𝗣𝗿𝗶𝗻𝗰𝗲'𝘀 𝗘𝗰𝗹𝗶𝗽𝘀𝗲 ‖ KOOKJIN "COMPLETED"
"ماه گرفتگی شاهزاده" _اینجا خونه من نیست، اقیانوس خونه منه! _من اقیانوس تو میشم. @spidervictory "چنل تلگرام" Main Couple:KOOKJIN Sub Couple:TAEGI
"ماه گرفتگی شاهزاده" _اینجا خونه من نیست، اقیانوس خونه منه! _من اقیانوس تو میشم. @spidervictory "چنل تلگرام" Main Couple:KOOKJIN Sub Couple:TAEGI
«پوزخند زنان به اسمان شب نگریست؛ با کنایه از اسمان شب پرسید: ماه در آغوش تو زیباست یا ماه در آغوش من؟» Couple:KookJin|VMin|Sope Genre:Historical|Omegaverse
- یعنی... اگر الان با همدیگه بخوابیم بد میشه؟ - میتونیم امتحانش کنیم. *** از شبی که همسایهی مو بنفشم با یک پتوی صورتی روی دستهای بزرگش پا به اون آپارتمان لعنتشده گذاشت، صدای سرسامآور باس و موسیقیهای کرکننده جای خودش رو به گریههای از ته دل نوزادی داد که جز به هم زدن ر...
( پایان یافته) بخشی از دیالوگ جونگکوک شاید تنها دلیل من برای ادامه دادن زندگیم تو بودی... شاید تنها درمان درد های من تو بودی... شاید من بلد نبودم بدون تو زندگی کنم... شاید این پسر مریض احتیاج داشت تا آخرش تو فقط کنارش بمونی تا بتونه با وجود همه مشکلات شاد زندگی کنه اما کنارم نموندی و منم یادم رفت چه جوری باید زندگی کن...
[کامل شده] «هر کسی که با هیولاها میجنگه، باید مراقب باشه که خودش هم تبدیل به یکی از اونها نشه.» 「Gangstas」 •Couples: Yoonkook (kook top), HopeV, Nammin. •Genre: Omegaverse, Underworld, Drama, Dystopia, Romance, Violence, Smut. •Author: Liya •Translator: Echo ★زمان آپ: پنجشنبهها★
«کلاس مینی تموم شد؟» جیمین در حالی که مقابل پنجرهی قدی ایستاده بود، بدون این که بچرخه سرش رو تکون داد. رایحهی چوب صندل زیر بینیاش پیچید؛ سردردش شدیدتر شد. «بهش قول داده بودم بریم بیرون ولی انگار قراره بارون بیاد.» جیمین میتونست سینهی محکم آلفایی رو که حالا پشتش ایستاده بود، با فاصلهی کمی از خودش حس کنه. این روزه...
[ Completed ] ( فصل دوم فیکشن look like a rose) وقتی که برف می باره ، وقتی که درخت ها شکوفه می دن ، وقتی برگ ها روی زمین می افتند ، وقتی بارون می باره من به تو فکر می کنم . وقتی که کنارم نیستی گذر زمان هیچ معنایی نداره ، وقتی که نیستی بهار و زمستونی برای من وجود نداره . تو گرمای زندگی منی ، سرما با تو برای من معنی...
جیمین امگایی که به خاطر فلج بودن از سمت الفاش طرد میشه، در حالیکه طبق وصیت پدربزرگشون باید باهم ازدواج کنند، شرایطی که برای تهیونگ قابل پذیرش نیست اما راه دیگه ای وجود داره تا از شر امگای مورد تنفرش خلاص بشه؟ *** سِــه شَــنبـه ها کاپـل اصلیـ﴿ویـمیـن﴾ فَـرعــی﴿یـونـمـینـ﴾ ژانر﴿امگاورس، امپرگ، رمنس، بی ال﴾ رده سنی﴿۱۸+﴾
والِ پَنجاه وَ دو هِرتزی "تکمیل شده" _________________________ وال پنجاه و دو هرتزی... تنها ترین وال اقیانوس... پسری که صداش شنیده نشد... __________________________ ژانر: روزمره، درام، روانشناسی کاپل: تهگی #1 - taegi #1 - tragedy #5 - fiction
تو مریضی جونگکوک! LUCIAN BY BLACK STAR ژانر: جنایی، قتل، روانشناسی فصل اول: تکمیلشده ✓ چنل: @blackstar_writes
⦿Name: Little Devil تکمیل شده✔️ ⦿Couple: Vhope(tae🔝) ⦿Genre:Romance,Angst,Comedy,Life Style ⦿Writer:Jung Violet ⦿Summary Of The Fiction: 《ژومی دختر بیولوژیکیش بود. فرم بینی، لب هاش حتی و برجستگی گونه هاش بی شباهت به خودش نبودن. و درشتی چشم هاش، پوست گندمی رنگش، قدبلند و کشیدش... خب... به اون یکی پدرش رفته بود. اون ها...
و سالها بعد، من و تو دیگه شبیهِ گذشتهها نبودیم. سالها بعد ما دو تا غریبه بودیم که انگار چیزای زیادی از هم میدونستن اما با این وجود هنوزم غریبه بودن. چاپ شده توسط نشر مانگا شاپ
جیمین دلش میخواد از دست جئون جونگکوک داد بزنه چون اون آدم نیست، بلای آسمونیه. چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ #1 in fiction { comedy | fluff | smut }
Noah ❄ "لبهایم بوی دروغ میداد. اما تو کنار گوشم زمزمه کردی: باران را برقص! نگاه را بوسه بزن، خواب و رویا را نقاشی بکش... انگار که وظیفهات، تنها شیفتگی بود!" writer: Olda couple: Vkook Genre: Drama, Romance slice of life, smut, sport
📌𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠...📌 Summary | خلاصه کیم سوکجین پسر هجده سالهایه که تموم عمرش عاشق برادر ناتنیاش بوده. با این حال سوبین نمیخواستش، دوستش نداشت و بعد از سواستفاده ازش ترکش کرد. سوکجین برای فرار از احساساتی که خوره روح و ذهنش بود به شهر دیگهای میره، اما حضور مرد چشم مشکی ، مرموز و خشنی نفسش رو بند میاره و ت...
