Select All
  • Shine in the dark
    155K 20.6K 35

    کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، اسمات ، انمیز تو لاورز ، تراژدی ، انگست (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اص...

  • Cursed Omega [Vkook]
    109K 14.8K 37

    " در حال آپ... " اتفاقی توی جشن تولد پادشاه والمیر رخ داد که حتی توی ترسناک ترین کابوس های شبانه‌ی مردم اون سرزمین هم نمیتونست به این شکل رخ پیدا کنه‌. پادشاه جفتش رو ملاقات کرد! جفتش یک امگای عادی نبود! یه پسر امگا بود! درواقع تنها پسرامگای که، پادشاه و مردمش تابه‌حال شاهدش بودن. البته این فقط شروع داستان سرزمین وال...

    Mature
  • Furious hearts | KookV
    130 13 3

    وقتی توی ۱۸ سالگیم با یه احمقی که حتی چهره اش رو نمیدیدم خوابیدم، فکرشم نمی‌کردم قراره ازش حامله بشم. همونطور که فکرش رو نمی‌کردم اون بچه مرده به دنیا بیاد. سال ها بعد متوجه شدم که پسرم زنده مونده بود و من یه فرصت دوباره داشتم. فقط یه مشکلی وجود داشت. اون احمق حالا چهره اش و بهم نشون داده بود. و اسمی داره که تن همه ر...

    Mature
  • 𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐁𝐞𝐫𝐫𝐢𝐞𝐬🫀🪐kookv
    42.6K 4.8K 15

    اگر عاشق فیکشن امگاورس و سلطنتی هستید این فیکشن مخصوص شماست ☕🤍 بخشی از داستان : برخی از الفا ها همراه امگا میرقصیدن و برخی جدی و اخم آلود اطراف را نگاه میکردن تا از امنیت اطمینان حاصل کنند با نمایان شدن مو طلایی سکوت شد و همه با شگفتی به مو طلایی خیره شدن و تحسینش میکردند اما نگاه مو طلایی روی یک نفر ثابت مان...

    Mature
  • 💙 Glass Heart 💙
    1.2K 149 5

    کاپل ها : ویکوک ، جیکوک و ... ژانر : غمگین ، هپی اند و ... دکتر با صورتی شکست خورده از اتاق عمل بیرون اومد و مشغول در آوردن دستکش هاش شد . سراسیمه و نگران به طرف دکتر رفت و پرسید_ آقای دکتر چیشد دکتر سرش رو بلند کرد و به مرد جوان خیره شد با صدای آروم زمزمه کرد_ متاسفم ما ایشون رو از دست دادیم تهیونگ با این حرف سرگیج...

    Completed   Mature
  • دزد اسپرم
    31.5K 6.5K 28

    تهیونگ بعد از فهمیدن اینکه یه قسمت اضافی توی بدنش داره می خواست قبل از در اوردنش ازش استفاده بکند. : مردتیکه‌ی بی حیای اسپرم دزد! دست هایش را روی شکمش می گذارد، اخم هایش را برای مرد در هم می کشد. : داد نزن بچه‌م میترسه. : من این مردتیکه رو میندازم زندان. تهیونگ حق به جانب: بد کاری کردم نزاشتم اسپرم هات برن تو ف...

    Mature
  • ꜰᴜᴄᴋ ꜰᴀᴛᴇ | ᴋᴏᴏᴋᴠɢᴏᴏᴋ
    180K 20.4K 32

    { ؋ـاکـ بـہ سَـرنِـوِشـتـ } تهیـونگـ امگایـے کـہ دسـتـ سرنـوشـتـ بــےرحم افـتـاده. چـے مـےشـہ اگـہ الهـہ مـاه، براے امگاے برگزیـده خـودشـ دوتـا جفـتـ انـتخـاب کنـہ؟ همـانـم دوقـولـوهـاے جئـونـ؟ آیـا سرنوشـتـ باهـاشـ سـاز خـوبـ مـےزنـہ؟ یـا بدتــر باهـاشـ لـج مےکنـہ؟ آیـا پیـدا شـدنـ جفـتـ‌هاشـ مـوجـبـ تـرمیـم زخـم‌ـه...

  • 《Indemnity》
    297K 34.3K 41

    تهیونگ و جونگ کوک با هم ازدواج کردن ولی جونگ کوک هیچ علاقه ای به زندگی با تهیونگ نداره... از این رو دختر دایی کوک که عشق اولش هم محسوب میشه با اینکه میدونه اون ازدواج کرده داره از آمریکا برمیگرده تا با هم نامزد کنن... . . + فقط میتونم از قلبم خواهش کنم که ببخشتت و ازت متنفر نباشه . + دیگه هیچ حسی بهت ندارم... میفهمی؟ ...

  • Addiction | Kv
    1.4K 91 1

    _جونگ کوک صداتو بیار پایین،در مورد امگات درست حرف بزن _اون امگای من نیست...من امکان نداره با یه امگای شَل ازدواج کنم. ... من به مواد مخدر نیازی ندارم،زندگی به تدریج منو معتاد خودت کرد. ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴋᴏᴏᴋᴠ ɢᴇɴʀᴇ : ᴀɴɢᴜsᴛ,ʀᴏᴍᴀɴᴛɪᴄ,ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀsᴇ ᴡʀɪᴛᴇʀ : sᴀʀᴀ

    Completed  
  • ▪︎~خانه ای برای اجاره~▪︎
    3K 553 20

    در شهر سنت لوئیس، پسری قرارداد اجاره ای برای یک خانه امضا کرد. couple: Sope ( jhope 🔝) Genre: Romance , Horror, Smut

    Mature
  • believe me
    52 9 1

    -هیچوقت فکر نمیکردم برای بدست اوردن توجه ی من همچین کاری بکنی،تهیونگ. این دفعه ی آخریه که چشمم رو، رو کارات میبندم. اگه دفعه ی بعدی ای وجود داشته باشه از خونم پرتت میکنم بیرون. صدای ترک خوردن قلبم رو شنیدم. صدای ترک خوردن قلبی که متعلق به صاحب همین کلمات بوده و هست. هیچی نگفتم. چیزی نمیتونستم بگم،فقط به چشم هایی که بر...

  • | 𝗠𝗲𝗿𝗶𝗻𝗮 | ᵏᵒᵒᵏᵛ
    4.9K 662 6

    { وضعیت مولتی‌شات: ﮼اتمام‌ یافتــه } - چرا باید اشتباه سه سال پیشم رو جشن بگیرم؟ - چی...؟ - گفتم ازت خسته شدم! خدایا حالا دارم می‌فهمم وقتی تصمیم به ازدواج با آدم حوصله‌سربری مثل تو گرفتم، چه‌قدر احمق و سطحی‌نگر به نظر می‌رسیدم." نگاه بُهت‌زده‌ی تهیونگ اون هم درحالی‌که بدون هیچ حرفی فقط جلوی لرزش نامحسوس لب‌هاش رو می‌...

    Completed  
  • INRED | VKOOK
    679K 54K 102

    In Red - سرخ‌پوش جونگکوک جئون، رئیس زاده‌ی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلول‌های اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش می‌ایستاد و با گستاخی جوابش رو می‌داد اما کی فکرش رو می‌کرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساخته‌اش رو از دس...

  • T E A R S | اشک ها
    5.8K 1.1K 13

    - چی میشه که کیم تهیونگی که عاشق زدن ویولنه یروز ویولنشو گم کنه و اون رو شکسته جلوی کاخ سلطنتی پیدا کنه؟ . . - چطور دلت اومد آخه؟ دستی که رو دهنش گذاشته بود تا هق هق هاشو خفه کنه رو برداشت . اشک هاشو با استین لباس توریش پاک کرد ولی این کار باعث قطع اشک های مرواریدیش نشد . - تو که نمیدونستی خیلی برام ارزشمنده چرا اینک...

  • 𝐑𝐄𝐃𝐖𝐈𝐍𝐄 (𝐓𝐊)
    25.8K 321 2

    𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝐊𝐢𝐚𝐧𝐚 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐏𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐢𝐜𝐚𝐥 , 𝐂𝐫𝐢𝐦𝐞 , 𝐌𝐲𝐬𝐭𝐞𝐫𝐲 , 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 , 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 , 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚 , 𝐒𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐯𝐞𝐫𝐞𝐝 𝐛𝐲 : 𝐌𝐞 𝐒𝐭𝐚𝐫𝐭 : 𝟏𝟒𝟎𝟐/𝟎𝟕/𝟐𝟔

    Mature
  • 𝐓𝐇𝐄 𝐁𝐎𝐘 || 𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽
    7.5K 1.5K 16

    کیم تهیونگ به عنوان پرستار شخصی پسربچه‌ای به عمارت بزرگی میره تا زمان برگشت پدر و مادرش از مسافرت، مراقبش باشه. همه چیز نرمال بود تا اینکه متوجه شد باید از یه عروسک پرستاری کنه! چه اتفاقایی توی این عمارت مرموز میوفته اگه تهیونگ چند تا از قوانین مهم رو نقض کنه؟ 💢بعد از ریپورت و حذف شدن دوباره دارم آپش میکنم =)💢

    Mature
  • White Rose | kookv
    130K 18K 34

    White Rose | رُز سفید من به دلیل ترسی که از تو داشتم برای قوی‌تر شدن تلاش کردم و به عنوان قوی ترین امگای پک رُز سفید شناخته شدم. ولی این کافی نبود نه تا وقتیکه تو دوباره برگشتی و ترسی که من چندساله در حال فرار کردن و انکار کردن آن هستم دوباره ظاهر شد. ::: - ا-از من دور شو... چشم های جونگکوک در یک لحظه از شیفتگی با بر...

  • The Trap | VKOOK
    397K 39.3K 46

    𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدم‌هایی که با ماسک‌های روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی به‌نام کیم‌ویکتور(تهیونگ) می‌گشت. مردی دورگه با چشم‌های فریبنده و تیله‌های آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام می‌داد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیم‌ویکتور وارد عم...

    Completed  
  • soul prison | زندان روح
    14.1K 1.9K 25

    خلاصه: تهیونگ فقط یه روح بی‌گناه بود که اتفاقی دشمن هزارساله‌ی ارواح رو از زندان نجات داد؛ ولی این واقعا یه اتفاق بود؟ کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی:نامجین، یونمین ژانر: انگست، عاشقانه، اسمات، دارک، رازآلود، فانتزی، امپرگ نویسنده: نیاز

  • 𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩
    18.1K 1.5K 21

    𝔯𝔢𝔡 ❍ 𝔭𝔢𝔞𝔯𝔩 🔞 ته پسری دانشجو که برای یه پروژه به همراه دوستاش جیهوپ و نامجون ، به سمت جنگل تاریک میرن.... جنگلی که بومی های اونجا ، اون رو نفرین شده میدونن... اما تو راه اتفاقات ناخوشایند برای ته رخ میده و اون سر از قلعه ارباب تاریکی در میاره... گذشته تلخ و دردناکی که هر شب تبدیل به کابوسی برای نا آروم کردن ز...

  • Blue Side [KookV]
    147K 27K 28

    "آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباس‌هام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخ‌های لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفه‌ای شده بودی نه؟" جونگ‌کوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "به‌خاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و...

    Mature
  • 𝘽𝙡𝙪𝙚 𝘾𝙪𝙥𝙘𝙖𝙠𝙚𝙨 ▪︎𝘷𝘬𝘰𝘰𝘬▪︎
    429K 95.2K 84

    •کاپ کیک های آبی• - غش کردی. ندیده بودم یکی با دیدن خروس غش کنه! - به حیوونا عادت ندارم. - فوبیا داری؟ تهیونگ بی اختیار غرید: - عادت ندارم! ژانر: عاشقانه🍉روزمره🌊فلاف🧁طنز🧃 یه کوچولو انگست🌧هپی اند🐓 کاپل: ویکوک، هونهان( اسمات نداره💙) و بلو اول بود: #روزمره1 #تهکوک1 #هونهان1 #طنز1 Start: 4/6/00 End: 4/9/01

    Completed  
  • + and - :::... ✔
    334K 50.4K 31

    + مثبت و منفی - "شوخی میکنی یونگی هیونگ؟ من و جئون جونگکوک شبیه مثبت و منفی ایم! حتی تصورش هم ناممکنه. اون هیچوقت به کسی مثل من نگاه نمیکنه." ـ10MinUtEs LaTerـ "عاح....مارکم کن تهیونگ!" ژانر : ( فول سمات / رمنتیک / برشی از زندگی / طنز / ورزشی / تینِیجر پسند / ... ) کاپلز : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ نامعلوم

