Select All
  • my secret little love
    27.5K 5.1K 20

    اگه یه روز عاشق کسی شدید و نمیدونستید چطور ابرازش کنید... امیدوارم مثل من خوش شانس باشید😉

    Completed  
  • مال من باش
    2.4K 499 6

    #Be_Mine ❤️ #مال_من_باش وانشات_یا شایدم مینی فیک کلا هشتا پارته... ژانرش:عاشقانه_کمدی_انگست_روزمره_اسمات ییبو تاپ 💚 خلاصه :یونینگ دوست پسر سابق جان به دلایلی نامعلوم بعد از دوسال از او جدا میشود! جان در ابتدا از این جدایی ازرده و دلشکسته میشود تا زمانی که با دوست برادر کوچکش وانگ ییبو آشنا میشود... بقیشو برید بخونی...

  • YOU SAVE ME AND I FALL IN LOVE WHIT YOU
    2.2K 591 6

    ˓▾ 𝐅ICTION: You Saved Me and I Fell in Love with You ˓▾ 𝐆ENR: Romance - Smut ˓▾ 𝐀UTHOR: sʜɪᴀ ییبو دستش رو ول کرد و جلو رفت که باعث شد ژان ناخودآگاه به دیوار بچسبه. با همون نیشخند جذاب به صورت متعجبش نگاه میکرد و انقدر جلو رفت تا قفسه سینش به سینه ژان چسبید. دستش رو توی جیبش برد و کارت کلابی که میرفت رو بیرون آورد...

    Completed  
  • Tears Of An Angel ♡.
    78.6K 15.6K 84

    میتونی صدای گریه بهشت رو بشنوی؟ این اشک های یک فرشته است... . من سالهاست که با عشق پنهان تو در بهشت خداوند فرمان برده ام... ~ WangXian FanFic🐇 ~ MoDaoZushi🍂

    Completed  
  • My Alpha, My Lord
    102K 20.6K 47

    یه ولیعهد امگا که باید با پسرعموی آلفاش که تا حالا ندیدتش ازدواج کنه و پادشاهی رو بهش بده، این تنها راه زنده موندنشه...! ژانر: تاریخی، درام، امگاورس، اسمات کاپل: ییژان ***توجه*** این داستان برداشتی آزاد از رابطه بین کاپل‌هاست و هیچ ارتباطی با واقعیت نداره!🙄 قسمتی از داستان: [لب‌هاش فقط یه نفس با ژان فاصله داشتن که م...

    Completed   Mature
  • ستاره سرنوشت
    23.9K 3.8K 48

    صورت وی‌یینگ از درد توی هم رفت. فشار دست لان‌ژان انقدر زیاد بود که حتی نمی‌تونست راحت نفس بکشه، چه برسه حرف بزنه. قطره اشکی آروم از گوشه‌ی چشمش پایین ریخت و چهره‌ی قرمزش رو رقت‌‌انگیزتر کرد. لان‌ژان به اون چشم‌های اشکی خیره شد و دندون‌هاش رو به‌هم فشرد. خنده عصبی‌ای از میون لب‌های باریکش خارج شد و محکم سر وی‌یینگ رو...

    Completed  
  • عاشقت شدم
    78.3K 14K 49

    عاشقت شدم .....بدون هیچ دلیلی......مهم نیست تو چی هستی.....چه موجودی هستی....فقط اینو بهت میتونم بگم که من عاشقت شدم بدون هیچ دلیلی دوست دارم با من باش حتی اگه هزاران سال بگذره بازم عاشقتم

    Completed  
  • رها شده
    16.2K 3.8K 51

    تایپ: جان تاپ ژانر: شیزون شاگردی ، انگست، اسمات تفاوت سنی : ۱۲ سال خلاصه : ییبو پسر یکی از افراد نسبتا پولداره که با پارتی و بدون داشتن هیچ سطح علمی وارد دانشگاه پزشکی میشه...جان اما استاد همون دانشگاه س ولی با سطح اقتصادی متوسط و حتی رو به پايين و متنفر از مرفه های بی درد

    Completed  
  • 𝐼 𝐿𝑜𝑠𝑡 𝑇𝑜 𝑌𝑜𝑢...✍︎
    12.3K 2.3K 27

    خلاصه : وقتی نگاهشان باهم تلاقی کرد، جان لبخندی زد و گفت:بالاخره میفهمم کی هستی و مجبورت میکنم با میل خودت پا توی تختم بزاری وانگ ییبو، و ییبو با قفل نگاهشان در هم با خود گفت:تو سمی جان، و من اجازه نمیدم مسمومم کنی! کاپل: ییژان جان تاپ ✨ ژانر:رومنس،اسمات،خب بقیش بستگی به روند داستان داره 🙊💛 پایان.

    Completed  
  • LOVE and MADNESS / عشق و جنون
    3.3K 630 7

    خودش رو روی پسر بیچاره خم کرد و پارچه ی سیاه رو از روی سرش برداشت، اخمی کرد: "چرا داری گریه میکنی! الان باید التماس کنی که ولت کنم، مگه نه!" و دیوانه وار خندید. چشمهاشو بست و سرش رو بالا برد، نفس عمیقی کشید تا بوی خون ذهنشو پر کنه. ییبو با عصبانیت دستش رو روی میز کوبید: "ای لعنتی... حرومزاده ی لعنتی..."

