No name
لوفی پسریه که قراره چندتا همخونه برای خودش پیدا کنه....با ورود دوستاش به خونه درامای های جالبی راه میوفته
لوفی پسریه که قراره چندتا همخونه برای خودش پیدا کنه....با ورود دوستاش به خونه درامای های جالبی راه میوفته
این ایده بعد فک کردن به دیالوگ زورو تو تریلر بارک به ذهنم اومد اولین باره می نویسم امیدوارم بد نباشه
خب...میشه گفت همه چی از یه لیوان آب سیب فاکی شروع شد! ژانر:ازونا که اکلیل بالا میارید. تعداد پارت:زیاد نیست! روزای آپ:نمیدونم شاید یه روز در هفته؟ شایدم بیشتر! کاپل:نامجین ازش لذت ببرید بنفشه ها💜
_زل زده _چی؟ _ زل زده نامجون ! وقتی به یه جا خیره میشه یعنی شیطونی کرده . مرد قدبلند تر کودک رو به سمت خودش کشید و وقتی بچه خندید ، تازه فهمید چه خبره ؛ با هول خوابوندش و سعی کرد دهانش رو باز کنه . بعد از اینکه موفق شد با دو انگشتش مهره ی پلاستیکی رو از دهنش در بیاره ، هردوشون نفس راحتی کشیدن . _ باز لگو هاتون رو...
ده سال از ازدواج کیم نامجون و کیم سئوکجین گذشته حالا اونا والدین پنج تا بچه قد و نیم قدن کیم یونگی هشت ساله به عنوان بزرگترین برادر به دنبالش کیم هوسئوک هفت ساله دومین هیونگ کیم جیمین و کیم تهیونگ چهار ساله دوقلوهای پر دردسر و در نهایت کیم جانگ کوک یک ساله این داستان روزمرگی ها و مشکلات خانواده پر جمعیت و دوستداشتنی ک...
كيم سوكجين :"هيچوقت با درونم همراه نبودم.هميشه يك قدم عقب تر يا جلوتر راه ميرفتم.به فريادهاي توي سرم بي توجهي نميكردم اما كاري براشون انجام نميدادم.گناه هاي زيادي كردم كه هيچوقت قرار نيست بابتشون خودم رو ببخشم.من با تمام اين افكار به زندگيم ادامه ميدم.از دست ميدمو هر روز حقارت بيشتري رو حس ميكنم."
وقتی نامجون عکس های جینو برای جین میسوزونه... ❖︎ اسم: سوزاندن ❖︎کاپل اصلی: نامجین ❖︎ژانر: غمگین، کوتاه ❖︎نویسنده: sashimingyu ❖︎مترجم: Nyxowy [Compeleted]
شاید خانوادهای که سوکجین برای خودش تشکیل داده بود عجیب و خلاف عرف به نظر می رسید، ولی سوکجین تک تک اعضای خانوادهاش رو از صمیم قلب دوست داشت. وقتی دولت سرپرستی موقت یه یچهی دیگه رو بهش سپرد، سوکجین مصمم بود از پسش بر بیاد. نگاه قضاوتگر آلفای گله هم هیچی اهمیتی نداشت. یا، روایتی از داستان کیم سوکجین و سه توله گرگ.
دژاوو چیه؟ میتونه یه حس باشه؟ میتونه یه الهام باشه؟ یا شاید یه خاطره؟ دژاوو داستان زندگی منه... تئوری عشقی که به عجیب ترین شکل ممکن به وجود اومد. تصادفی که من و به کما برد، اما وقتی برگشتم دیگه اون ادم سابق نبودم! خاطراتی داشتم که متعلق به همزادم از جهان دیگه ای بود... و مرکز تمام اون خاطرات تو بودی...کیم نامجون... ن...
