Select All
  • 𝐅𝐎𝐑𝐁𝐈𝐃𝐃𝐄𝐍 ᵏᵒᵒᵏᵛ/ᵛᵏᵒᵒᵏ
    36.8K 5K 47

    [Completed] خلاصه: تو این دنیای دردسرساز، فشار و استرس، ترسِ‌فردا؛ یه حسی هست تو قلب من باز، حس پریدن قبل پرواز. میگن همه هفت رنگن تو رنگ من باش. تهیونگ و جونگکوک در مسیر یکسان آیدل شدن قرار می‌گیرن، آیا به مسیرشون به طور جداگانه ادامه میدن یا عشقی ممنوعه‌رو انتخاب می‌کنن؟! Kookv/Vkook Wr:AlHphBA Genre: Romance, Smut...

    Completed   Mature
  • vicious
    45.5K 4K 27

    [تکمیل شده]کیم تهیونگ دانشجوی ترم اولی حقوق از روی کنجکاوی برای تماشای دادگاه جئون جونگ کوک که بهش اتهام قاچاق مواد زده شده میره و اونجا با یه حقیقت شاید ترسناک رو به رو میشه. جئون جونگ کوک جفتش بود! ___ _مامان متاسفم اما من عاشق یه خلافکار شدم. __ couple:kookv gener:omegaverse,smut,romance

    Completed  
  • torquem amoris
    28.5K 3.6K 13

    زنجیر عشق} _خوش اومدی امگا کیم...یا شاید باید بگم امگا هرزه که مایه آبرو ریزی خاندان کیم شده. تنش لرزید. دست هایش روی گوش های کودک خردسالش سفت تر شد. +من..مجبور شدم. ______ _واقعا بچه های منن؟ +آره جونگ کوک...آره آلفا..آره بی رحم ترین من.. _____ =اما مامانی اینشاس تبود بود..چیلا؟ _________ _ااز قلب...

    Completed  
  • ♨My Hope_Vkook♨
    230K 42.2K 39

    [امید من] جونگ کوک فقط میخواست داخل اتاق کار هیونگش رو بگرده... نمیدونست قراره وارد وبتون مشهور مای هوپ بشه که هوسوک هیونگش نویسنده اش بود و از قضا امگاورس بود. اون یه بُعد دیگه بود؟؟ Couple:VKOOK 🍫 وضعیت: پایان یافته.

    Completed  
  • Silk Dress
    37.2K 6K 19

    ‌قرار گذاشتن با انیگمایی که با سوراخ نصف آلفاهای سئول خاطره داشت، موضوع قابل‌پذیرشی برای امگای هجده ساله نبود؛ اما تهیونگ نمی‌تونست درخواست همسایه‌ی مهربونش رو مبنابر بر آشنایی با پسرش رد کنه، پس قبول کرد تا با اون مرد قرار بذاره و حتی روحش هم خبر نداشت که این یک قرار، به مراتب بیشتر و بیشتر و درنهایت باعث ایجاد شرط‌ب...

    Completed   Mature
  • SWIM || KOOKV
    129K 15.9K 43

    کیم تهیونگ سیاستمدار ۳۰ ساله‌ای که همراه پسر ۵ ساله‌اش جه‌جونگ زندگی می‌کنه. همه چیز از لایحه سیاسی شروع می‌شه که تهیونگ با تصویب نهاییش زندگی خودش رو دست‌خوش تغییرات بزرگی می‌کنه و دست سرنوشت اون رو به جئون جونگکوک، مردی که شیش سال پیش اون رو رها کرده بود، می‌رسونه. *** - تو نمی‌تونی وقتی کسی رو با خودت هم‌سفر کردی و...

    Completed   Mature
  • The Culprit-!
    58.8K 5.9K 21

    تهیونگ با حسرت به چشمای خروشان مردش خیره بود. سریع دستشو از دست هیونگش ازاد کرد و سمت جونگکوک دوید. خودشو تو بغلش پرت کرد و دستای جونگکوک بلافاصله دور کمر پسرش حلقه شد. همونجور که صورت پسرشو به سمت مخالف میچرخوند اسلحه ای که همیشه تو کمرش بود و دراورد و سر تهیونگو رو سینش فشرد تا اون صحنه رو نبینه. !گفته بودم که انتقا...

