LOVE AGAIN // KOOKV ✔️
[دوباره عاشقی || Love Again] >.< |COMPLETE| "ت...تهیونگ لعنتی این چه کاری بود کردی؟" با عجله سمت پسر رفت و دست خونیشو بین دستاش گرفت تهیونگ احساس بیحالی و سستی میکرد با دست سالمش لباس جونگکوک رو چنگ زد تا از افتادنش جلوگیری کنه ، جونگکوک سریع متوجه شد و دستاشو دور کمر پسر حلقه کرد چشمای تهیونگ هر لحظه بسته تر میش...