Select All
  • Fucking School[complete]
    143K 15.3K 32

    +لی من...من متاسفم _متاسفی؟؟؟زین تو میفهمی چی داری میگی...تو و اون دوتا دوست گیت زندگی منو نابود کردین...از اینجا گمشو +باشه قبوله ولی صبر کن فقط یه سوال میپرسم و اگه جوابش منفی باشه واسه همیشه میرم...تو...منو هنوز دوس داری؟؟؟ _نه +نه؟ _نه زین سرشو انداخت پایین... +باشه ولی بدون من تا اخر دنیا دوست دارم

    Completed  
  • Dangerous Fate || N.H (18+)
    2.6K 132 4

    سال : 4016 زندگی کردن تو دنیای امروزی مثل موندن توی یه تونل وحشت برای نیم ساعت کامله. همه چیز الان پیچیده اس، گابریلا دختری بود که در آرامش خیالی زندگی میکرد، قبل از اینکه آدام تصمیم به دزدیدنش بگیره. آدام برای اینکه بتونه کل کره زمین رو تو مشتش بگیره دست به هر کاری میزنه. همه چیز تغییر کرده، دیگه کسی نمیتونه تو آرامش...

  • paint (ziam)(persian)
    100K 11.4K 36

    تو میخوای چی رو نقاشی کنی؟" "تو رو" "original story by @boytoys" "cover story by @HarrietStylse

  • freak(narry)(persian)
    29.2K 4.1K 23

    "اون کیه؟" "نایل ،یا یه همچین چیزی،اون عجیب غریبه" "عجیب؟" "اره ،اون حرف نمیزنه"

  • Forever (Larry Stylinson)
    472K 50.6K 85

    زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1

    Completed  
  • RESTLESS (PersianTranslation)
    30.8K 2.7K 22

    این داستان شامل نوشته های جنسی، استفاده از الکل و خودآزاری میشه. اگر اذیت میشید، من خیلی جدی بهتون پیشنهاد میکنم که یه داستان دیگه بخونید. لویی تاملینسون همیشه باور داشت یا مجبور بود باور کنه که استریته. ولی وقتی که یه پسر چشم سبز به اسم هری استایلز شمارشو براش میزاره، هیچ نظری درمورد اینکه زندگیش چطوری تغییر میکنه ند...

  • Larry Smut
    19.2K 698 3

  • different worlds
    173K 8.5K 41

    _ما خیلی شبیه به همیم ... ولی یکم که دقت کنی میبینی ما متفاوت ترین ادمایه رویه زمین هستیم دوتا ادم با دوتا دنیای متفاوت!

    Completed  
  • sex academy (persian translation)
    38.5K 2.2K 6

    اکادمی وُرتینگتون؛یکی از با اعتبار ترین اکادمی در کل انگلستان. خب این همچنین ب اکادمی سکس هم معروفه چون وقتی یه بار وارد شدین باید سکس داشته باشین ...با یه دانش اموز بزرگتر ، دانش اموز کوچیک تر یا حتی یه معلم. یه بار کساندرا رز ءِ زیبا و پاک وارد راهرو میشه دخترا پسرا و حتی معلما ازش ازش خوششون میاد ... خب،از پاکیش...

  • Forever (Persian)
    8.4K 729 10

    «متاسفم و...خدافظ.» لویی گفت و چشمش رو بست تا اشکش روی گونش بریزه. «خدافظ لویی.» «تا ابد نگهش میداری؟» اون ازم پرسید «تا ابد» اون لبخند ضعیفی زد و توی خیابون محو شد. تا ابد

    Completed  
  • better than words (Persian)
    32.1K 3.1K 25

    نمیتونستم ادامه بدم. همه رفته بودن. رفتم جلوی قبرش. به اسمش و عکسش که داشت میخندید نگاه کردم. صداش تو مغزم تکرار میشد. «میدونی چیه؟ میخوام عشقمو بهتر از کلمات بهت نشون بدم.» بهش گفتم. دستمو کردم تو جیبم. درش آوردم و گذاشتمش رو سرم. چشمامو بستم. «بهتر از کلمات..» زمزمه کردم و ماشه رو کشیدم.

    Completed  
  • Hidden( translated to persian )
    405K 37.5K 96

    He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.

    Completed  
  • The Reason [persian]
    293K 24.2K 97

    |H.S fanfiction| "كى فكرشو مى كرد و عشقمون كارساز باشه؟"

    Completed  
  • Through The Dark [H.S]
    238K 16.4K 56

    [Completed] حراج سکس.. این چیزیه که وقتی راجبش میشنوید یاد دخترای جوون میوفتید که به پیرمردای پولدار فروخته میشه. و حالا نوبت به اسکایلر ، کسی که متوجه شد صاحبش یه پیرمرد نیست رسید...

    Completed