✾ ناپدید شده | 𝕯𝖎𝖘𝖆𝖕𝖕𝖊𝖆𝖗𝖊𝖉 ✾ [کاملشده] × داستان کوتاه × ◃ کاپل ⬳ نامجین ◃ ژانر ⬳ فلاف، عاشقانه، درام ◃ نویسنده ⬳ 𝕐𝕦𝕞𝕖 ◃ دور تا دور اون اتاق، با دراورهای چوبی و قدیمی اشغال شده بود و روی همشون پر بود از مجسمههای چینی، اسکلتهای خوفناک، تعداد قابل توجهی خنجر زنگ زده، سازهای سنتی کرهای و وسایل غریبی ک...
احساسات خاص و زيبان. ميگن كه بدون اونا زندگى بيرنگ ميشه. اگر يك روز زندگى واقعاً بى رنگ بشه و احساسات از دست برن، كسى ميتونه از اون همه رنگ خاكسترى نجات پيدا كنه؟ چه بلايى سر كسايى كه هنوز هم رنگ هايى توى وجودشون دارن مياد؟؟
پاهای نامجون به هرکجا که جین باشه حرکت میکنه و میتونه مرز هارو پشت سر بزاره !
■ کاپل اصلی: NamJin ■ کاپل فرعی: VKook ■ ژانر: اجتماعی، انگست، رمنس، جنایی ■ نویسنده: ELA ■ خلاصه: زمانی که یک قدم تا سقوط فاصله داری,برای کمک فریاد میزنی,یا سقوط رو میپذیری و به مرگ لبخند میزنی؟ 🏆Best Rank : #1 in #Namjin #1 in #Sad #3 in #Thriller
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که ای...
_ بابای من، از بابای تو متنفره! + خب که چی ؟! بابای منم همینطور! . وقتی نامجون، مهندس معمار پروژه رو اخراج میکنه و توی سایت دنبال یه مهندس معمار با ویژگی های خاص میگرده، چشمش به رزومه ی مستر کیم میخوره! و چی میشه وقتی میفهمه اون پسر، همون مردیه که تا سر حد مرگ ازش متنفره؟! کاپل اصلی= نامجین( به همراه فسقلیاشون، ت...
جین و دوستش جونگکوک که هردو افسر پلیس هستند ، برای دستگیری مافیای بزرگ شهر کیم نامجون بصورت اتفاقی وارد یک امارتی میشن که برمیگرده به جدشون . و در اونجا اتفاقات هیجان انگیزی رو باهم تجربه میکنند . با الهه ی سفید آشنا میشن و او چراغ راهنمای آن دو میشه . هدف آنها پیدا کردن عشق و دوستی و هدیه دادن آرامش به مردم اون مکان...
خیلی از آدمهایی که هر روز میبینیم، احتیاج به کمک دارن. همونهایی که بیتفاوت از کنارشون میگذریم. جین از همون آدمهاست. سالهای عمرش رو اینجوری گذرونده و بهش عادت کرده. هیچکس حتی فکرش رو نمیکنه پسری که اوضاع مالی خوب و صورت خندونی داره چه چیزهایی رو میتونه پشت سر گذاشته باشه تا زمانی که نامجون یک حدسهایی میزنه و همه...
• Genre: Social.Drama.Fluff.Romance.Slice of life • Main Couple: Namjin • Summary: هیچ ویژگی به خصوصی در اون شخص نبود که منجر به این احساس منحصر به فرد بشه؛ جز اینکه بعدها این جمله به چشمم خورد: "ما هیچ کس را به طور تصادفی انتخاب نمیکنیم، بلکه ما فقط به آنهایی نزدیک میشویم که از قبل در ناخودآگاهمان حضور داشتهاند...
تو یه حرکت سریع بلند شد و صورتش رو تو فاصله یه اینچی پسرک زیبا نگه داشت... چهرش بانمک بود توام با غرور و سرزندگی خاموشی که منتظر تلنگر بود... چشمای درشت و لبای قلوه ای... دقیقا استایل نامجون بود! سوالی که براش پیش اومده بود و مغزش رو مث خورده داشت میخورد... *چطور تا الان سالم مونده و مث یه الماس داره مقابلم میدرخش...
