𝐁𝐨𝐝𝐲𝐠𝐮𝐚𝐫𝐝 |ᵏⁱᵐ ᵗᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ
[ Complete ] boy x girl لی مین سوا مامور اموزش دیده ای که توی کار خودش مهارت بالایی داره و حالا میخواد برا اولین بار بادیگارد بازیگر معروف کیم تهیونگ بشه
[ Complete ] boy x girl لی مین سوا مامور اموزش دیده ای که توی کار خودش مهارت بالایی داره و حالا میخواد برا اولین بار بادیگارد بازیگر معروف کیم تهیونگ بشه
•|اتمام یافته|• مین یونگی بزرگترین اشتباهش رو وقتی انجام داد که از زندان روانی کیسان فرار کرد! البته فرارش مشکلی نداشت اگر اون دختر روان پریش رو هم آزاد نمیکرد. دختری به نام سانی که عاشق مردی ۱۲ سال از خودش بزرگتر شده بود و برای به دست آورد ناجی عزیزش، مین یونگی، نقشهی غیرمنصفانهای کشید... ◾️نام: دو دنیا [ فصل اول...
•|اتمام یافته|• کیم تهیونگ، ستارهی جهانی BTS, در پروازش به نیویورک دچار سانحهی هوایی میشه اما وقتی چشم باز میکنه میبینه زندگیش کاملا عوض شده و اون الان فقط یه گلخونه دار سادهست که یک سال و نیمه ازدواج کرده و یه پسر ۸ ماهه داره! چه اتفاقی برای زندگی قبلی کیم تهیونگ افتاده؟ قراره با این زندگی جدید و عجیبش چیکار ک...
Baekhyun × Hana 🦋خلاصه↓ اون مسیج های زیادی رو مینویسه، ولی ارسالشون نمیکنه و همشون رو به عنوان پیش نویس نگه داشته.. ••|مسیج ها↓ •ژانر : انگست،رومنس ••نویسنده : yeolclipse → •••مترجم : تیم BBH_World →
(Complete) This is story about 2 powerfull Mafia groups who hate each other but maybe destiny has planned something else for them what will happen when 2 powerfull Mafia group comes together?? main ships - #taennie Other ships- #jinsoo #jirose #liskook #namhyo #moseok #yoongyeon Highest rankings- #1 on taennie 11 j...
Your brother seems to enjoy hiding you away from the world. From being home schooled, to having no friends, and no social life, you brother doesn't seem to make things easier for you. How will you react when you find out he's part of the biggest mafia group in the world... Credit to owner of book cover. Øriginal con...
The biggest mafia leader around, the cold hearted male who doesn't let anything stand in the way of his work and the one who listens to nobody but himself... Until your worlds collided and his eyes met yours...
My life has just started getting back to normal. Me and Jungkook are starting school, i have a boyfriend, and most importantly, I have a family. Little did I know, someone who I trusted and valued could stab me in the back so damn hard...
You and Taehyung were childhood bestfriends, but he moved away to another city. It's been about 9 years since you last seen him. Surprisingly you guys met again at XXXX University. You were excited to make new memories with him, but he acted as if he didn't know you. You didn't remember what had happened between you g...
You and Jungkook were childhood best friends. Theres just one thing...You hadn't realized he was in love with you.
جانگ ایون می با یه مزاحم عجیب غریب بنام جئون جونگکوک توی زندگیش و مدرسش سروکله میزنه ایون می از جونگکوک متنفره و جونگکوک هم متقابلا از ایون می یه رابطه ی عشق و نفرت همراه با کل کل و دعوا و اذیت و آزار و تنبیهات مدرسه ای ^_~ بخونین تا ببینید قراره چه اتفاقی بیفته این فیک با اجازه نویسنده ترجمه شده * ©UnicornYixing
ژانر: chaebol, daily life, love triangle, smut, hate to love (Chaebol: زندگی سرمایه دارای کره که اون سرمایه از پدرشون بهشون ارث رسیده) خلاصه: 《داستان زندگی یک دختر که نمیدونست با شناخت اون پسر، قراره زندگیش به کل تغییر کنه و قراره تصمیمای سختی بگیره》 کاپل اصلی: رزکوک/ تهرز کاپلای فرعی: سکرت [ Cover by: @uglyndepresse...
سیاهی، تاریکی، شب،خون... داستان از جایی شروع شد که مادربزرگم فهمید من چیم، ولی اون نمیخواست قبول کنه، اون از این وضع ناراضی بود؛ پس منو کشت. اما من... موجودی بودم که نمیمردم فقط احساساتم رو کشتم چشم های واقعی ، فهمیدن، دروغ های واقعی خون، مرگ، خون، مرگ، خون، مرگ این چرخه تا اخر عمر همراهم بود داستانم را در روز بخوا...
و آخرین صدایی که به گوش رسید متعلق به پیرزنی بود که گفت: سرنوشت همیشه کار خودش رو میکنه و شما دوتا وقتی کنار هم قرار بگیرید مرگ خیلی ها رو رقم میزنید پس هرگز حتی یک قدم هم به سمت این مرد بر ندار... ↝ʙᴏʏ×ɢɪʀʟ ↝ɢᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍᴀ, ᴍʏꜱᴛᴇʀʏ, ꜱᴍᴜᴛ, ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ #full ↜وضعیت: پایان یافته ⭒2021/06/05 ⟬ #ᴋ ⟭
◉ نام فن فیک: #زندگی_ادامه_دارد ◉ ژانر: مدرسه ای_معمایی_عاشقانه_درام • ◉ خلاصه: وقتی چیزی اذیتمون میکنه دو نوع واکنش داریم،کسایی که میجنگن...کسایی که فرار میکنن... توی زندگی کدومو باید انتخاب کنیم تا کمتر صدمه ببینیم؟شخصیت های این فیک همچین داستانی دارن... هر کدومو انتخاب کنن،به هر حال زندگی ادامه داره... • | #Life_G...
به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس میکرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال میداد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگهای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکیاش برخورد...
COMPLETED *Terrible grammar* Jeon Jungkook takes an attraction to Y/n after she moves in his city and interferes with his life. The circle of danger, love and sex is shortly discovered and pressed on the two.
Crawling back to his face she kissed his lip and bit his earlobe "Tell me what am I to you, Daddy" He smirked and switched position "You're the queen for this devil" "You're the only one who makes me go on my knees" "This whole fucking body belongs to me, no one can even touch it" "You made me a SINISTER" "This de...
"I-I am sorry p-professor Jeon.... I will surely pay y-you back for this. Please forgive me" You said tears in your eyes and were nervous because of his dark cold and angry gaze on you "There is only one way to pay back" He said in his deep cold voice staring at her "W-what," "Marry Me" ...
Taehyung dragged his chair infront of me.... Taehyung: You have to watch him getting killed by me!! .... and DON'T DARE TO CLOSE YOUR FUCKING EYES!! (He growled with rage) UNDERSTAND??!! I wasn't able to utter any words out of fear... Taehyung: I WANT WORDS!! I flinched by his sudden outburst... Me: Y-Yes-s (I replied...
Unknown: You know, I can see you right now, in front of my eyes, trembling in fear like a perfect Doll.... Me: please STOP THIS!! Unknown: Watch me I will make your life a living hell... This is the part 2 of the story "The Psycho Boy" I request you to read the first part before reading this one.... if you have alrea...
"I'm sorry that I need to break this promise soon." -A girl sacrificing her life for someone she loves.-
Taking your lips in his mouth, he bites them until blood flows into his mouth. Your throat felt dry from all the screaming, hands pinned above your head. He takes his free hand, sliding it under your shirt. Roaming it freely, touching your bare skin and sending shivers to your spine. Y/N: J-Jung kook-ah, p-please...st...
-Smut Serie- - THIS IS THE REWRITTEN VERSION OF BOSS - Finally, you found a job that would pay you enough to help get rid of your dad's debt. Your mom died years ago and because of that, your dad took a bad path. Eventually, he ended up in jail but the huge amount of debt that he had to pay was now your job. You fin...
اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _
ژانر: پلیسی، جنایی، مافیایی، معمایی و انگست کاپل اصلی: ییجان (yizhan)/bjyx ساید کاپل(ها): ؟؟ وضعیت: کامل شده نویسندهها: Ajivid و Vitia (هپی اند.) خلاصه: سرگرد شیائوجان به عنوان یکی از بهترین مأمور مخفیهای دولت به مأموریتی برای نابود کردن یکی از گسترده ترین باندهای چین میره و برای موفق شدن تو این هدف باید با باند...
عشق مثل لیسیدن عسل از لبهی تیغ میمونه. مخصوصا اگه در دنیای مافیا متولد شده باشی... 🔞SEXUAL CONTENT تالیا بیانچی پرنسس مافیای ایتالیایی، وقتی برای اولین بار به آسایشگاه فرستاده شد فقط یک چیز رو میدونست: جهان مافیا با زنها مهربان نیست. امید تنها چیزیه که موفق شده تالیا رو حتی با گذشت ده سال در آسایشگاه سنت ماریو زن...
خلاصه: پارک جیمین وارث یکی از بزرگ ترین شرکت های کره جنوبی با زندانی شدن پدرش، مجبور به جنگ با مادر خوانده ش برای حفظ شرکت میشه. با این حال گذشته همیشه برای شکارش آماده ست و درگیریش با ته هیونگ، باعث صدمه دیدن مغزش و فراموشی و حتی عوض شدن شخصیتش میشه در این بین جین سه یون دادستان پرونده ی پدرش وکالتش رو در دادگاهی که...
My Life : زندگی من ژانر : عاشقانه - درام - انگست - اسمات با تمام زوری که داشتم کنارش زدم +تمومش کن... تمووومش کن... بدنم میلرزید و صدام هم به لرزه افتاده بود +معشوقه،واقعا من معشوقهی توام؟؟ خودت هم میتونی همچین چیزایی رو باور کنی!!... واقعا داری از روی احساساتت حرف میزنی؟!.... ازم انتظار داری اینارو باو...
چی میشه اگه یه روز سر و کله یه دخترِ شَر تو مدرسه ای که پسرا توش حکمرانی میکنن پیدا بشه؟ دختری که بخاطر تنفرش از جنس مخالف هیچ وقت از شعاع ۴ متری هیچ پسری عبور نکرده و حالا مجبوره تو کلاسی بشینه که ۷۰ درصد دانش آموزهاش پسرهای قلدر و زورگو ان! 📖قانون نیوتن