the fate game
wangxian تو فقط مال خودمی... همیشه اینو میدونستم از همون اول❤❤ ژانر :bdsm - happy end -mpreg
wangxian تو فقط مال خودمی... همیشه اینو میدونستم از همون اول❤❤ ژانر :bdsm - happy end -mpreg
ژان دکتر فوق العادی هست در عین حال فوضول کنجکاو 🤪 ییبو خواننده مغرور که به جز خودش به هیچکس اهمیت نمیده همیشه باید حرف حرف اون باشه اجازه نمیده کسی تو زندگیش دخالت کنه حالا زندگی هر دو با دیدن هم دیگه عوض میشه😍
نام فیک :my white wolf کاپل : چانبک ژانر : امگاورس ، ددی کینگ ، رمنس ، اسمات ، فلاف خلاصه :بکهیون از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... پارک چانیول آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی م...
─نام فیکشن: ࿐࿔☂Please Don't Go!☂࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رومنس، انگست ─نویسنده: einfach_Eileen ─مترجم: Sebastian🐾🍓 ─وضعیت: FULL ─عشق اول باید زیبا باشه.اما اگه این عشق بین دو تا دوست صمیمی به وجود بیاد و ندونن که چطور باهاش کنار بیان،چه اتفاقی میفته؟ سوءتفاهماتی که رخ میده و تصمیمات اشتباهی که گرفته میشه تقریبا هم...
لوسیفر یه پسر بنظر ضعیف که پسر نامشروعه چطور به قدرت میرسه چطور در راه عشق و قدرت سختی میکشه و چطور زندگیش پیش میره یه داستان هیجانی و عاشقانه ووشیا ژانر بی ال، ووشیا ، هیجانی،مدرن،تاریخی،تناسخ،تخیلی،اکشن *به پایان رسید* اگه خوشتون اومد منتظر نظراتتون هستم درتلگرام@luciferfairy
─نام فیکشن: ࿐࿔🌼The Eternal Daffodil🌼࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رمنس، امگاورس، اسمات، امپرگ ─نویسنده: @_RuiShi_ ─مترجم: Sebastian 🐾🍓 ─وضعیت: HIATUS ─شیائو ژان با چشم هایی مملوء از اشک گفت" نه سال آزگار عاشقت بودم، تمام این سالها، عاجزانه میخواستم تا بهم توجه کنی و مهم نیست چقدر تلاش کردم اما تو هیچوقت احساسمـو بهم ب...
بعد از اینکه خاندان جیانگ به خیانت محکوم و رئیس خاندان و همسرش اعدام شدند...ووشیان ، یانلی و چنگ به عنوان برده ی دولتی شناخته شدند... اما... سرنوشت اونها قرار است چطور تغییر کند؟
بوم بوم بوم بوم.. صدای ضربان قلبش بود که به گوش می رسید. سریعتر از قبل میزد... نفساش آرومتر شده بود و بدنش گزگز می کرد. قفسه سینش میسوخت و نمیدونست کجاست و چند وقته تو این حالته. سردی آب و حس می کرد و دستگاهی که روی دهنش بود.. هوای خنکی که وارد ریه هاش میشد و چشم بندی که مانع از باز شدن چشم هاش میشد و در آخر... ◇◇◇ ...
📢کامل شده 📢 مدتی میشه که وانگ جان ویِ بیست و چهار ساله خواب های عجیبی میبینه. تو اون خواب ها اون خودش رو در جایگاه شخصی به نام لان وانگجی تو دنیای باستان میبینه که عاشق پسری به نام وی ووشیان میشه و در خلال ماجراهایی اون رو از دست میده. آیا این خواب های عجیب فقط توهمات ذهنش هستن یا رازی پس اون هاست که باید کشف بشه؟ ...