■ کاپل: نامجین ■ ژانر: سای.فای - سیاسی - رمنس - فول اسمات ■ نویسنده: ELA □ خلاصه: کیم سوکجین، مرد خوش چهره ای که هر کسی آرزوی داشتنش برای یک شب رو داره، مطرح ترین استریپر سیاره ی GWL شناخته میشه. اون محکومه که تا ابد بدنش رو به دیگران عرضه کنه و حتی به یاد نمیاره که به چه سیاره ای تعلق داشته... اما یک شب شبیه هزاران...
اعضای بی تی اس توی یک تصمیم ناگهانی وارد دارک وب میشن کاپل : نامجین, سپ, ویکوکمین وضعیت : پایان یافته
{𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥} ″بهتره هرچه زوتر بدهیتو بپردازی در غیر اینصورت شاید خودم تو رو مجبور به این کار بکنم!″ جمله آخرش دلهره و ترسی رو به جونم انداخت ناباورانه سرمو بالا آوردم و به چشماش خیره شدم داشت چی میگفت؟ مجبورم کنه؟ مجبور به اینکه با اون پولدار عوضی یه شب و سر کنم؟ اونم بخاطر پرداخت شدن بدهیش؟ امکان نداره... ❁...
[کامل شده، فصل دوم] کاپل: نامجین، ویکوک، سپ ژانر: درام، روزمره، عاشقانه، انگست، اسمات نویسنده: SHin خلاصه: جین بعد از فهمیدن اینکه اون و نامجون با هم برادرن، ضربهی سختی میخوره... اون که باورش نمیشده سعی میکنه بیشتر راجع بهش تحقیق کنه، اما نامجون خیلی سرد شده و حتی به دادن تست دیانای دیگهای رضایت نمیده... و جی...
•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم ... لطفا +همه چیز تموم شده جونگ کوک ... لطفا برو ... ▪︎yoonmin +هی گر...
کاپل ها : نامجین - سپ نامجون : اون بچه تا هم همش اشتباه بود و اصلا نمیخواستمشون ولی... الان که فکر میکنم تو فقط یه دستگاه لذتی برا من بودی نه چیز دیگه زیر کسایی دیگه بهت خوش بگذره ( منظورش با جین ه ) اسمات, غمگین, خانواده گی, کاپل های اصلی : نامجین _ سپ کاپل فرعی : ویمینکوک وضعیت : پایان فصل اول
یه قاضی وجود داره به اسم 《زمان》 که هر کسی رو جای خودش می نشونه... ♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧♧ ژانرش =عاشقانه▪︎درام▪︎رمزآلود▪︎معمایی▪︎اسمات couple =namjin @nargessheydari 💜💚
📚داستان کامل شده✔ یه سری چیزها همیشه ثابت نمی مونن شاید #عشق❤ هم از اون چیزها باشه🍃
-چیزی که ما داریم ازش فرار میکنیم، خودمون هستیم! -Namjin story✔ Started: 2019, 15 Feb. Finished: 2020, 28 Mar.
اسمِ فیک: شمشیرت رو غلاف کن 🍃 کیم نامجون، شاهزاده گوگوریو، بعد از ده سال به کشورش برگشته و متوجه میشه که برادرش توسط شاه چوسان به قتل رسیده و میخواد انتقام بگیره... کیم سوکجین، شاهزاده چوسان، متوجه میشه پدرش یه قاتل و متجاوزِ و سعی میکنه همه چیو خوب کنه... چی میشه وقتی این دو باهم ملاقات کنن؟ پسری که دنبال انتقامِ...
سکوت، چیزی نبود که آزارش بده. بهش عادت کرده بود و اون رو جزئی از خودش میدونست. -Namjin story✔ Started: October 2019 Finished: Agust 2020