«𝐂𝐎𝐍𝐒𝐔𝐌𝐄𝐑|مصرفکننده»
[ برای اطلاعات بیشتر و خلاصه وارد بوک بشید🏙️] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐂𝐨𝐧𝐬𝐮𝐦𝐞🥃 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬، 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚، 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭، 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
[ برای اطلاعات بیشتر و خلاصه وارد بوک بشید🏙️] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐂𝐨𝐧𝐬𝐮𝐦𝐞🥃 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬، 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚، 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭، 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:- 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
..... Kookv چی میشه اگه یک امگا برای اولین بار توی زندگیش به جای یک آلفا مغرور و خشن و بداخلاق با یه آلفا کم حرف و کیوت آشنا بشه خب قطعا اگه اون کیم تهیونگ باشه ول کن این آلفا نمیشه ..... Chanbaek چان_ هی بیون گلی هست که بوی عسل بده؟ بک+من که تا حالا ندیدم چان_ پس یه نگاه تو آینه بکن بک+وات د فاک تو داری با من لاس می...
🍑🌸رایحه ی شکوفه ی هلوی من🌸🍑 KOOKV~🌸↩️main | & secret 🎐 Summary~ ✔️کیم تهیونگ امگایی دوست داشتنی همراه با یک زندگی آروم و دل پذیره ، هر چند زندگیش از روزی که فهمید بیماری قلبی خطرناکی قراره دوران بارداریش رو خطرناک و حتی منجر به مرگش کنه پیچیده شد....! ✔️درکش انقدر سخته که تمام دنیا با هفت میلیارد جمعیتش و تمام و...
Name:Hope (امید) Main Couple:kookv (Jungkook🔝) Genres:Omegavers,Daily Life,Smut,Mpreg,Angst, Romance,Happy End,... Version 2 : Taegi ...................................................... کیم تهیونگ یه امگاس که برای گذروندن زندگی نیاز به پول داره اما با وارد شدن به زندگی آلفا جئون جونگکوک و همسرش مسیره زندگیش تغییر...
پیان یافته ✅کاپل اصلی = کوکوی ژانر = امگاورس _ جنایی _اسمات _ هپی اند اسم فیک = قسم میخورم قسمتی از فیک جونگکوک از صنعت کثیفی که پدرش هست کنارگیری کرد اما مجبور به ازدواج با پسر عموش میشه کیم تهیونگ کسی که اینقدر تو گوشش زمزمه کردن که مال جنگکوکه کسی که توسط مادر خودش شکنجه شد . اما آیا خانواده ی شیطان پرستشو...
(completed) Couple: TaeKook, YoonMin, NamJin, HoMing(ㅋㅋ) Genres: Omegavers, Romance, Mpreg, Smut, Angst, Comedy بخشی از فیک: هارین نق زد: خودت گفتی هر وقت فهمیدم جفت هاجون اوپا کیه بهت بگم! و کل سالن غرق سکوت شد.... یونگی با عصبانیت گفت: هارین بسه دیگه مگه بهت نگفتم دروغ گفتن کار زشتیه؟ هارین: من دروغ نمیگم بابا خودم...
[Completed] بهش میگفتن جِی کِی چون بیرحم ترین و سرد ترین رئیسه پک،،یا بهتر بگیم..رئیسه بانده مافیاییه بلک بلاد بود و همگی از او وحشت داشتند. البته همه غیر از چند نفر...که کیم تهیونگ یکی از لجباز ترین و پرو ترینِ آنها بود که از شغله آلفاش هیچ خبری نداشت و همیشه دسته رد به سینه ی اون میزد. رابطه ی این دو به آرامی و کامل...
「 زمآن: پیدا کردنِ تو 」 「 فصل اول 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐨𝐧𝐞: وقتی برای اولین بار بوسیدمش، گریه کرد! اون زمان فکر میکردم تویِ اشک هایی که از چشمهاش میچکه، پر از حسِ شوق و عشقه؛ فکر میکردم ترس های اون هم مثل ترس های منه. اما اشتباه میکردم! اون با وجودِ تمام خواستن هاش، انگار من...
_ولت نمیکنم. اینبار از دستت نمیدم. حتی اگه بدونم شب ها وقتی توی بغلت،بین بازوهات جا میگیرم،به امید اینکه خوابش رو ببینی چشم هات رو میبندی! حتی اگه بدونم صبح ها به امید دیدن اون، توی بغلت چشم هات رو باز میکنی! حتی اگه بدونم موقع صدا زدنم،اشتباهی اسم اون رو جای اسم من میگی! حتی اگه بدونم موقع خوشحالیهات لحظه ای ،اون رو...