    Completed  
  • BF for Ge Ge (کامل شده)
    23.9K 5.2K 30

    جان پسر سخت کوش و پرتلاشیه که به کارش اهمیت زیادی میده و وقتی برای خودش نمیذاره. یانلی، خواهر دلسوز و مهربون داستانمونه که دلش میخواد یه تغییر تو زندگی برادرش ایجاد کنه. با پیدا کردن یه دوست پسر براش! ولی خب کی میدونه چی در انتظارشونه؟ 😉 با داستانشون همراه بشید 🌈🌈 *این یه فیک ترجمه شده اس که اجازه‌ی ترجمه‌اش رو از...

    Completed   Mature
  • جبران می کنم ( پایان يافته )
    59.9K 10.8K 43

    داستان درمورد یه پسربچه ۱۴ ساله‌ است که به خاطر ناهنجاری های رفتاری مثل دزدی کردن تو مرکز بازپروری زندگی می کنه اما يک دفعه شیائو جان به عنوان قیم اونو از مرکز در میاره درحالی که ازش متنفره

    Completed  
  • WANGXIAO
    48.4K 10.4K 74

    شیائوژان دانشجوی سال آخر رشته تاریخ شناسی چین و وانگ ییبو، صاحب موزه پنج قبیله مشهور است. شیائو ژان با پیشنهاد استادش، پروفسور وانگ هایکوان، بررسی موسیقی قبیله گوسولان را به عنوان موضوع پایان نامه اش انتخاب میکند که برای انجام آن به کمک وانگ ییبو، صاحب موزه نیاز دارد و او را پس از هزار سال به گوسو لان میکشاند. (شخصیت...

  • 🔺️برمودا
    42.7K 8.9K 51

    ورس تفاوت سنی ۸ سال الان چهار سال از بهم خوردن نامزدی دو پسر خاله می گذره ...یکیشون که جان باشه زندگی عاشقانه ایی رو از سر گرفته و اون یکی که ییبو باشه به اتهام خیانت روز و شب به فکر خلاص شدن از زندگیه

    Completed   Mature
  • 𝒊𝒕 𝒊𝒔 𝒏𝒆𝒗𝒆𝒓 𝒍𝒂𝒕𝒆 𝒇𝒐𝒓 𝒍𝒐𝒗𝒆🍶🔞
    25K 4.4K 43

    نام فیک: برای دوست داشتن هیچ وقت دیر نیست «It is never too late to love» ژانر: امگاورس، اسمات ، هیستوری ،دراما نویسنده : هنرمند کاپل : لان وانگجی و ویینگ ، وانگشیان نسخه امگاورس آنتمید #Untamed نویسنده فیکشن ییژان «#𝒔𝒆𝒙𝒚_𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆_𝒃𝒖𝒏𝒏𝒚» «کامل شده» ««+ غذا خوردی؟ - خوردم واقعیتش این بود که وانگجی نمیدانس...

    Completed   Mature
  • [You Are My Destiny]~(Yizhan)
    63.9K 16.9K 88

    اسم: تو سرنوشت منی! کاپل: ییژان [ییبو تاپ] ژانر: رومنس، انگست، اکشن، امگاورس، یه چسه درام، اسماااات، امپرگ بخشی از داستان: مچ ظریف فرمانده ش رو گرفت و مجبورش کرد توی چشم های شعله ورش نگاه کنه: - اصلا مهم نیست که از من خوشت میاد یا نه، تو امگای منی و امگای من هم باقی میمونی! امگا پوزخندی زد و گفت: - رودل نکنی یه وقت! ا...

    Completed   Mature
  • 𝒀𝒐𝒖𝒓 𝑻𝒂𝒔𝒕𝒚 𝑩𝒍𝒐𝒐𝒅
    15.5K 3.7K 24

    وانگ ییبو... خون آشام چندصد ساله ای که هیچکس از وجودش خبری نداشت... چون سالها بود در جنگلی نفرین شده زندانی بود و هیچوقت نمیدونست چطور این نفرین رو بشکنه و از زمانی که یادش میومد، از خون هیچ انسانی تغذیه نمیکرد تا اینکه یه روز شیائو ژان کنجکاو به جنگلی که تا به الان کسی جرات ورود بهش رو نداشته، پا میزاره و بدترین اتفا...

    Completed   Mature
  • "دیگه هیچوقت تنهات نمیزارم"...Wangxian...The Untamed...ادامه‌ی سریال (فصل اول)
    20.3K 3.8K 23

    📌وضعیت فصل اول: پایان یافته.⌛🖤 📌وضعیت فصل دوم: در حال نوشتن...⏳🤍 📌وضعیت فصل سوم: متوقف شده.🪧🤎 -چرا به من کمکم میکنی ؟! + از یه چیزی پشیمونم -از چی پشیمونی؟! -توی شهر بدون‌شب ، من کنارت نایستادم "دیگه هیچوقت تنهات نمیزارم" این فف ادامه‌ی سریال رو روایت می‌کنه... داستان عشق ، لان‌ژان و وویژیان امیدوارم خوشتون ب...

