Vɪᴏʟᴀᵏᵒᵒᵏᵛ
توصیف زندگی توی دنیای ویولا، سه کلمه بود: خاکستر، برف، خون - سیب دوست داری ویولا؟ - سیبی که تو برام بچینی، شاهزاده. ژانر: کوکوی🥂تاریخیِ اروپایی🏰 عاشقانه🌨 انگست🌼ماجراجویی⚔️ (قلم ویسکی دیگه، ایف یونو دِن یو نو!) Start: 10.10.1403 End: ?
توصیف زندگی توی دنیای ویولا، سه کلمه بود: خاکستر، برف، خون - سیب دوست داری ویولا؟ - سیبی که تو برام بچینی، شاهزاده. ژانر: کوکوی🥂تاریخیِ اروپایی🏰 عاشقانه🌨 انگست🌼ماجراجویی⚔️ (قلم ویسکی دیگه، ایف یونو دِن یو نو!) Start: 10.10.1403 End: ?
[Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. ...
احساس میکرد زمان براش مفهمومی نداره و هرلحظه ممکنه از حرکت بايسته. اونقدر سبک شده بود که میتونست از کالبدش خارج بشه و روی بلور های یخیای که از آسمون به سمتش میومدن پا بذاره و ازشون بالا بره. +قول میدی توی زندگی بعدی هم عاشقم باشی؟ -این زندگی برای دوست داشتن تو خیلی کوتاهه ، قول میدم توی زندگی بعدی هم عاشقت بشم ____...
″من مریضتم تهیونگ″ ″مهم نیست″ ″اسم من تو لیست مریضای روانیه″ ″اهمیتی نمیدم...″ ″دوست داشتن من گناهه...″ ″پس در این صورت من یه گناهکار به حساب میام″ کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین؛نامجین ژانر : عاشقانه، روانشناسی، تیمارستانی، درام، اسمات
" فقط بگو خدا تو را برای من ساخت یا مرا برای تو ویران کرد؟ " - 𝗇𝖺𝗆𝖾: 𝗍𝗈𝗌𝗄𝖺 - 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 - 𝗀𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖺𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝗌𝗅𝗂𝖼𝖾 𝗈𝖿 𝗅𝗂𝖿𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍 - 𝖺𝗎𝗍𝗁𝗈𝗋: 𝗁𝗈𝗐𝗅 - 𝗌𝗍𝖺𝗍𝗎𝗌: 𝗈𝗇𝗀𝗈𝗂𝗇𝗀
با لبخند غمگینی گفت:"هر وقت میبینمت قلبم به تپش میوفته، حتی وقتی که برای اولین بار دیدمت میدونستم که برام خیلی آشنایی. شاید ما توی زندگی قبلی همدیگرو ملاقات کردیم." بعد لحظه ایی مکث زمزمه کرد:"اگر اینطور باشه، باید خیلی عاشقت بوده باشم که اینجوری باعث درد شدید قلبمی جئون جانگکوک." _____ آروم توی گوشم زمزمه کرد:"اگر تو...
" لطفا... لطفا این ازدواج رو قبول نکنید، شما ولیعهد هستین. مخالفت خودتون رو اعلام کنید!" آلفای خون خالص چشم هاش رو از آبی های لرزون روبهروش گرفت و به تابلوی بی نقصِ امپراطوری عظیمی که پادشاه آیندهش بود داد. به چه قیمتی باید با پادشاه و دستوراتش مخالفت میکرد؟ قرار نبود با مخالفت کردن با این ازدواج ذرهای ب...
•𝐒𝐮𝐦𝐦𝐞𝐫𝐲: تهیونگ دوباره ازش پرسید "پس به توافق رسیدیم اِنجل، هوم؟" جونگکوک حس می کرد داره صبرش رو از دست میده. سرشو بلند کرد و درِ جعبه رو بست. "باعث افتخارمه ، ددی." تهیونگ سمتش رفت ، چونه ی جونگکوک رو با انگشتش کمی بالا آورد و برای گذاشتن بوسه ای روی لباش خم شد، با تن صدای تهدیدآمیزی زمزمه کرد "خوش شانسی که...
مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍 خلاصهی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اونموقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همهشون به من تعلق داره... همه بهم میگفتن بهت اعتماد نکنم... میگ...