فصل دوم سایه ی تو [ your shadow] 🍂بعد از برملا شدن راز بکهیون ، چانیول اون از قلعه بیرونش کرد 🍁حالا دو سال از این قضیه میگذره و بکهیون تبدیل به شخص دیگری شده 🍃فردی که تمام احساسات خودش رو درون قلب شکستش دفن کرده و چه اتفاقی میافته اگه جنگ قدرت رخ بده بین کسایی که هیچ کس حتی فکرشم نمیکرد ؟!....
سال ها پیش... سه گونه انسان وجود داشت... انسان هایی که بال داشتند... انسان هایی که شاخ داشتند... انسان هایی که هیچ کدوم رو نداشتند اما قدرت بدنی خوبی داشتند... دسته سوم... دو دسته دیگه رو از زمین اخراج کردند... بعد ها... وقتی حضوری ازشون احساس میکردند عنوانی تازه به اونها دادند فرشته و شیطان... با گذشت سال ها... همه ف...
در من گرگی است زخمی و خسته از نبرد های پی در پی برای زندگی در گوشه ی غاری نشسته و زخمهایش را می لیسد! وای از روز انتقام... همه را غار نشین خواهم کرد!...
عاشقت شدم .....بدون هیچ دلیلی......مهم نیست تو چی هستی.....چه موجودی هستی....فقط اینو بهت میتونم بگم که من عاشقت شدم بدون هیچ دلیلی دوست دارم با من باش حتی اگه هزاران سال بگذره بازم عاشقتم
وقتی ستاره ها هم تراز شوند ♡~ 드말 ---- فصل ۱ ---- ●خلاصه : چانیول یک آلفاست و بکهیون یه امگا که به تازگی نقل مکان کردن تا همسایه چان باشن . یه روز بکهیون از کنجکاوی توی خیابونا دنبال پدرش بوده و می خواست اونو پیدا کنه که ناگهان توسط چند نفر مورد آزار و اذیت قرار میگیره ، خوشبختانه چان به موقع میرسه و به اون کمک می...
زندگی خیلی کوتاه تر از اونیه که فکر میکنی... تا به خودت بیای... تموم شده و رفته... زندگی همیشه دوباره شروع نمیشه... پس تا زمانی که وقت داری... بهش بگو... که دوستش داری💔 به عنوان یه تجربه قبولش کن... چون من نگفتم...
Name: My daddy Writer: maya^^ ژانر:روزمره،اسمات،ددی کینک،فلاف،عاشقانه💖 کاپل:چانبک / کایسو / هونهان ❌کامل شده❌ بکهیون یه منحرف کوچولو🍓 بود و با سیاستش هر چیزی که دلش میخواست رو بدست میاورد! ولی وقتی هوس یا عشق در یک نگاه اتفاق میافته بک میتونه جلوی اون غریزه مالکیت خودش رو بگیره؟! اون به پارک چانیول به جای اینکه به...
🛡خلاصه: 🔥بکهیون بیست و پنج ساله به تازگی والدینش رو در حادثه ای از دست داده و برادر کوچکترش سهون، بک رو مقصر این اتفاق می دونه. اما چی می شه اگر سهون وقتی تصمیم به بخشش برادرش بگیره که سر و کله ی یه شاهزاده ی دوازده هزار ساله تو زندگی بکهیون پیدا شده باشه؟ چه بلایی سر سهونی میاد که بجای برادرش رو به روی دروازه ی ورو...
خرگوش بالدار🐰✨ 📌چانیول همیشه یه ادم معمولی بود...اما درست یک هفته قبل از تولد بیست سالگیش کمردرد وحشتناکی گرفت...و معمولی بودنش فقط تا روز تولدش ادامه داشت و بعد...اون بال داشت! رمنس💕فانتزی🧚🏻♂فلاف😻امپرگ👼🏻 چانبک🔥سولی🦄شیوچن😈
کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو...