پرسیدی: «حواست کجاست جیمین؟» و نشد بگم: «تو، توی لعنتی همهشو یه جا برداشتی و هیچی نمونده، هیچی!» A short story for Namjoon and Jimin where they're married and having tough time all because Jimin puts too much effort into being the chracter he plays and ends up losing himself. Happy ending Trust me.
*چندشاتی: خواهران ِ دوست پسر* •~خلاصه: پارک.. جی.. مین.. فرزند پارک جانگ یو، دانشجوی رشته ی حقوق دانشگاه ملی سئول.. پسری که از زیبایی چیزی کم نداره(البته این نظر خودشه!) و همینطور باهوش ترین دانشجوی حقوق دانشگاه(اینم نظر خودشه..!) از بچگی عادت داشت تمام سعیشو بکنه که توی همه چیز بهترین باشه.. و میشه گفت همیشه هم موفق...
🤍🖤 بعد از "ما" چه اتفاقی افتاد؟:) تو به کسی آسیب زدی که فکر آسیب زدن به تو نابودش میکرد.. ادامه سریال good omens بر اساس تخیلات آفا🌠 همه سعیم بر اینه که خیلی تند اپ کنم^^
قلب، بذر درختچهی زندگی هر امگاست که از ابتدای تولد درون سینهش وجود داره. بعد از پیدا شدن جفت، شروع به ریشه زدن میکنه و کمکم با عشق و محبت میت، شاخهها و برگها رشد میکنن و با تولد فرزند شکوفهها شکفته میشن. زیباترین و نایابترین امگای سیتکا، بعد از پیدا شدن جفت حقیقیش درخواست جفتگیری شاگرد جوانش رو قبول نکرد و...
"متوقف شده❌" +اگه دیگه هیچکدوم از نامههات رو نخونم از سرم میپری؟ -اگه ببوسمت خفه میشی؟ Couple:Yoonmin, Nαmhopekook (ft. Jack), Jintae Genres:Schoollife, slice of life, romαnce, smut Up time: - خلاصه: یه نفر روی پارک جیمین شرط بست و باخت و از اون به بعد به مدت سه ماه موظف شد که هرروز برای اون بازنده حداقل ده خط نامه...
𝒫𝓇𝒾𝓃𝒸𝑒 𝑜𝒻 𝓅𝓊𝒽𝒶𝓃𝑔| 𝓀𝑜𝑜𝓀𝒿𝒾𝓃 در روزگاران قدیم، ساحران اعتقاد داشتند خدایان 'فرمانروا و اشرافیان را الفا' ، 'مردم را بتا' و 'دوشیزگان را امگا' افریدهاند. امگای نر چرخهی باطل و اشتباه طبیعت است و آمیزش با آنان، باعث تولید امگای نر بیشتر میشود و دلیلی برای ناهماهنگی طبیعت!... این دیدگاه باعث شد در بی...
صحنه ی روبه روش نورانی بود یا در واقع فرد روبه روش نورانی بود. بیشتر از همیشه. موهای مشکیش به دقت و با لطافت در موج هایی روان استایل داده شده بودن. یک تاج گل برگ آبی و سفید با مروارید های ریزش در بینشون، دور تا دور سرش رو گرفته بود. و یک تور که به پشتش آویزون بود و تا کمرش میومد. یا.. جونگکوک از راه سخت تر میفهمه که ت...
نیمهی روح اون پسر، یک ببر بود! . . . . ژانر: تاریخی|افسانهای|معمایی|رمنس|اسمات با الهام از سریال زیبای The Untamed و Dark و همچنین، رمان مشهور The Husky and his white cat Shizun تکمیلشده✓ به قلم بلکاستار موزهی داستان که شامل موسیقی و فنارتهای شماست: @TheHeartFF
𝐓𝐡𝐞 𝐋𝐚𝐬𝐭 𝐒𝐜𝐫𝐞𝐚𝐦_اخرین فریاد در حال بررسی موقعیت: کره جنوبی،سئول،ناحیه ی غربی پایتخت یک کمپانی تحقیقاتی به اندازه کافی معروف به نام لایف یک پروژه اشتباه،خطرناک و ناممکن رو توی محوظه ویژه اش مخفی کرده.برخی از محققان اون پروژه؛ادعا بر این دارن که این یک پروژه شکست خورده نیست با این حال سرپرست اصلی اعتقاد دار...
ྉ༻────────ྉ༻ ༄ 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝙏𝙝𝙚 𝙂𝙧𝙪𝙙𝙜𝙚 ~ ~ [ کینه ] : [گرادج] ~ به خودم نگاه میکنم ، حتی مرگ هم از نگاهم میترسه... چه حسی داره کل زندگیت تو یک کابوس خلاصه بشه؟ برخلاف بقیه نمیخواستم از این کابوس بیدارشم بیدار شدن برا زنده هاست نه برامنی که خیلی وقته مردم ! بهم میگفتن قاتل ولی خبر نداشتن خودمم یه مقتول بودم...
سوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندارن رقم ميخوره؟
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکا...