئون جانگ کوک از وقتی که تونسته بود اولین جمله ش رو درست ادا کنه، شیفته ی جفت های حقیقی و سلمیت ها بود. هر نقاشی ای که می کشید، هر اهنگی که می نواخت، همه و همه ش به یه فرد ختم می شد: جفت حقیقی. جفتی که قرار بود توی دهه ی سوم زندگیش ببینه، عاشق هم بشن و بعدش بوم! بعد از چند تا قرار کلیشه ای و لوس تشکیل خانواده بدن و ه...

  • Bella Ciao || KookV
    48.7K 7.7K 24

    [ خداحافظ زیبا! ] ژانر : رمنس/ مافیایی / اکشن / معمایی / حاوی اسمات کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ ... روز آپ : یکشنبه‌ها - برای من برقص زیبای وحشی. اون غریبه‌ی عجیب با چشم های کشیده و اژدها‌ مانندش همراه بادیگارد هاش عادت داشت هر هفته ساعت هفت به آمفی تئاتر لا فنیچه در ونیز بره و نگاهش رو به بالرین روی صحنه بده. رفتا...

    Mature
  • One part Stories(Taekook)
    23.9K 1.7K 7

    Love is nothing stronger than a boy with luv [داستان های تک قسمتی از تهکوک]

  • GREY • 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬
    125K 24K 32

    جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: از...

    Completed  
  • Sweet Marriage (Kookv)
    62.4K 8.3K 11

    ➳ Sweet Marriage تمام‌شده. ✔️ وقتی مادر تهیونگ بهش گفت که «باید» با اون پسر ازدواج کنه، فکر می‌کرد دیگه بی‌چاره شده و باید باقی شب‌های زندگیش رو با گریه و آغوش‌های اجباری سر روی بالشت بذاره؛ اما ازدواجش و «همسرش» اصلاً طبق تصوراتش نبودن! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، کمدی، ازدواج اجباری، فلاف، اس.مات، درام

    Completed   Mature
  • Dᴇʙт
    58.8K 10.9K 40

    📝 Couᴘʟᴇ: Kooκv, Yooɴмιɴ 🏷 Gᴇɴʀᴇ: Oмᴇԍᴀvᴇʀs, Roмᴀɴcᴇ, Sмuт تو محکومی که تمام و کمال "بدهیت" رو به من پرداخت کنی. حتی اگر لازم باشه با زندگیت! Writen by: Min_Melonia 📃season one: complete✒ 🏹season two: coming soon

    Completed   Mature
  • Star Renaissance || VKook ~ Completed
    199K 35K 40

    Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پ...

    Completed  
  • 𝗗𝘂𝗺𝗽𝗹𝗶𝗻𝗴 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄
    14.8K 2.3K 10

    پیراشکی | 𝖣𝗎𝗆𝗉𝗅𝗂𝗇𝗀 تهیونگ هیچ وقت متوجهِ عشق و علاقه‌ی عمیقِ پسرِدبیرستانی که همسفرِ هرروز صبحش بود، نشده بود. همیشه مثلِ یک بچه‌ی خوب، صبح ها با اتوبوس به محلِ کارش میرفت و عصرها با اتوبوس همون مسیر برمیگشت. اما چی می‌شد اگر اون روزی پیامی ناشناس دریافت می‌کرد که پیام های عجیب براش میفرستاد و این تبدیل میش...