Strawberry farm🍓 مزرعه توت فرنگی اگه خودت قبول کنی با شخصی که علاقه ای بهش نداری ازدواج کنی...اجباری محصوب میشه؟ تهیونگ پسر کشاورزی که توی مزرعه توت فرنگی کار میکنه و یک روز صبح یه مرد عجیب و غریب میاد و تمامی زمین های توی روستاشون و میخره! رئیس شرکت J جئون جونگکوک توی مزرعه اش چیکار میکرد؟ چی میشه اگه متوجه بشه اون...
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجهی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی داستان بود! این یهجور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...
+من نمیخوام مریض باشم... دلم میخواد برگردم خونه... همین حالا! -بهت قول میدم زودی خوبت کنم کوک ... آروم باش... دیگه گریه نکن
جونگ کوک: من با تو زندگی کردم ته... و زندگی کردن با یه نفر یعنی مـردن و زنـده شـدن بـا هـر دم و بازدم اون آدم! ژانر: درام، روزمره، پزشکی، اسمات، رومنس کاپل: kookv
( اتمام یافته ) - جانگ کوک می دونی چرا الهه ی مرگ زودتر از بقیه ی الهه ها می میره؟ - نه ، چرا؟ - چون مرگ همه ی کسایی که دوسشون داره و حتی عاشقشونه رو با دستای خودش میکشه. جانگکوک کمی مکث کرد و بعداز چند ثانیه سکوت لب زد: - غم می کشتش چه رمانتیک. نامجون لبخند سردی زد: - نه کوک درد می کشتش. Mistake of Cupid Wr: Sa...
کیم تهیونگ ملقب به اِلروی، بزرگترین و معروفترین منتقد غذا بود. اون به رستورهای معروف سراسر جهان میرفت و نظرش رو نسبت به غذاها توی صفحهٔ توییترش آپلود میکرد. کیم تهیونگ منتقدی بود که تنها با یک نظر مثبت میتونست یک رستوران رو به اوج و تنها یک نظر منفی برای برشکست کردن اون رستوران کافی بود! همهچیز برای جونگکوک سرآ...
جئون جونگکوک و کیم جیمین، تنها امگای نری بودند که توی کل پکها وجود داشتند. جونگکوک ملقب به کوکو؛ امگایی نازدار، مغرور زیبا و با ظرافت؛ جونگکوک عزیزدُردونهٔ خانوادهاش بود و هر چیزی که میخواست براش فراهم بود! کیم تائه سان، آلقای قدرتمندی که رهبری کل پکها رو به عهده داشت، جونگکوک رو برای پسر بزرگش کیم تهیونگ خاستگاری...
تهیونگ کیم، جراح موفق ایالات متحده. مردی دلشکسته که به دلیل گذشتهٔ تلخ و عذابآورش تبدیل به آدمی میشه که اعتمادش رو نسبت به آدمها از دست میده. و جونگکوک جئون، بوکسور معروفی که ادعا میکنه تهیونگ رو دوست داره و وارد زندگیش میشه. فردی که ریزبهریز گذشتهٔ پر از تاریکی و غم دکتر کیم رو میدونه، چیزهایی که حتی دکتر...
"اگر از چشم های من خوشت میاد، فکر میکنم زمانیکه زیرم باشی بهتر بتونی ببینیشون" ___ #1=> vk ** آپ نامنظم
- من برای هرکسی وقت نمیزارم پس بهتره رو عصابم نری و فقط کاری رو که بهت میگم بکنی ! -عصابتم میخورم ! 𝗙𝗶𝗰 𝗻𝗮𝗺𝗲:ʙᴏxᴇʀ ʙᴏʏ 𝗴𝗲𝗻𝗲𝗿:ꜰᴀᴋᴇᴄʜᴀᴛ.ᴅʀᴀᴍᴀ.ᴄᴏᴍᴇᴅʏ. ᴀɴɢꜱᴛ.ꜱᴍᴜᴛ
Mpreg اونها کاملا متفاوت بودن؛ یکی خالصانه شوریده از عشق و دیگری، پر از نفرت و کینه؛ عشقی که بین اون جفت حقیقی شکل گرفته بود میتونست تموم کنندهی اون انتقام باشه؟
(فصل اول) هیچکس باورش نکرد، طوری که حتی خودش هم کم کم خودش رو گم کرد... اما دنیا در برابر یه مظلوم، ساکت نمیمونه و یه روز تقاصش رو از ظالم میگیره:) ••••••••••••••••••••••••• (فصل دوم) -جونگ کوک؟؟؟ +اشتباه گرفتی. -اما تو خیلی شبیه اونی. +جونگ کوکی دیگه وجود نداره، دیگه دنبالش نگرد که هرگز پیداش نمیکنی. •••••••••...