    Completed  
  • All of my heart is yours
    169K 24K 48

    تهیونگ، امگاییه که تو یه خانواده ی متعصب به دنیا اومده یه روز که داره از مدرسه بر میگرده مزاحمتی براش ایجاد میشه و بعد از اون به خاطر حرفایی که پشتش میزنن به انتخاب خانوادش با سوجون آلفایی از یک خانواده ی اصیل ازدواج میکنه ولی بعد از چند سال به خاطر بچه دار نشدنش از سوجون جدا میشه و برای گذران زندگیش توی یک مهدکودک مش...

  • cat boy
    274K 24.7K 58

    تهیونگ، گربه کوچولوی داستان، با خودش فکر می‌کرد که روز های خوشش تموم شدند و در های خوشحالی تک به تک به روش بسته شدند. اما دقیقاً وقتی که فکر می‌کرد "دیگه از این بدتر نمی‌شه!"، جئون جونگکوک، پسرِ شوخ و جذاب، وارد زندگی اش می‌شه و همه چیز رو براش عوض می‌کنه.‌‌ -Hybrid, Romance, Fluff, slice of life, smut -kookv _______...

    Completed  
  • IT WAS YOUR FAULT ~ ᴷᴼᴼᴷⱽ
    85.3K 9.6K 29

    تهیونگ عاشق دوست صمیمیش جونگکوک بود ولی یه اتفاق باعث میشه جونگکوک اونو مقصر مرگ خواهر دوقلوش بدونه و ازش متنفر بشه... ژانر:عاشقانه❤️،روزمره🌱،کمی انگست🥀،اسمات کاپل 👬:کوکوی،چانبک

    Completed   Mature
  • قنادی مردگان
    82.3K 12.4K 47

    کامل شده:) کابوس‌هایی که هر شب از خواب می‌پراندنش، صبح‌ها با بدنی کبود و زخمی از خواب بیدار می‌شد. روان‌پزشک کاری از پیش نبرد بود، و رمال هم فقط اوضاع را بد تر کرد. اما آنچه نمی‌دانست این بود که اون هیولای درون کابوس‌هاش، نه توهم بود و نه خیال... کوکوی

    Completed   Mature
  • Part Of My Destiny
    4.7K 560 34

    با چشمانی که آرام آرام بسته میشد، پر از بغض های گیر کرده در گلویش به صحنه ی مقابلش زل زده بود همه ی آنها مرده بودند به همین زودی زندگی اش پایان یافته بود اخرین تلاش برای بازنگهداشتن چشمانش، یک پلک زدن بود و بعد از آن، تاریکی مطلق در آغوشش گرفت ... _ من از نزدیک شدن به تو قصد بدی نداشتم، این فقط جزئی از سرنوشتم بود...

    Completed  
  • "Bullet"
    155K 12K 60

    _Bullet_ گلوله_ _یه اسلحه زمانی خطرناک میشه که گلوله داشته باشه_ ـ ـ ـ [ اسـمـش هـفـت تـیر ولـی شـیـش مـاشـه داره] [ پـنـج تـا تـیـر ولـی یـک گـلـولـه ] [ پـنـج تـا سـانـحـه ولـی یـک مـرگ ] [ تـاریـخ نـحـس 2017 ] [ 25 سـپـتـامـبـر ] ـ ـ ـ جئون جونگکوک = یکی از خطرناک ترین و خون خوار ترین رئیس باند مافیای سئول کیم...

  • the legend[Kookv]
    36.1K 7.1K 24

    اون دیوونه ای بود که برای کسایی که بهش نیاز داشتن یه افسانه و برای گناهکاران ظالم یه کابوس شبانه بود تو مسیر خودش جنگید و به چیزی هم که میخواست رسید و وقتی که مردم باورش کردن و بیشتر از همیشه بهش نیاز داشتن ناپدید شد...... ~•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•~ کاپل:کوکوی دوسش داشته باشید:)

    Completed  
  • GOLD
    8.1K 597 11

    داستان درباره پسریه که شهرت بدی داره و همین شهرت بد باعث شده یکی از سهامدارهای بزرگترین شرکت تجارت الماس بهش جذب بشه و اونو برای خودش بخواد. و البته که تهیونگ هرچیو بخواد؛ به دستش میاره!

