Ella
من سقوط كرده بودم،ته چاهِ نااميدي نعره ي عريون مرگو تو تو اون دره شنيدي تنِ من به جاي دره توي اغوشِ تو افتاد اشكِ حسرتت چكيدو پلك بسته مو تكون داد من ميخوام مال تو باشم،توي خواب تو بمونم چي تو چشماي تو ديدم؟نميدونم..نميدونم
من سقوط كرده بودم،ته چاهِ نااميدي نعره ي عريون مرگو تو تو اون دره شنيدي تنِ من به جاي دره توي اغوشِ تو افتاد اشكِ حسرتت چكيدو پلك بسته مو تكون داد من ميخوام مال تو باشم،توي خواب تو بمونم چي تو چشماي تو ديدم؟نميدونم..نميدونم
من از بالاترين قله به خاطر تو افتادم برام دوريت خطرناكه،به آزارِ تو معتادم نگو قبل از تو كي بودم،بگو بعد از تو كي ميشم؟ نيار اسم جدايي رو قشنگ نيست حتي شوخي شم
🚫A little Sexual content🛇 عاشق یک مرد عوضی شدن شیرین ترین و خطرناک ترین اشتباه یک دختر است. ما را سر باغ و بوستان نیست هرجا که تویی تفرج آنجاست... (سعدی)
"رهای من"اولین داستانیه که مینویسم ویه داستان بلنده. داستان یه دختره به اسم رها..عاشقونست رمانتیکه وصحنه دار.(معذرت از اونایی که دوست ندارن) لطفابهم پیشنهادبدین وازم انتقادکنین ممنون.
بسی گفتند: دل از عشق برگیر که نیرنگ است و افسون است و جادوست! ولی ما دل به او بستیم و دیدیم،که این زهر است اما نوشداروست...
چی میشه اگه کابوس گذشتهتون عشق ایندهتون بشه؟ رهام مستر جوان و با تجربهای که درگیر یه دختر ناشناس میشه و اون و به عنوان لیتلش به خونه میاره اما،چی میشه اگه اون دختر یه غریبهی اشنا باشه؟ سیب ممنوعهای که تاوان خوردنش طرد شدن از بهشت بوده. بازم رهام میتونه عاشقش بشه؟ اون دختر تحمل میکنه تا با کابوس، شبهاش. زیر یه س...
لیلین شِی، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط لویی تاملینسون، بدنام ترین دزد دریایی معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع بخونید لطفا اگه خوشتون اومد داستانو به دوستاتونم معرفی کنید تا همینجا بخونن...ممنون
عشق ... ميخوايد با يه مثال براتون تعريفش كنم ؟؟؟ ليمو شيرين .! درسته عشق مثل ليموشيرينه . كافيه يكم بهش هوا بخوره تا بشه تلخ ترين مايع دنيا !
"چرا همیشه بهم زل میزنی؟!" "چو_چون تو خو_خوشگلی." ویولت یه دختر خجالتی بود که هری عاشق کشیدنش بود. هری پسری با لکنت زبانه که ویولت عاشقش شده.. Copyright All Rights Reserved @londonstars [ Persian Translation ] (Harry Styles AU) Translated by: @fanfictionnwriter
Brianna is a normal 13 year old girl. But all that changes the night when she watches her parents get murdered right in front of her eyes by her own kidnappers. Will Brianna get out alive? Will she even want to get out?
It all started when I was kidnapped by my ex boyfriend. He was a sweet guy before but then something changed. He grew more angry, and violent. I wish he just forgot about me. And just left me alone. I didn't need this pain, this suffering. All I wanted what to have a normal life But that will never happen...
Disclaimer: I wrote this book around the age of twelve when I was very inexperienced in writing and even though it's not my favourite book, I'm still incredibly thankful for all the support and love I've received over the last five years. Allison (Ally) Vance is 18 and one day she goes on a morning walk with her dog...
what happens when isabella ends up pregnant and has to move in with her best friend? lowercase intended. includes spanglish. highest rankings: #1 in cnco #1 in zabdieldejesus #1 in richardcamacho #1 in labanda #1 in christophervelez #1 in joelpimentel
An average teenager girl, that refused to fall in love since she has bad luck finding a true love. One day she got home and her brother had invited his best friend over. What would it happens next?
Harry was my bad boy crush but faded away for a long time And because of him it came back I'm Ellie by the way I'm the stupid girl that had a crush on Harry Styles I'm a normal girl that is cute beautiful smart and humble girl Should I really fall in love with Harry styles? Or I'm I crazy that I have fallen in love...