Select All
  • طلوع روشنایی
    55.7K 6.6K 14

    [پایان یافته] یوهان دستش رو پشت گردن گائون برد و سرش رو به جلو هول داد. لب‌هاش رو روی لب‌های گائون کوبید و باعث شد حرفش نیمه‌تموم بمونه. تماسی که میون لب‌هاشون رخ داد خیلی کوتاه و سطحی، اما پر از قدرت و سلطه‌گری بود. یوهان سرش رو عقب کشید و به چشم‌های گرد گائون خیره شد: «من نمی‌خوام به چیزی خاتمه بدم... اگه می‌خوای ا...

    Completed  
  • 𝐍𝐈𝐊𝐎𝐓𝐈𝐍 | 𝐇𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 +18
    552 155 7

    Summary: همه چیز از جایی شروع شد که یک فراری از بخش روانی فرار کرد بیماری که تبدیل به قهرمان و ناجی پسری میشه که درون اعتیاد و زیر بار تجاوز له شده Teaser: _ کی رو باید باور کنم؟! مردی که جلوم ایستاده یا قاتل شخصیت واقعیت رو؟ چشماش سرد بود اما قطره اشک جمع شده گوشه ی پلکش التماس می‌کرد. +منی که توی ذهنت داری رو باور ک...

  • SOUR CANDY | VKOOK
    700 116 4

    جونگکوک : اگه یه روز یه جنی سراغم بیاد و بهم سه تا حق آرزو کردن بده ، اولی رو صرف به فاک رفتن توسط کیم تهیونگ تا زمان مرگ ، دومی رو واسه زنده شدن و سومی رو بازم واسه به فاک رفتن توسط کیم تهیونگ خرج میکردم.. 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒌𝒐𝒐𝒌 𝟐𝟑 𝑻𝒂𝒆𝒉𝒚𝒖𝒏𝒈 𝟑𝟎 𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝒔𝒐𝒖𝒓 𝒄𝒂𝒏𝒅𝒚 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒕𝒆𝒙𝒊𝒏𝒈, 𝒄𝒐𝒎𝒆𝒅...

  • The legacy of immortality
    78K 15.1K 73

    داستان در مورد سرنوشت چند پسره که به هم گره خورده سرنوشتی که هیچ کس نمی دونه چه چیزی براشون رقم زده مرگ و زندگی به دست سرنوشته ولی فقط یه نفر ، یه نفر توانایی تغییر این سرنوشت و داره... فقط تا همین حد می تونم بگم چون اگه بیشتر بگم اسپویل میشه پس لطفا به مقدمه داستان مراجعه کنید تا از اطلاعات داستان با خبر بشید داستان...

  • 𝙐𝙜𝙡𝙮 𝘙𝘌𝘋🍒➬ •ᵛᵏ•
    8.7K 1.7K 11

    🍒『قرمزِ زشت- ugly red』 📑↵خلـــاصــه↶ تا حالا پدری رو دیده بودید که فقط‌ پنج‌سال از پسرش بزرگتر باشه؟ خب..کیم تهیونگ جز اون موارد خاص بود که با 24‌ سال سن یه پسر 19 ساله به فرزندخواندگی گرفته بود نه نه اون یه منحرف کینکی نبود فقط به خاطر یه ماموریت فاکی مجبور بود اون بچه کله قرمز، سرتق و کوتوله رو تحمل کنه تا بتونه...

  • ♡Gray♡ ~خاکستری~
    1.7K 160 9

    داستانی از یک:! پسری کوچک و.نحیف با نقطه هایی از گذشته پر دردسر. پسری بزرگتر و زورگو حاله هایی از خشم و اندوه زندگی. (قسمتی از داستان)// (*خاکستری من اره تو خاکستری منی من یعنی الان مال توام؟ لبخند بزرگی زد معلومه خاکستری تو تا اخر عمرت مال منی مال من؛! لبخند زیبایی در میان لب هایش جا خشک کرد خندید بلند و بی پرو...