    Completed   Mature
  • Pup's dad ~ kookv
    234K 32.4K 24

    تهیونگ با تمام وجودش از الفا ها متنفره، اون میدونه که هیچوقت قراره نیست به یکی از اونا اجازه بده تا جفتش بشه. از طرفی تهیونگ عاشق بچه هاست و دلش میخواد بچه خودشو داشته باشه. اون از یه اهدا کننده اسپرم استفاده میکنه و بالاخره حامله میشه. ولی فهمیدن اینکه چه کسی پدر بچه اش قراره باشه جزئی از برنامه اش نبود. Couple ~ K...

    Completed   Mature
  • 𝐓𝐡𝐢𝐫𝐭𝐲 𝐞𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐃𝐞𝐠𝐫𝐞𝐞 𝐂𝐢𝐫𝐜𝐮𝐢𝐭
    128K 16.9K 46

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] [مـدار 38 درجــه] تاریکی و خون تمام دنیای من بود! یک سایه از اشتباهاتم حتی نمی‌ذاشت نفس بکشم تا وقتی که تو... تو پاتو توی زندگیم گذاشتی جونگکوک! تو من رو درهم شکستی، بهم بگو کی بهت اجازه داد من رو عاشق کنی سربازِ اعزامی از یگان ضربتی؟ 𓂃ᬉ🪖 نمی‌تونست اشک‌هاش رو کنترل کنه. دست زخمی ولی هنوز قشنگ...

    Completed   Mature
  • 𝗧𝗶𝗴𝗿𝗶𝗱𝗶𝗮 ᵛᵉʳˢ
    269K 37.9K 73

    𝙃𝙮𝙗𝙧𝙞𝙙 - 𝙁𝙡𝙪𝙛𝙛 - 𝙏𝙝𝙞𝙡𝙡 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 - 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 سازمان EPA، در ظاهر یک سازمان محافظت محیط زیستی بود که از حیوانات دارای نژاد خاص حفاظت می‌کرد. اما در باطن روی انسان‌ها آزمایشاتی انجام می‌داد و با تزریق ژن و هورمون‌های حیوانی، سعی در تغییر رَویه بدنشون داشت. در این بین تنها یک مورد مثبت بوجود اومد...

    Completed   Mature
  • My sexy waitress
    1.7K 237 2

    این نفرت انگیز بود که تهیونگ دلش برای وحشی گری های این پسرک سادیسمی تنگ شده بود.. آهی از میان لبانش فرار کرد..بدنش داغ شده بود و سلول به سلول تنش سلطه گری جونگکوک را فریاد میزد!

    Completed   Mature
  • - Holly Father
    2.4K 426 8

    وضعیت آپ: متوقف شده خودتو ببین چقدر ضعیف و حقیری.. آه چی داری زیر لب زمزمه میکنی؟ دعا؟ حتی تو این وضعی که داری بازم فکر میکنی خدا وجود داره؟ تمام عمرت بالا سر قبری گریه کردی که مرده توش نیست..خدایی وجود نداره کیم تهیونگ ! خدای تو منم..به محراب من سُجده کن تا به عرش اعلی ببرمت..! couple: [- kookv -] |- genre: bdsm _...

    Mature
  • Blind [ KookV ]
    34.8K 6.6K 10

    "من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شده‌ات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم می‌لرزید گفت و جونگ‌کوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چی‌کار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگ‌کوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...

    Mature
  • My only one | یکی یدونه‌ ی من
    107K 6.9K 43

    یک بار قسم خوردم که دوستت داشته باشم، و مهم نیست که قراره چی بشه. حتی مرگ هم ما رو نمیتونه از هم جدا کنه. اگر در این زندگی نتونم با تو ازدواج کنم، در بهشت با تو ازدواج می کنم. تو نه اولین و نه آخرین منی، تو یکی یدونه ی منی. ------------------------------------------------------------------------------------------ ー 𝐍...

    Mature