    Completed  
  • آکادمی
    107K 15.1K 47

    کیم تهیونگ دانشجو ممتاز اکادمی سلطنتی که مسئول تور اکادمی جئون جونگ کوک شاهزاده جوان و دردسرساز شده ،چی میشه اگه تهیونگی که از دست کوک آسی شده بخواد جور دیگه ای ارومش کنه و کوک هم بدش نیاد بیشتر شلوغ کنه .... ژانر : رمنس, عاشقانه ، مدرسه ای ،اسمات ، فیک چت ، اندکی کمدی کاپل : ویکوک ، هوپمین ، نامجین تعداد: ۴۲

    Completed  
  • KOOKV | 6 years ago
    3.4K 237 35

    شیش سال پیش بود...از اخرین باری که همو دیدن شیش سال میگذشت توی اون شیش سال خیلی سختی کشید...شکست و خورد شد اما دقیقا جایی که فکرش رو نمیکرد جوری که باورش نمیشد دیدش عجیب نیست؟ -نمیتونم از زیبایی دوست پسرم استفاده کنم؟ ................ -اما اگه بتونیم اسم حسی که بهت دارم رو عشق بزاریم خب...اینطوری منم دیوانه وار عاشقتم...

    Completed   Mature
  • Love cursed
    665 69 23

    من خود خواه بودم اما تو برگشتی ! میشه بازم خودخواه باشم.. و تورو برای خودم بخوام؟ کاپل : کوکوی ژانر : انگست | فانتزی زمان اپ : هروقت بیاد تو ذهنم

    Completed   Mature
  • اسمم رو فراموش نکن/dont forget my name /kookv
    1.3K 157 30

    _فقط اسمم رو یادت نره خودم پیدات میکنم باشه؟ +باشه😭 ولی اگه دوباره زد به سرم چی؟ _ قول میدم گیرت بیارم. و وارد ساختمون شد. و شاید هم دیگه بر نمیگشت و این آخرین ملاقات بود. Main couple : kookv Side couple : yoonmin, namjin ژانر داستان : رمانتیک، جاسوسی، یکم طنز وضعیت آپ : در حال آپ 🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯🐰🐯 ...

    Completed   Mature
  • BASOREXIA🧚‍♂️ | KV
    10.1K 1.9K 10

    🐚اسم: بَسورِکسیا 🐚ژانر: تخیلی/عاشقانه/رازالود/اسمات🔞 🐚کاپل اول: کوکوی 🐚کاپل دوم: یونمین 🐚نویسنده: mj_storiress معنی کلمه ی Basorexia: یعنی میل شدید به بوسیدن و داشتن یه نفر که نمیشه داشتش‌ خلاصه: تهیونگ، پریِ سفید و سر‌به‌هوایی‌ که عاشق کشف‌کردن و کنجکاوی راجع‌به هرچیزیه و در سرزمین جادویی و درخشانِ روشنایی‌ها...

    Completed   Mature
  • BROKEN
    296K 37.7K 41

    [Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...

    Completed  
  • Haven [Kookv, Yoonmin]
    17.9K 2.3K 25

    زندگی عاشقان مقیم بلندی‌های کالیفرنیا خلاصه: قصه مردی بد و مردی خوب؛ دوستی به عشق تبدیل میشه. کنارش قصه مردی خیلی بزرگ‌سال‌تر و مردی جوون؛ عشقی که به دلبستگی می‌انجامه. «چرا؟ چون من زن نبودم؟» جونگ‌کوک به خودش اومد و دید وسط داد و بیداد تهیونگ، دلش برای چشم‌های پسر روبه‌روش ضعف رفته. «احمق تو همه‌جا هستی، جلوی چشمای ب...

    Completed   Mature
  • destiny [kookv] (Completed)
    48.1K 6.4K 32

    فیکشن سرنوشت کاپل: کوکوی و... ژانر: درام، انگست، اسمات به قلم : M.J.T زمان اپ: اتمام یافته . . خلاصه: تهیونگ دانشجوی 21 ساله که برای کار میره به عمارت جئون، جئون جونگ کوک مردی بالغ که گذشته ی تلخی داشته، اما سرنوشت براشون قراره چطور رقم بخوره؟؟ مخصوصا که گذشتشتون خیلی بهم ربط داره!! . . راستی، هپی انده امیدوار...

  • 𝗧𝗮𝗻𝗴𝗲𝗿𝗶𝗻𝗲 𝗿𝗲𝘀𝗰𝘂𝗲 𝗼𝗽𝗲𝗿𝗮𝘁𝗶𝗼𝗻
    196K 39.7K 54

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجه‌ی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی ‌داستان بود! این یه‌جور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...

    Completed  
  • Mr.james _ اقای جیمز
    52.9K 8K 21

    وقتی که جیمین با خنده گفت: هه هه فرض کن تهیونگ! حامله باشی! وقتی که خودش هم خندید بلند... وبعد...اون خندها کم کم محو شد! نه! نه! نه! _جیمین... فکر کنم اینبار واقعا بدبخت شدیم! ❌تمام شده❌ __________________________

  • BLUE CODE | کد آبی
    6K 1.1K 22

    تهیونگ یک پیرمرد 70 ساله نبود اما دستاش می‌لرزید، روحش فرسوده شده و قلبش شکسته؛ اون خسته و خالی از شوق بود... _ می‌دونی مرد ضربه پذیرِ من؛ اصطلاحی هست به نام "متانویا". یعنی منِ دلداده به تو، مسیر زندگیت رو تغیر می‌دم و تاریکی قلب و روحت رو روشن می‌کنم. دستش رو نوازشگونه روی خاله گونه‌اش کشید و لبخند محوی کنج لبش نشست...

  • ●• Black Swan •|آینه شکن| •●
    134K 16.8K 84

    دو تروریست ، مین شوگا و دستیارش کیم تهیونگ یه ماموریت جدید برای ترور پسر پروفسور پارک و تهدید اون میگیرن. این ماموریت برای مین شوگا فوق آسون به نظر میاد و تهیونگ هم باید تو این ماموریت ثابت کنه که بالاخره میتونه یه تروریست حرفه ای باشه. ظاهرا که همه چیز عادیه اما اینبار یه چیزایی قرار نیست درست پیش بره. شوگا جز ادم کش...

    Completed   Mature
  • UKIYO
    26K 3.2K 17

    زوج: کوکوی KookV ژانر: رمنس، درام، روانشناختی، خشن، اسمات رده‌ی سنی ۱۸+ وضعیت: تکمیل شده✅ ᯽᯽᯽ ⚠این داستان شامل ناسزا و الفاظ جنسی رکیک، صحنه های خشونت آمیز آشکار و تا قسمتی توهین به یک سری از مقدسات رو در بر میگیره پس اگه زیر هجده سال هستین، یا روح لطیفی دارین و حس میکنین نمیتونین با هر یک از موارد بالا کنار بیاین از...

    Completed  
  • OBSESSED "KOOKV" (completed)
    712K 88.4K 77

    تهیونگِ دانشجو نمیدونست زندگی ساده و بی دردسرش به وسیله‌ی رئیس مافیای نیویورک به تاریک‌ترین سمت و سوی ممکن کشیده میشه. از همون شبی که بهترین دوستش جلوی چشماش به قتل میرسه. ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی، اسمات کاپل: کوکوی تلگرام نویسنده: taekooki_lvee

    Mature
  • Falling||Vkook
    84.7K 10.8K 59

    [کامل شده] افتادن از تمام صخره هایی که زندگی برات چیده چه حسی داره؟!جونگکوک دقیقا همچین حسی رو داشت..پس زده میشد چون آرتمیس بود!و جونگکوک از شانس بدش جفتش از هویت مخفیش بدش میومد!تهیونگ اونو میپذیره؟! یه داستان متفاوت و فانتزی و البته کلیشه! از روی جلدش قضاوت نکنین^~^ این اولین داستانم نیست راستش اما اولین داستانیه که...

    Completed