family |KM|
داستان زندگی خانواده ۵ نفره جونگکوک و جیمین ژانر: روزمره _ امپرگ_ امگاورس_ اسمات کاپل: کوکمین
داستان زندگی خانواده ۵ نفره جونگکوک و جیمین ژانر: روزمره _ امپرگ_ امگاورس_ اسمات کاپل: کوکمین
جیمین:میدونی معلممون استعفا داده؟ برگشتم سمتش. یونگی:چرا؟ جیمین:باید از آپات بپرسی. با بیاد اوردن اتفاقات ديروز دستمو به پیشونیم کوبوندم . یونگی:اخراجش کردن؟ جیمین: نه. ولی دیگه جرات نداشت با پسر یکی از ماهر ترین مافیا های جهان در بیفته. اداشو دراوردم. یونگی:ولی من اصلا نمیتونم مثل آپا باشم. جیمین:تو دیوونه ای یونگ...
کیم نامجون رئیس باند آر ام به شدت از رقیبش متنفره از نظر اون جین اصلا مافیا نیست و به درد خونه داری میخوره. کیم سوکجین رئیس باند پینک آرجی دشمن قدیمی نامجون به خاطر گذشته و زخمی که نامجون بهش زده دنبال هر راهیه که تلافی کنه. . نامجون: عوضی صورتی پوش بهتره با زبون خوش محموله ام برگردونی وگرنه آتیشت میزنم. سوکجین: تند ن...
VKOOK STORY تو یه لیتل هستی ؟ [ تکمیل شده ] در صورت خواندن این بوک شما در معرض خطر شدید ابتلا به دیابت قرار میگیرید! 🍡 آپ : نا مشخص Genre : Little space , fluff,Bromance, slice of life کیم تهیونگ مشاور و روانشناس با سابقه دبیرستان دالویچ سئول ، و جونگ کوک ، پسر تازه وارد سال دومی این دبیرستان . چه اتفاقی میفته اگه...
(فصل اول پایان یافته) با دیدن مکی که جیمین به لبهای خودش زده بود ، اخم کوچکی کرد و نگاهش را به چشمهای زیبای پسر داد. +این لبها مال منن...جیمینا...تو اجازه نداری اونارو مزه کنی. -چ-چی؟! +میگم که من فقط اجازه دارم مزهٔ لباتو بچشم و اونارو بمکم. (فصل دوم) +اگه بگم منو ببخش...میبخشی؟! من خیلی دوست دارم پسرک شیرینم...م...
✦- کیم نامجون ، از میان تمامی دخترهای زیبا ، پسرِ یکی از قدرتمند ترین مافیاهای کره ، جئونجونگکوک رو بعنوان عروس آینده اش انتخاب میکنه. کاپلᰈ̠ نامکوک ، ... ژانرᰈ̠ اکشن-کمدی-اسمات
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...
■کامل شده■ "اون بدجوری رو اعصابمه!" کاپل: کوکمین ژانر: امگاورس، کمدی، فلاف، عاشقانه فقط کافیه بقیه بفهمن تو یه مهربون احمقی تا زود بپرن روت و ازت سو استفاده کنن! و خب ... جونگکوک اینو خوب میدونه ولی چرا زبون لعنتیش واسه "نه" گفتن به امگای موقرمز نمیچرخه؟ بخشی از فیک: - ولی من نمیخوام با تو ازدواج کنم! + اوه عزیزم...
پارک جیمین یه امگای 20 ساله است که مادرش جلوی چشماش به دست پدرش کشته میشه جیمین دانشجوی رشته ی پزشکیه دانشگاه سئوله و عاشق جئون جانگ کوک سال اخریه رشته ی خودشه چی میشه اگه بفهمه زنی که پدرش داره باهاش ازدواج میکنه پسرش جانگ کوکه و جانگ کوک به خاطر نفرتش از اقای پارک به جیمین تجاوز کنه کاپل اصلی : کوکمین کاپل فرعی:...
کیم سوکجین نمیدونست چطور سر از یه پارتی درآورده بود، روی زمین نشسته بود و داشت با یه مشت آدم پر سر و صدا جرات یا حقیقت بازی میکرد.. ولی چیزی که میدونست، این بود که بی شک نمیخواست ببازه. مخصوصا به اون عوضیِ از خود راضی، جئون جونگ کوک. تگ ها: نفرت به عشق، رومنس، اسمات *این فنفیک ترجمه ی فارسی فیک Truth or Dare به نوشته...
«کامل شده» «فیکشن ترجمه ای» کیم تهیونگ مدیر عامل شرکت کیم یه پدر تنهاس. چی میشه اگه دختر کوچولوش تگوگ بهش گیر بده که یه مامان میخواد؟ ___________________________________________ ″میدونم پیشنهاد شوکه کننده ایه اما میشه دوست پسرم شی؟″ «چرا پایینو نگاه میکنی؟» ″من از جوابت میترسم اما اگر ردش کنی قبولش میکنم″ «و کی گفته...
「Cinderella ┆سیندرلا」 ✔️کامل شده ──╍╍╍╍── «این سرگذشت ما است. در این قصر نفرین شده ،هنگامی که من و تو در سینمای این کتاب گیر افتادهایم شاهزادهٔ من. بیا باهم بسازیمَش! و من به آن لحظهای قسم میخورم که در اغوشت نقش اول، و تو در حال بوسیدن من دومین را ایفا میکنی. اری امضا میکنم؛قلمم انگشت و جوهرم...
[ completed ] |زیبایی سیاه| کاپل: ویکوک~ یونمین~ نامجین ژانر: درام | رمنس| انگست | اسمات مرد برگشت و تمام روح جانگ کوک رفت. چهره ای رو دید که تمام عمر ازش نفرت داشت. مردی رو دید که نمیخواست هیچوقت دیگه باهاش روبرو بشه. مردی رو دید که زندگیش رو نابود کرده بود. مردی که اسمش هم براش نفرت انگیز بود... کیم تهیونگ... پ...
پسر نسبت به بقیه پوست تیره ای داشت اما قدبلند و خوش چهره بود مثل جیمین زیبا بود ولی تفاوتشون این بود که برعکس آرامش جیمین این پسر نگاه سرکشی داشت با صدای بم و جذابش داد زد: مبارزه تموم شد دوستان ... و رو به روی پسر ایستاد: امیدوارم دَرست رو یاد گرفته باشی اینجا بی قانون نیست اینجا یک شاهزاده داره سمت جیمین رفت و دست...
نام فیک:ازدواج اجباری👬 کاپل :Minv 🌈 ژانر:🔞drama/angest/smat نویسنده:لیلا🔮 سلام عشقا💙 این فیک از اولش قرار بود فقط یه وانشات یه قسمته باشه ولی به اصرار و پیشنهاد دوستان تصمیم گرفتم تبدیل به فیکش کنم.🥰 پدر تو یه جورایی نجاتت داد. به خاطر خودت اینکارو کرد حداقلش اینه که اینطور فکر میکرده که داره برای تو اینکارو می...
نام داستان :عشق ممنوعه💜 ژانر:drama/romantic/angest کاپل:minv نویسنده:لیلا🔮 جیمین با شنیدن دوباره اسم ته اشکاش سرازیر شد و روی زانوهاش نشست. "میگه تهیونگ رفته، اون گفت ولی من میدونم دروغ گفته اون جایی نمیره، ما به هم قول دادیم."
خرابه ای غریب در دلش به حاکمیت کینه بود و در سرش ناقوس مرگ می پیچید به بردگی انتقام خدمت میکرد و به دستورش شمشیر به روی هر کسی میکشید اما کدام برق شمشیر عشق را میترساند؟! کدام تیزی حاضر به گردن زدن عشق بود؟! •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• فیکشن کاپل: kookmin (کوکمین) ژانر: رمنس ، اسمات ، تاری...
جیمین دلش میخواد از دست جئون جونگکوک داد بزنه چون اون آدم نیست، بلای آسمونیه. چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ #1 in fiction { comedy | fluff | smut }
⚡تمام شده⚡ 🌩𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑪𝒆𝒓𝒂𝒖𝒏𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق رعد و برق است) 🌩𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑩𝒂𝒏𝒐𝒐𝒚𝒆 𝒅𝒆𝒍𝒍 🌩𝑴𝒂𝒊𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 🌩𝑺𝒊𝒅𝒂 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 _ 𝑺𝒐𝒑𝒆 _ 𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏 🌩𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍_ 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔_𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈_𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 🌩𝑼𝒑: 𝑺𝒂𝒕𝒖𝒓𝒅𝒂𝒚 ...
←[کامل شده]→ چی اتفاقی رخ میده اگه یک روز پارک جیمین، یکهو بیفته توی یکی از فن فیکشن های واتپد... و از همه بدتر... چی میشه اگر توی اون فیکشن تخیلی، شوهر و بچه داشته باشه؟ •برشی از فیک• با دیدن صورت اون شخص توی نزدیکی خودش بهت زده لب زد: + تو...ت..تو... و تنها فکر توی سرش این بود که: دستشویم ریخت... °°°°°°°° +شما اینج...