√ در حال آپ ¦اون قلبشو با سی و چند سال سن به یک پسر بچه هجده ساله باخته بود که از قضا فرزند خونده اش بود...¦☆ ¦ نام = پسر کیوت من ¦☆ ¦ کاپل = ویکوک ¦☆ ¦ ژانر = اسمات , فلاف , امپرگ , رمنس ,.... ¦☆ ¦ نوع = فیک ¦☆ ¦ نویسنده = فلوریم ¦☆ √ این فیک فقط دارای یک ورژن ویکوک است
تهیونگ بخاطر یه شرط با جونگکوک وارد رابطه میشه! البته هیچوقت فکرشم نمیکرد که واقعا عاشقش بشه! چی میشه اگه جونگکوک از اون شرط مسخره باخبر بشه؟ "-تو دوست پسرمی جونگکوک!" "+معلومه! بالاخره تو شرط بسته بودی که دوست پسرت باشم!" 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝐬𝐡𝐚𝐦𝐞 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐟𝐚𝐤𝐞 𝐜𝐡𝐚𝐭,𝐬𝐩𝐨𝐫𝐭 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞...
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو میگیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمیتونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلولهای وجودش، از بیرحمی...
تهیونگ و جونگ کوک با هم ازدواج کردن ولی جونگ کوک هیچ علاقه ای به زندگی با تهیونگ نداره... از این رو دختر دایی کوک که عشق اولش هم محسوب میشه با اینکه میدونه اون ازدواج کرده داره از آمریکا برمیگرده تا با هم نامزد کنن... . . + فقط میتونم از قلبم خواهش کنم که ببخشتت و ازت متنفر نباشه . + دیگه هیچ حسی بهت ندارم... میفهمی؟ ...
هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ،...
جئون جونگکوک نور چشمی خاندان جئون، پسری که تمامی دخترهای فامیل دنبالشن و به جز دوست صمیمیش کسی از فاک بوی بودن اون پسرِ به ظاهر نِرد اطلاعی نداره! اما چه اتفاقی قرار بود بیافته اگه تنها امگای نر خاندان که کسی جز یه پسر دلربا و لجباز نیست از رازش خبردار بشه؟ جانگ ۹۹ تا مشکل داشت و مثل اینکه قرار بود یکی دیگه هم بهش ا...
(SHORTSTORY)✔ " حالا چیزایی که میگم رو تو کله پوکت فرو کن عزیزم: ۱. حق لمس کردنم رو نداری. ۲. حق فضولی تو کارام رو نداری. ۳. فقط حق داری تاییدم کنی. ۴. از درس خوندن خوشم نمیاد و قصدی براش ندارم، حق مجبور کردنم بهش رو نداری." کیم جونگکوک هشدار های جدیش رو به شوهر شیطان صفتش کیم تهیونگ داد؛ کسی که بیتوجه به خشم همس...
ᴍᴀɪɴ ᴄᴀᴜᴘʟᴇ : ᴠKᴏᴏᴋ, Sᴏᴘᴇ ɢᴇɴʀᴇ : ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ , Sᴍᴜᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ғʟᴜғғ , ᴄᴏᴍᴇᴅʏ * سپ دیرتر وارد داستان میشه(P-3) ولی همونقدر اصلی و مهمه:) ژانر: امگاورس،پلیسی، کمدی، فلاف، اسمات، انگست Intro: *******VK خب... ما دوست بودیم؛ حداقل وقتایی که از شدت هورنی بودن تو صورت هم ناله نمیکردیم دوست بودیم. ولی اوضاع از جایی عجیب ش...
خلاصهی قصه این است: ²⁰¹⁸ «_ اونقدر قویای... که حتی منو هم زمین انداختی... اونم بدون اینکه کار خاصی کنی... فقط با ساده ترین سلاحی که داری انجامش دادی... چشمات! ~~~ _ ازت بدم نمیاد، تا حالا هم انقدر به گرایشم فکر نکردم که بخوام به این نتیجه برسم که فقط از دخترا خوشم میاد... فقط... زندگی کوفتیم همیشه بهم ثابت کرده نبای...