"کاش میشد برگردم به اون روزی که دیدمت..کاری میکردم که هیچ وقت چشمم به چشمت نخوره جئون جونگکوک." تهیونگ با چشم های پر از اشک گفت و نمیدونست که قلب جونگکوک با هر کلماتش هزار بار تیکه تیکه شد. کاپل اصلی:کوکوی کاپل های فرعی:یونمین، نامجین و یک کاپل استریت ژانر:رومنس، جنایی، درام، اسمات
زخم ها گاهی یادآور یک درد، آسیب دیدگی، تصادف یا حتی انسان هاست... ما خودمون که تصمیم میگیریم درد اون زخم رو از یاد ببریم یا ثبتش کنیم... -چرا وقتی منو دیدی، اومدی سمتم؟ چرا فقط به راهت ادامه ندادی؟ -میخواستم راهم رو با تو ادامه بدم! Genres: slice of life, romance, smut, angst Couples: Kookv, Hyunlix, (Bangyeon) Bangc...
Accursed Genre: Historical..angst..smut..omegavers..mpreg Couple: kookv Sub Couple: kookmin..yoonmin Up Day: Monday خلاصه: تهیونگ به طور خیلییی اتفاقی اولین امگای تاریخه ک با وجود فقر و نداشتن پدر از مادر مریضش نگه داری میکنه. چی میشه اگر توی روز هیتش ولیعهد چین به رم بیاد و چی میشه اگر ولیعهد جفت تهیونگ باشه ...
جونگکوک در سال ۱۹۳۹ در کشمکش جنگ جهانی دوم با ورودش به رستوران بوداپست به عنوان یک پیانیست استخدام شده و در انجا با تهیونگ و هوسوک، صاحب آن رستوران اشنا میشود و در جریانات این جنگ قرار میگیرند... ژانر فیک: درام،رمنس،اسمات،انگست،اکشن کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: هوپمین، سکرت زمان اپ: یکشنبه ها نویسنده: مائده چنل تلگرام...
فصل اول [ کامل شده ] بخشی از کتاب : جونگکوک با ترسناک ترین حالتش و نفس هایی از سر عصبانیت رو به فرمانده ها عربده کشید : گ͟ف͟ت͟م͟ ͟ا͟و͟ن͟ ͟ح͟ر͟و͟م͟ز͟ا͟د͟ه͟ ͟ر͟و͟ ͟پ͟ی͟د͟ا͟ ͟ک͟ن͟ی͟د͟ ͟.͟ ͟ت͟و͟ ͟ه͟ر͟ ͟ق͟ب͟ر͟س͟ت͟و͟ن͟ی͟ ͟ب͟ا͟ش͟ه͟ ͟پ͟ی͟د͟ا͟ش͟ ͟م͟ی͟ک͟ن͟ی͟د͟ ͟.͟ ͟ح͟ق͟ ͟ن͟د͟ا͟ر͟ه͟ ͟ب͟ا͟ ͟ب͟چ͟ه͟ ͟م͟ن͟ ͟ت͟و͟ ͟ش͟ک͟م͟ش͟ ͟خ͟ا͟ر͟ج͟...
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه میداشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر میشدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببن...
نماینده ی همه چیز تموم کلاس و شر ترین پسر مدرسه، سایه ی همو با تیر میزنن. اما مشکل اینجاست که نماینده کراش وحشتناکی روی اون عوضی داره! تا اینکه یه شب... یه ناشناس به نماینده پیام میده... ■ کاپل اصلی: KookV ■ کاپل فرعی: NamMin - Hopemin ■ ژانر: هیجانی، معمایی، رمنس، اسمات ■ نویسنده: ELA ■ روز های آپ: یک شنبه، پنج ش...
Metanoia "متانویا به معنی کسی که مسیر ذهن و قلب شمارو تغییر داده،مثل یک معجزه!" ও 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏-𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒇𝒖𝒏_𝒇𝒊𝒄 𝒄𝒉𝒂𝒕_𝒓𝒆𝒂𝒍 𝒍𝒊𝒇𝒆_𝒔𝒎𝒖𝒕 "من ازت بزرگترم و مهم تر از همه پدر یه بچه ام پس باید بهم بگی هیونگ!" "خب که چی؟ من...
بهشت در جهنم 🍸 زوج ها: کوکوی ، لیون ( لیدو و شیون ) ژانر: تاریخی ، خشن ، اکشن ، اسمات ، عاشقانه ، امپرگ هر کسی تعریفی از بهشت و جهنم و خوب و بد و راحت و ناراحت داره اما این تعریف ها خیلی اوقات نسبی ان یعنی یه زندگی سخت میتونه در مقابل مرگ بهشت باشه و یه ایده آل گری بزرگ در مقابل آزادی ، جهنم!
Kookv کیم تهیونگ یه پیانیست !که قاطی معاملات مواد هیونگش یعنی جونگ هوسوک میشه اونم فقط برای اینکه هوسوکو رو با ماشینش رسوند و جئون جونگکوک کسی که مهره اصلی مامبای سیاهه ------ Chanbaek بیون بکهیون جوونترین پلیسی که به ریاست اداره پلیس مرکزی سئول منصوب شده ،همه فکر میکردن سئول دوروزه زیر این دستای این رئیس بیخیال ناب...
