Select All
  • Kill my mind | L.S
    793 144 7

    «شاید حق با تو بود، شاید هیچوقت نباید بهت نزدیک می‌شدم، ولی حالا که نزدیکتم، حتی نمی‌تونم یک قدم ازت دور بشم!» «نمی‌تونی.. یا نمی‌خوای؟» «از اولشم نمی‌خواستم، اما حالا، هم نمی‌خوام، هم نمی‌تونم هیچ‌جا جز کنار تو باشم!»

  • Only Love Can Heal [L.S]
    3.1K 700 28

    "چشم های غمگینت، گونه های خیست، دست های زخمیت، زانو های خسته‌ات غم های بی پایان و رنج های عمیقت رو می‌بوسم، اونقدری می‌بوسم تا زمانی که درمانی برای درد هات باشم."

  • Alcohol Smell And Blood Trace
    26.8K 5.3K 48

    *ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ* ²⁰²¹-²⁰²² + لویی! اگه بدونی هرجا باشی پیشتم؛ گم بشی پیدات میکنم؛ جا بزنی عاشقت میکنم؛ بگی غیر ممکنه، ممکنش میکنم؛ درد داشته باشی میبوسمت؛ سردت بشه آتیش میشم؛ تب کنی درمون؛ بشکنی تیکه هات رو نگهت میدارم؛ اگه بدونی بری من برات میمیرم؛ میذاری یه جایی تو وجودت، کنار گردنبندت، واسه همیشه، توی قلبت باشم؟ ...

    Completed   Mature
  • The Melody In Fuss Of Flames
    11.4K 2.8K 55

    *ᴏɴ ɢᴏɪɴɢ*²⁰²² سایه ایی در بردفورد به راه افتاده که زندگی رو از پارگی های کمر زن ها بیرون میکشد. برقرار کردن تعادل بین تعقیب کردن صاحب این سایه با رسیدگی به دو جفت چشم آبی، برای کاراگاه دشوار تر شده. در خانه ایی نو که از ضربان قلبش بنا شده، جانی نو شکل گرفته که بی‌پروایی رو از دل استایلز‌ها ربوده. هر دربه‌دری، مرگ، خ...

    Mature
  • 𝓜𝔂 𝓞𝓪𝓼𝓲𝓼 | پناه من
    3.9K 564 24

    کامل شده... ²⁰²¹-²⁰²³ "من...یادم نمیاد اخرین چشم هایی که دیدم و تحت تاثیر قرار گرفتم ِکی و کی بود. ولی اونا ابی بودن. چشم های تو .بدون پلک زدن به پلک های خمار و خواب الودت خیره شدم. تقالت برای دوباره بوسیدنم رو میبینم. و این اولین ملاقات ما بود"...پناِه من. وقتی به دلیل وجودم فکر میکنم، فقط تو ظاهر میشی تو سرم. دلیل...

    Completed   Mature
  • SIR
    55.7K 7.9K 17

    ❌COMPLETE❌ LOUIS TOP👑 ژانر : مافیایی_رومنس (جنسی) هری یه جوون عادی بود قبل اینکه سر از یه گروه مافیا دربیاره لرری استایلینسون

    Completed  
  • Tomlinson's Mysterious Mansion [L.S]
    710 185 9

    لویی تاملینسون، صاحب یه عمارت بزرگ در اطراف لندنه که رازهای زیادی رو در دیوار‌هاش پنهان کرده. لویی بعد از چندین سال تصمیم به عوض کردن دکوراسیون عمارتش داره تا مدرنیزه‌ش کنه. و چه کسی بهتر از هری استایلز که معروفیت زیادی داره و توی این کار به شدت حرفه‌ایه؟

  • Beauty of you
    4K 1.1K 10

    ❌COMPLETE❌ Edward + Louis تاریخی* چند پارت *

    Completed  
  • Sunday[L.S] [Completed]
    12.9K 3.8K 20

    "بهاران ز شوق زمزمه ی ارغوان عشق برایت، تمام شب دیده بر هم نخواهم گذاشت. تو ای سپیدار سرخ، تو ای معنای "بودن" میان شیون های آسمان، چه بگویم ز تو؟ ز این برهان خاموش، که چه وسعتی دارد این حجم از نبودن! و تو ای خورشید طلوع نکرده ی من، کجا مانده‌ای؟"

  • KIK.// L.S
    3.6K 429 30

    تاپ تومو:" تو چقدر جذابی! میشه برام بخوریش؟؟" استایلیش استایلز:".........."

    Completed  
  • BloodSport L.S
    5.7K 1K 27

    چطوری اینقدر راحت تونست عاشق کسی بشه که از همه بیشتر ازش متنفره!!؟؟ اون فکر کرده کیه؟! چطور میتونه اینجوری اونطرف پیاده رو بِایسته؟! اینقدر جذاب و زیبا! کاری کنه که قلب هری جوری محکم بکوبه که انگار میخواد از سینه ش بیرون بزنه! خدای بزرگ!!! اون از لویی متنفره. دلش میخواد یه مشت محکم بکوبه تو صورتش! ولی مشکل اینجاست که...

    Completed  
  • blue angel [L.S]
    4.6K 1K 18

    منتظر تو بودم,و تقصیر من نبود اگر برحسب اتفاق,یک دفعه یه فرشته آبی بالای سرم پر زد.

  • All I owned (L.S)
    40.9K 8.1K 34

    توی نوشته هام ، من تو رو شبا می بردم خونه و صبح با صدای کتاب خوندنت بیدار می شدم.

    Completed  
  • Crow [L.S] [completed]
    5.3K 1K 24

    کلاغ روی شاخه درخت خشک بال باز کرده بود و با تداعی‌گری مرگی که به سراغ آدمی نمی‌اومد، لویی رو وادار می‌کرد به ناگزیر قدم برداشتن در ورطه سقوط و دویدن لبه پرتگاه. هری احساس می‌کرد تنش در گور و در اون انبوه انبوده جسد خوابیده. حال اون‌ دو رو فقط مردگان می‌دونستن. وضعیت: پایان یافته.

    Completed  
  • The Red Hills [L.S]
    2.7K 389 14

    آسمان با باران گلوله‌ها تداعی‌گر کابوسی دیرینه، مثل آخرین روز‌های بقای زمین بود و پوتین‌هایی که در دریاچه خون قدم می‌گذاشتن، اون مرد رو به وهمی از نشنیدن فرو بردن تا مجددا قلم که خارج از این تپه‌های سرخ از خون؛ سلاحی قوی بود رو به دست بگیره. "عزیز من؛ تعداد نامه‌هایی که برایت نوشته‌ام از دستم خارج شده. در دهکده‌های دو...

  • Down
    7.4K 2K 22

    +تو کی هستی؟ _من همون نفرینیم که همتون ازش فرار میکنید! کامل شده:)

    Completed   Mature
  • let's dream about those ocean eyes(L.S)(completed)
    82.1K 14K 61

    [ Compelted ] ریون: من دوست دختر اونم تو کی هستی تامیلینسون؟ . عاشقانه ی شکست خورده ی هری و لویی... هری و لویی که هنوز منتظر یک اتفاق هستن که به هم دیگه برگردن وضعیت:پایان یافته AU! Highest ranking:#1larrystylinson #1styles #1 tomlinson

    Completed  
  • London-LA [Z.M] [short story]
    22.7K 5.5K 24

    مسافرتهای هواییِ اولِ صبح بد ترینن؛ مخصوصا وقتی بغل دستیت یه پر حرفه لعنتی باشه،که لبخند از صورتش پاک نمیشه! آخه محض رضای فاک! اون ساعت شش صبح چه دلیلی برای لبخند زدن داره؟ . . ایده ی اصلی: پیج @vaghti__liampayne

    Completed  
  • Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETED
    355K 59.1K 79

    Highest ranking : #1 in fanfiction -خدای من... تو بلدی خفه شی? -باور کن نه!

    Completed  
  • 01:44 AM~L.S [Completed]
    95.5K 17.6K 51

    نفس هام رو به تو میبخشم... اگه این،تمام چیزیه که نیاز داری. محتوای این داستان شامل: توصیفات غم‌انگیز/ سلف‌هارم/ اقدام به خودکشی/ و... میباشد. 11نوامبر2018

    Completed  
  • |^|DeluSiVe|^|
    8.2K 2K 12

    |^Ziam & Larry Mermaid Short Story^| وقتی شاهزاده ی زمین هستی, قوانین زمینی دست بر دهانت می گذارند و از محافظت مردم,آبروی سلطنت, وظیفه شاهزادگی تو در گوشت زمزمه می کنند! وقتی شاهزاده ی دریا هستی, قوانین دریا دست بر دهانت می گذارند و از محافظت مردم,نجات جون هم نوعانت,وظیفه شاهزادگی تو در گوشت زمزمه می کنند! اما در کنا...

    Completed  
  • •Amazing Sin• [L.S]
    51.2K 7.6K 19

    [Complete] چرخ‌دنده‌های مغز لویی شروع به حرکت میکنن.چرخ‌دنده‌های شیطانی‌ای که باعث شدن لویی یه نقشهٔ انتقام عالی از تیلور رو بکشه.دیگه نشستن و تحمل کردن کافیه.اگه تیلور میخواد لویی رو 'هرزه' خطاب کنه،اشکالی نداره،لویی هم مثل یه هرزهٔ واقعی رفتار میکنه. "میخوام یه چیزی بگم و شما هم به عنوان دوستام،وظیفه دارین که در ه...

    Completed  
  • Right - L.S (Persian Translation)
    14.4K 2.7K 22

    هری هر روز نامه مینویسه و تو نامه اتفاقاتی که براش افتاده رو تعریف میکنه و میندازه تو صندوق پستی ینفر که نمیشناستش... Thank you for permission @LouislovesHazzy 💙💚

    Completed  
  • The Alpha's Omega (Persian Translation)
    99.6K 16.2K 33

    کتاب اول - عاشق هیولایی مثل اون بودن باعث میشه تا به سلامت عقل خودت شک کنی. [Persian Translation] Original story by @shtyles

    Completed   Mature
  • Addictive Hearts [L.S]
    7.8K 1.7K 22

    [ Completed ] تو اون حسی هستی که قلبم بهش معتاد شد...

    Completed   Mature
  • • THΞ WINDOWS |L.S|
    11.2K 2.7K 24

    ❧ Larry Stylinson 🌱 •ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ• - فقط یه لمس کوچیک لازمه تا اشک هاش رو دیوانه وار شلیک کنه! چه برسه به دستهایی که احاطش کرده بودن.. انگار تنها چیزی که واقعا نیاز داشت همین بود! همین گوی کوچیکی که هیچ چیزی غیر از خودشون و احساساتی که جریان داشت توش نفوذ نمیکرد.. و چی میشد اگه این تنها چیزی باشه که میخواست تا ا...

    Completed  
  • ANIMA GEMELLA | L.S
    6K 1.4K 15

    ◇ COMPLETED تو هیچوقت به التماس‌هام گوش نمیدادی، وقتی میگفتم : عاشقم نشو لویی، لطفا. ◇ خلاصه کتاب : هری و لویی در یک بازه‌ی زمانی گم شده همدیگه رو می‌بینن و تلاش می‌کنن روزهای گذشته رو به یاد بیارن، هر روز میگذره و اونا پازل بهم ریخته‌ی خاطراتو باهم بازسازی می‌کنن، و زمانی که به اخرین تاریخ فراموش شده می‌رسند، تیکه پا...

    Completed   Mature
  • Angel [L.S]
    86.4K 17.7K 64

    [Completed] *Under edit* هری به خاطر دوست صمیمیش و تصمیم‌های غلط اون وارد ماجرایی می‌شه که باید از تنها دارایی به جا مونده ازش مراقبت کنه. اما ورق‌ها تک‌تک برمی‌گردن و می‌فهمه واقعیت هیچوقت اون چیزی نبود که فکرش رو می‌کرده. وقتی تنها چیزی که حس می‌شه درده، چه می‌شه که یک نفر مرهم باشه؟ پی‌نوشت: در این کتاب تمرکزی رو...

    Completed   Mature
  • HOT HUSKY
    25K 6.2K 40

    ❌completed❌ _فکر میکنی همه چی از کشته شدن یه هاسکی شروع شد؟ _آره اون شب لعنتی ولی این هاسکی بعد از مُردن تازه متولد شد، شد راوی قصه ی من _اون شبو فراموش کن _من دیگه نمیتونم بهش فکر نکنم _به چی میخندی؟ _بهش که فکر میکنم،خندم میگیره #Friendship #Friendly #Secrets #Laugh #Crying #2gether #Lovely #moment #Larry #Ziam

    Completed  
  • Fe [L.S]
    12.9K 3.1K 42

    دستاش رو جلو آورد و بهم نشون داد . -«این دست هارو نگاه کن ... بوی خون رو حس میکنی ؟ میدونی خون رو چی پاک میکنه ؟ » سرمو تکون دادم . -«فقط خون ، میتونه خون رو پاک کنه ...چرخه انتقام هیچوقت به پایان نمیرسه . نفرت تکثیر میشه و یه روزی میرسه که از زمین ، چیزی جز یه لکه سرخ که بوی تند اهن میده ، چیزه دیگه ای باقی نمیمون...

    Completed   Mature