  • •‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇ KING ࿇•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
    1.4K 167 11

    •࿇BTS VER࿇• _"میدونم تو کی هستی...میخوای باهام چیکار کنی تو اتاقت؟" بدن بی جونش فقط کمی تونست خودش رو نگه داره و بعد از شاید فقط پنج ثانیه،به سمت زمین سنگی زیر پاهاشون سقوط کرد...اما فرمانده که میدونست دیر یا زود این اتفاق میفته،خیلی زود گرفتش و از روی زمین بلندش کرد... به سمت در و اتاق خود‌ش راه افتاد و رد نگاه وحش...

  • Miracle Happened💫
    85.4K 16.5K 33

    یتیم خونه هایبرید ها ... جایی که گونه های مختلف هایبرید رو بزرگ میکنن تا وقتی ۱۸ سالشون شد اونهارو بفروشن ... اما بکهیون نمیخواست به این سرنوشت دچار بشه برای همینم وقتی ۱۴ سالش بود تصمیم به فرار گرفت اما یه ملاقات اتفاقی باعث شد یه خرگوش کوچولوهم تو این فرار شریک بشه اما بعد از گذشت ۱۵ سال بکهیونِ پاپی معتقده که درست...

    Completed  
  • 𝘓𝘪𝘨𝘩𝘵 𝘰𝘧 𝘥𝘢𝘳𝘬𝘯𝘦𝘴𝘴 «vkook»
    224K 32.2K 67

    _من سایه ام. _و من نوری که سایه رو دنبال می کنه. **************************************************** _توی دنیایی که تو زخمی و من درمانگر...یک عشق چطوری قراره به وجود بیاد؟. _برای به وجود اومدنش...باید منو درمان کنی. دکتر جئون جونگکوک، پنج ساله که با کیم تهیونگ رئیس یک گنگ مافیایی ازدواج کرده...اما اون از مافیاها متنف...

    Completed   Mature
  • lost opportunity
    5.9K 796 5

    Completed✅ مولتی شات تهجینکوک😍 با خیانت چطور کنار میایید؟؟ وقتی با یک تماس تلفنی،یک رابطه ی هفت ماهه رو بهم میزنه؟؟ همون یک فرصتی که داشت،کافی به نظر میاد...باید از فرصتای تمدید نشدنی درست استفاده کرد نه اینکه از دستش داد.

    Completed  
  • Can you hear me?
    55.6K 7.5K 50

    Complated✅ شاید درکش برات سخت باشه،اما من برای اینکه مجبور به انتخاب نشم،از خودم گذشتم. کاپل اصلی:؟؟؟؟ کاپل فرعی:یونمین

    Completed  
  • 𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠•
    148K 14.7K 62

    Name: "𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧"🔞 - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونش توی دست بزرگ فرمانده‌ش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آهه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول کردن چونش؛ ا...

  • ⚖️𝐂𝐫𝐢𝐦𝐞𝐬 & 𝐏𝐮𝐧𝐢𝐬𝐡𝐦𝐞𝐧𝐭 ᵗᵃᵉᵏᵒᵒᵏ
    3.5K 568 19

    نامجون یک راز مهم توی زندگیش داشت، پسرعموی لیدلش، قرار بود با وارد شدن تو یه گروه مافیا از اون محافظت کنه، قرار نبود وارد ماموریتی بشه که دیگه راه برگشتی براش نمونه، قرار نبود پسر عموش دست رییس اون گنگ بیوفته. ------------- جنایات؛ پیوند بین من و تو شد و عشق؛ مکافاتی بیش نبود. Genre: Mafia, Crime, Drama, Romance Litt...

  • My Boyfriend Is My Bodyguard 💵
    544K 57.4K 39

    💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ ...

    Completed  
  • "JOKER"(جوکر)
    23.9K 2.4K 21

    هفت نفر که توسط فردی به اسم "جوکر" انتخاب شدن. کسی حق دخالت توی زندگی شخصی هم بازیش رو نداره ... اولین قانون اصلی این بازی: قتل احساساته! و دومین قانون: نباید به کسی "اعتماد" کرد، چون ممکنه توسط هم بازی خودت ""کشته"" بشی! . . - آخرین خواستت قبل از مرگت چیه؟! - اینکه تو رو زیر خودم داشته باشم! . . - من برای تنبیه کردن...

  • 𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵛᵏᵒᵒᵏ ᵛᵉʳ
    63.8K 10.5K 55

    𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند بب...

    Completed   Mature
  • 𝙁𝙪𝙘𝙠𝙞𝙣𝙜 𝘼𝙡𝙥𝙝𝙖'𝙨 || 𝙑𝙆𝙊𝙊𝙆
    14.7K 2.6K 20

    ⸙ 𝙁𝙪𝙘𝙠𝙞𝙣𝙜 𝘼𝙡𝙥𝙝𝙖'𝙨𓂃 ⊹ قامت ایستاده پسر دقیقا روبه‌روی پنجره‌ی نیمه بازی که نور زرد خورشید رو منعکس میکرد، تصویر رویایی رو به وجود آورده بود. اون پوست نرم و شیری رنگ که با قهوه‌ایِ درخشان موهاش هارمونی زیبایی رو خلق کرده بود، با وجود آشکار شدن ظرافت اندامش که به لطف تابش نور خورشید، از پس پیراهن سفیدش پیدا...

  • Dark light
    179K 27.9K 84

    در دنیایی که دیگر انسانی وجود ندارد کودکی متولد میشود که حتی برای ماورا هم عجیب است.کودکی که در حین پاکی خالص پلیدی خالص نیز در وجودش است. در این دنیا دیگر کشور های مختلف وجود ندارد ولی خب باز هم خاندان های سلطنتی ای برای اداره کشور وجود دارد.

    Completed  
  • Aquamarine
    36.3K 7.8K 45

    ~ Completed ~ • آکوامارین • در چشمهای پسرک خیره شد و حتی توان‌پلک‌زدن را هم نداشت.آن چشمها آبی بودند.رنگ آبی ای که به اندازه آن جواهر آکوامارین خاص و درخشان بودن.جین برای بار دوم در زندگی اش عاشق رنگ ابی شد.عاشق رنگ‌ خیره کننده آن چشمها.... 💎 Genres: Romance,Omegaverse 💙 Main Couple: Jinkook ❤ Side Couple: Sope

    Completed  
  • Home || VKook
    576K 95.6K 50

    [ خونه ] پایان یافته ژانر : فان / روزمره / تکست / اینستاگرام / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین ، نامجین به نظرتون یک آدم عاقل میره به یک آدم ناشناس پیام بده و بگه که چجوری با دوست پسرش بهم بزنه؟ نه! تهیونگ هم عاقل نیست. پ.ن. کار خیلی قدیمی‌ایه پس انتظار یک قلم بی نقص نداشته باشید.

    Completed   Mature
  • His Eyes.
    6.9K 1.6K 8

    - راستی...امروز یه دست فروش دیدم نزدیک داروخونه! گل میفروخت...میخواستم برات نرگس بخرم اما اون فقط نرگس زرد داشت...گفت فردا حتما برام یک بسته نگه میداره! کاپل : ویکوک ژانر : رمنس ، انگست ، روزمره

    Completed  
  • Emerald blue eyes
    7.8K 1K 19

    Name: Emerald blue eyes /چشمهای ابی زمردی Writer: Helma Ganre: Omegaros_ Smut_ Royal_ mpreg Capel: Vkook_ Namjin ×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷×÷ روی نرده ها نشستم و به ماه خیره شدم . «میفهمم که با یه هدفی نزدیکم میشی جونگ کوکشی اما مطمئن باش نمیذارم بعد از رسیدن به هدفت الفات رو ترک کنی. این یه بازی دو سر باخته برای تو، اگه الف...

  • Invisible [Vkook] Season1
    34.2K 6K 43

    _گفتی نامرئی؟ _اره...نامرئی _مطمئنی فقط خواب نبوده؟ _نه.....اونا رو میبینم....توی بیداری ولی خب....برای شما نامرئین! وقتی جونگ کوک، یک پسر 21 ساله اهل بوسان برای کالج به سئول میره و اتفاقات عجیبی براش رخ میده. _واقعا نامید کنندست که کسی حرفات رو باور نکنه.....مگه نه جونگ کوک؟ __________________________

    Completed  
  • DIZZINESS || VKOOK
    7.9K 1K 28

    [اتمام یافته] WRITER: E.L NAME: DIZZINESS COUPLE: VKOOK, YOONMIN GENRE: PSYCHOLOGY, CRIMINAL, SMUT " - جونگکوک یه صخره‌ست. سخت، سرد، پر از سنگ‌ریزه و من مدت‌هاست از این صخره معلقم. نه شجاعت این و دارم که رهاش کنم و سقوطم رو به چشم ببینم. نه می‌تونم خودم و بالا بکشم و شاهد سقوط اون باشم. تنم به تن این صخره سائیده و خرا...

  • painful love
    4.8K 405 11

    شیپ ها= ویکوک ( ته تاپ, کوک باتم) ویمین ( ته تاپ, جیمین باتم ) . ژانر ها : bdsm , سد, مدرسه ای, امگاوروس, امپرگ (امپرگ=حاملگی مرد, bdsmاش خیلی کمه , مدرسه ای هم نیست در اون حدها) درباره سَد اِند بودن یا نبودنش همه چیز بستگی به تفکر شما داره ولی خود فیک سَد هست . . خلاصه داستان: ای کاش اون روز حرف پدرمو باور نمی کردم ا...

    Completed  
  • Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed
    78K 13.4K 27

    فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر...

    Completed   Mature
  • Moscow | Hopemin Completed
    98K 15.7K 23

    _میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...

    Completed   Mature
  • Lover Not A Fighter (Persian Translate) | Vkook, Yoonmin, Namjin
    176K 19.4K 45

    〴︎Summay ৲︎ زمانی که کیم تهیونگ برای محافظت از پسرِ بی‌رحم‌ترین گَنگ کُره‌ی جنوبی استخدام شد، نمی‌دونست باید چه توقعی از دنیایی که پیش روش قرار می‌گرفت داشته باشه؛ اما قطعا توقع نداشت دلباخته‌ی پسری بشه، که برای اون دنیای تاریک، بیش از اندازه معصوم بود. 〴︎Translator: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Yoonmin, Namj...

    Completed   Mature
  • MANCHESTER RIVALRY | VKOOK ✓
    96.3K 13.7K 34

    در دهه ۱۹۲۰ میلادی دو تا از بهترین مردهای مجرد شهر منچستر خواستگار یک دختر اشراف زاده بودن. دختری بسیار زیبا و جوان. جئون جونگکوک و کیم تهیونگ از اولین باری که همدیگه رو دیدن، میدونستن که قراره رقیب هم باشن و تلاش کنن تا قلب دوشیزه رو به دست بیارن. یا حداقل اینطور فکر میکردن. اما خیلی زود احساساتی که نسبت به دوشیزه جو...

    Completed   Mature
  • It's my baby
    33.2K 5.2K 39

    Genre: Omegavers, Romance, Drama, Angest, Mperg, Smut Couple: Vkook Parts: Indeterminate - ف..قط از این میترسیدم....که یه روزی از اینکه احساساتمو بهت دادم پشیمونم کنی!...با تمام این سختی هایی که کشیدم تحمل کردم و صادقانه دوست داشتم.....ولی امروز..پشیمونم کردین آقای کیم! با نگاه و لحن سردت پشیمونم کردی بخاطر اینکه نتون...