Inappropriate | نا مناسب (نا درست) خلاصه: کیم سئوک جین یه پدر تنهاست که تلاش میکنه دو پسر نوجوونش، جیمین و یونگی رو بزرگ کنه. جین به سختی کار می کنه تا یه زندگی خوب واسه اونها فراهم کنه. تو تمام این سالها به تنهایی عادت کرده وقتی تنها چیزی که میخواد، ارتباط برقرار کردن دوباره با پسراشه چون توی این سال ها، زمان های زیا...
سه گانه ی my fucking life : فصل اول : my little big brothers فصل دو : the change up فصل سه : tears خلاصه فصل اول : جونگکوک راز بزرگی داره که از هیونگ هاش پنهانش میکنه ... ولی اتفاق جادویی که شب تولدش رخ میده درها رو به روی گذشته اش باز میکنه و همه چیز رو تغییر میده ...
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیر...
یه فیکشن #فلاف و کیوت از کاپل #چانبک🍫✨پسری که از سیاره ش💫 تبعید میشه و #احساساتش رو با تغییر رنگ #موهاش نشون میده🍃 Cuoples: Chanbaek & Krisho Gener:fluff.romance.smut(maybe)
ماه آبی داستان حدود بیست سال بعد از پایان mo dao zu shi شروع میشه منتها با یه کوچولو تفاوت😉 داستان ام پرگه ... پس اگه نمیپسنید ... لطفا نخونید امیدوارم خوشتون بیاد
🥀 فیکشن : دوستت دارم 🥀 کاپل : چانبک 🥀 ژانر : امپرگ ، روزمره ، اسمات ، رمنس ، خشن ، فلاف +18 🔆خلاصه : پارک چانیول رئـیس بزرگ ترین بانـد مواد مخدره، مردی که دوست پسـر و مـادرش رو به قـتل رسوندن و اخـتلال روانـی پیدا کرده! چی میشه بکـهیون برای فرارکردن از کتـک های نامـادریش تویِ شـب بارونی به اشتباه توی گـی بار پا ب...
جونگین ولیعهد امپراطوری بزرگ باکجس و سهون برادر کوچکش که از کودکی خارج از قصر زندگی میکرده... چی میشه اگه برادر کوچک تر یه روز به قصر برگرده و باعث شه قلب جونگین با تموم نفرتی که ازش داشته به تپش بیوفته..... کاپل:#کایهون #چانبک #کریسهو ژانر:تاریخی، رمنس، اسمات، فانتزی "باد پائیزی ابرهای سپید را در آسمان می پراکند سب...
بکهیون ، پسر تنها وارث هتل های زنجیره ای بی بست ، برای به ارث بردن شعبه ی جدیدی که تو جزیره ی ججو قراره بهش برسه ، تصمیم به یک ازدواج از پیش تعیین شده میگیره ، اما درست شب قبل از عروسیش ، اتفاقاتی براش میفته که در نتیجه به عروسی ش نمی رسه و همین باعث شروع تمام دردسراش میشه ، درصد رکود ها بالا میره و پدرش تمام سهامشو...
وقتی که دوباره دیدمت... تو همون نگاه اول شناختمت... تو رو نمیدونم اما من سیزده سال تمام به فکرت بودم
میتونی صدای گریه بهشت رو بشنوی؟ این اشک های یک فرشته است... . من سالهاست که با عشق پنهان تو در بهشت خداوند فرمان برده ام... ~ WangXian FanFic🐇 ~ MoDaoZushi🍂
+همه چی از یه بازی احمقانه شروع شد وی هیچ وقت فکرشم نمی کرد که سر خفن نشون دادن خودش تبدیل به یک گرگینه شه؟ _زندگی به معنای واقعی قصد روی خوش نشون دادن رو به جیمین نداشت تازه از دست دوران راهنمایی وحشتناک و افسردگی شدیدش به خاطر آزار همکلاسی هاش راحت شده بود که پدر و مادرش تصمیم گرفتن به خاطر شغل مادرش به یه شهر دیگه...