[افسانه ی افسونگر] 🌧 [ نویسنده] 🌧 اندیشه [ خلاصه ] 🌧 _مهم نیست مردم عادی چی صداش میکنن تقدیر؟؟ سرنوشت..؟؟ من و تو که میدونیم هیچ کدوم از اینها وجود ندارن..! اگه الان تو رو توی بغلم دارم نتیجش سرنوشت نبوده.....این فقط بازی انتخاب هاست...! من انتخاب کردم که افسونگری هات رو ببینم..... انتخاب کردم با چشم های سرکِشت ا...
[کامل شده] ❤️خلاصه کیم تهیونگ، پرنس زیبای سرزمین رد مون. گول چهره ی زیباش و معصومش و نخورید . موقعیت پیش بیاد از هر گرگی بی رحم تر میشه. اون یه رازه داره ، پشت اون همه زیبایی چی مخفی کرده کرده؟ چی میشه اگه جفت پرنس تهیونگ ، یه دارکر باشه ؟ اونم آلفاشون؟ کلشیه؟ شاید اما خب هر کلیشه ای طعم خاص خودش رو داره! ❈══════════...
🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA
A Hybrid Story (Kookv) خواندن این فیکشن عواقبی نظیر بالا آوردن رنگین کمان و اکلیل و دچار شدن به مرض قند را به دنبال دارد. از این رو، از خوانندگان عزیز خواهشمندیم تمامی عواقب کار خود را به عهده بگیرند. لطفا با 'منطق' وارد نشوید. متشکرم. ---------------------------------- ◾ (در حال آپ) تایم آپ: نامشخص کاپل اصلی: کوکوی س...
جونگ کوک پسری ک ولیعهد و بعد مرگ پدرش ناچار به گذاشتن تاج پادشاهی روی سرش میشه... انجام دادن کار های که بهشون علاقه ای نداره و فقط از روی انجام وظیفست باعث میشه تبدیل به یک آدم سرد و خشک بشه ولی چی میشه اگه توی یک مهمونی با چیزی رو به رو بشه ک زندگیشو زیر و رو کنه.... وضعیت - پایان یافته- کاپل .kookv ژانر..romance-h...
- قرارداد خوبیه، هم برای خانواده من و هم برای خانواده تو. + وقتی گفتم برای بوسیدنم به بهانه نیاز نداری از ته دلم بود. +دوست ندارم فقط چون ازت خواستم، از روی اجبار باهام وقت بگذرونی. - تا حالا یه مرد رو بوسیدی؟
تفنگو روی گونه ش فشار داد " خودت چی فکر میکنی ؟" کاپل : کوکوی ژانر : جنایی ، اکشن ، روانشناختی ، اسمات محدودیت سنی +18 [[ بعلت استفاده از خشونت ، کلمات رکیک ، موادمخدر و ... ]] وضعیت : پایان یافته ✔ [I don't own the cover !]
چی میشه اگه کیم تهیونگ برای این که دوستاشو از دست رئیس یاکوزا " جئون جونگکوک " نجات بده ، قبول کنه باهاش توی یه رابطه ی فیک بره ... ولی ایا اصلا جئون قراره سر قولایی که به تهیونگ وایسته ؟! اون واقعا دیگه کاری به تهیونگ و دوستاش نداره ؟! ژانر : دارک ، فول اسمات ، تناسخی ، مافیایی 🩸 اگر دنبال یه داستانی هستید که سافت...
💛دکتر جئون جونگکوک ؛ مشهور ترین پزشک مغز و اعصاب تو بیمارستان خانواده ی کیم که با تمام وجود از همه ی اون ها متنفره کار میکنه. نفرتی که با رقابتی که بین اون و بزرگترین پسر کیم بود شروع شد. چی میشه اگه پسر کوچک تر کیم و برادر رقیبش ، برای کارآموزی پیش اون بیاد؟ ❈═══════════►••• 🤍𝐆𝐚𝐧𝐫𝐞: 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭.𝐝𝐫𝐚𝐦𝐚.𝐫...
تهیونگ هیچ خوشش نمیومد که اون هیولا کوچولو رو ببره دندونپزشکی؛ تا اینکه دندونپزشک برادرزاده اش رو دید و اونجا بود که فهمید سلیقه برادرش تو انتخاب دکتر برای خانواده اش حرف نداره! ⪼کاپل: کوکوی ⪼نویسنده: tiny_devil ⪼ژانر: آیو، طنز، فلاف، روزمره، لا اسمات ⪼کاور: mj_storiess
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجهی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی داستان بود! این یهجور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...