  • Yizhan / Wangxian Incorrect Quotes ییجان
    6.1K 1.1K 10

    فیک چت و توییت های ییجانی #yizhan 🥈

  • 「𝐓𝐡𝐞 𝐑𝐢𝐬𝐞 𝐎𝐟 𝐓𝐡𝐞 𝐃𝐢𝐯𝐢𝐧𝐞 𝐎𝐫𝐚𝐜𝐥𝐞␋𝐖𝐚𝐧𝐠𝐗𝐢𝐚𝐧」
    3.8K 871 11

    ﻬღ ترجمه فارسی فیک ‹ ظهور خردمند مقدس › ⌑ کاپل ‹ وانگشیان␋لان‌جان‌تاپ › ⌑ ژانر ‹ ماجراجویی، رمانتیک، کمدی، تخیلی › ⌑ روز آپ ‹ پنج‌شنبه‌ها › ⌑ نویسنده ‹ Blacksalt › ⌑ مترجم و ویراستار ‹ MaHSaa ›

  • Wangxian- Yizhan one shots
    20.4K 3K 17

    مجموعه ای از وان شات های وانگشیان و ییجان ~

    Mature
  • wangxian
    1.1K 128 5

    وان شات های کوتاه از وانگشیان

  • ♪Wangxian♪♥گرمای آغوشت♥
    14.2K 1.9K 8

    این داستان پایانیه به ناول جذاب استاد تعالیم شیطانی (مودائوزوشی) پایانی برای چیزهایی که نویسنده بهمون نداد و مشتاقانه منتظرش بودیم(′: داستانی برای اینکه بیشتر از عشق و محبت لان وانگجی به وی ووشیان لذت ببریم و صافت بشیم ماجراهای زیبای وانگشیان رو با ما دنبال کنین. ژانرها: ووشیا، اسمات، رمنس، کمدی، رازآلود، انگست، امپرگ...

    Completed  
  • catboy store
    8.7K 2.2K 36

    سال ها پیش... فقط انسان ها و حیوانات روی زمین زندگی میکردند... انسان ها در راس بودند و حیوانات در طبقات پایین تر حیاط‌‌‌... بیشتر انسان ها به زندگی حیوانات اهمیتی نمیدادند‌... اونها رو شکار میکردند و به بردگی میگرفتند... تا اینکه... مادر طبیعت مجازاتشون کرد... بعضی از انسان ها فرزندانی رو با ویژگی های حیواناتی مثل سگ...

    Completed  
  • Interference Of Worlds
    451 93 1

    بعد از اینکه قوم ون خیلی ناگهانی دوباره برگشت و همه رو جمع کرد و به قوم های برتر حمله کرد‌‌.. باز هم نتونستم کاری کنم جز اینکه ببینم عزیزانم جلوی چشمم کشته میشن... توی اون جنگ سخت... خیلی ها کشته شدند... من ... باز هم زنده موندم... زنده موندم تا درد بکشم...

    Completed  
  • promise
    34K 9.6K 81

    متاسفم... که اینطوری زندگیتو ازت گرفتم... اما منتظر میمونم... تا دوباره متولد بشی... و اونوقت... دیگه نمیذارم اتفاقی برات بیفته! قول میدم!

    Completed  
  • babysitter
    65.7K 15.2K 45

    وقتی که ووشیان اونقدر از در اوردن پول نا امید شده بود،ناگهان یه شغل بهش پیشنهاد شد!مراقبت از دوقلو های شیطون سه ساله!ووشیان این شغل رو سریع قبول کرد.اما مراقبت از اون دوقلو ها با وجود پدر شون راحت نخواهد بود.یا شاید هم؟

    Completed  
  • mo dao zu shi: (بی همتا)جذابیتی بی بدیل
    16K 3.4K 42

    وی‌یینگ تازه متوجه چهره ی بیمار لان ژان شد. رنگش پریده بود و خسته به نظر می‌آمد. «با خودت چیکار کردی؟ من چند روز مرده بودم تو چرا به این روز افتادی؟» لان ژان بالاخره به حرف آمد و گفت:چرا انقدر دیر؟ چهره ی وی‌یینگ سردتر از قبل شد. «من دیگه نمی خواستم این زندگی و ادامه بدم. تو مجبورم کردی برگردم.» قسمتی از پارت ۳۱ اول...

    Completed   Mature
  • i miss you
    29.4K 4.2K 11

    قصه ی لان ژانی که تازه بعد از رفتن عشقش به احساس عمیقش پی برده... اما حالا ... کاری هم میتونه بکنه؟ وی ینگش هیچ وقت برنمیگرده... مگه نه؟

    Completed  
  • my little neighbour
    21.6K 4.2K 21

    یه تلفیقی از داستان mo dao zu shi پایان فصل اول #taoris #modaozushi #wangxian #lanwangji #weiwuxian #kris #tao

    Completed