مقدمه: چه اتفاقی برای قلبت میافته وقتی بفهمی پدر و مادرت تورو نمیخان از تو بدشون میاد و برای منفعت خودشون دارن تورو به یه بار میفروشن؟ درسته روحت میشکنه حالا فکر کنید این اتفاق برای تهیونگ داستان ما افتاده لی:ببرینش تهیونگ:چ...چی؟؟...نه خواهش میکنم توروخدا بابا هر کاری بگی واست میکنم مامان برات کلفتی میکنم نزارین ببرن...
من و بکن🍸 این فیک بیشترش اسماته زوج ها: کوکوی یونمین جیمین:بیا حرف بزن یه اسکورت خوب پیدا کردم ته گوشی گرفت و گفت:س..سلام _ بفرمایید؟ ته:امم.... من برای چیزه... شما.... آقای.... _بله من اسکورتم و جئون جونگ کوک هستم اسکورت: کسی که پول میگیره تا با آدما س..کس کنه چه تاپ چه باتم البته امیدوارم درست یادم مونده باشه اگرم...
ژانر : عاشقانه ، کمدی ، هیجانانگیز ، کمی جنایی پسر کت و شلوار به تن قدمی به جلو برداشت و تعظیم طولانی کرد . با جدیت تمام خودش رو معرفی کرد "جئون جانگکوک" جیمین چشم هاشو باریک کرد و از جاش بلند شد . تمام قد رو به روی پسر بلند قد ایستاد "جئون جانگکوک؟" "بله قربان" جیمین زمزمه کرد"قربان؟" برای اینکه مجبور نشه دوباره ا...
فیک ترجمه شده!(translated) جئون جانگکوک،پسر صاحب شرکت جئون،با پسر بد پولدار سابق مدرسه بنام کیم تهیونگ نامزد میشه!پسر صاحب شرکت کیم و شکننده ی قلب جانگکوک:) بالاخره نزدیک مبل که رسید،بغضش ترکید! اشکاش با نهایت سرعت روی صورتش میریختن. برای دومین بار تو اون شب! اون چطور میتونست انقد ساده و بدبخت باشه؟ باید میدونست اون...
پیشرفت، تنها چیزی بود که اون پسر توی دهه بیست سالگیش میخواست و حالا با رفتن به پایتخت قرار بود اون رو به دست بیاره. جئون جونگکوکی که به بیمارستان مرکزی سئول انتقالی گرفته و تمام هدفش پزشک شدنه چطور با مشکلاتِ زندگیش کنار میاد؟ مشکلاتی که تمامش به خاطر جراح و متخصص قلب، کیم تهیونگ براش اتفاق میفتن! ◂ کاپل : ویکوک ◂ ژ...
[کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خستهست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپلهای فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپلهای فرعی مومنت...
جونگ کوک پسری ک ولیعهد و بعد مرگ پدرش ناچار به گذاشتن تاج پادشاهی روی سرش میشه... انجام دادن کار های که بهشون علاقه ای نداره و فقط از روی انجام وظیفست باعث میشه تبدیل به یک آدم سرد و خشک بشه ولی چی میشه اگه توی یک مهمونی با چیزی رو به رو بشه ک زندگیشو زیر و رو کنه.... وضعیت - پایان یافته- کاپل .kookv ژانر..romance-h...
Before you: کیم تهیونگ وارث شرکت وی که به زوره مادرش مجبور میشه به عنوان منشی تو شرکت جی کی کار کنه چی میشه اگه رییسش جئون جونگکوک بهش چشم داشته باشه؟😹💦 ~~~ Name:before you Couple:Vkook/Kookv Genre:Funny romance
▪︎اگه خواستنِ تو دیوونگیه، عاقل بودن حماقته! [ جئون جونگکوک، وارثِ یه خانواده سُنَتی و معروفه. اما آشناییش با پارک جیمین، افکار کلاسیکش از رابطه و ازدواج رو بهم میریزه! ] ▪︎تکمیل شده ▪︎couple: kookmin ▪︎Ganer: dram,romance,friends,smut ▪︎writer: Hanalia شکارچی شب در حال آپ...
متاسفم یونگی تو نمی تونی خودتو از شر پارک جیمین خلاص کنی . خوش بگذره! *** نگاه یونگی به لبای جیمین و خورده بیسکوئیتای روش افتاد و بی اختیار با تحسین گفت:(( خوشمزه به نظر میاد .)) جیمین لباشو تو دهنش کشید و به رد شکلات روی لب بالایی یونگی نگاه کرد. _ مال توام . دوتا پسر با نگاه مب...