Select All
  • ✧HOME✧
    485K 52K 42

    وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون ع...

  • Ninety-nine
    59.9K 7.9K 71

    📣خلاصه: تهیونگ‌ چیزهای زیادی از دانشکده‌ی حقوق یاد گرفته بود. ۹۹٪ از آموخته‌هاش، اون رو به جایگاه فعلی‌اش رسونده بودن و به یکی از جوون‌ترین و برجسته‌ترین وکیل‌های حال حاضر کشور تبدیلش کرده بودن. شاید از خودتون بپرسید که پس اون ۱٪ باقی‌مونده چی‌ می‌شه... خب، اون ۱٪، پنج‌سال پیش، بعد از کات کردن با دوست‌پسر سابقش از بی...

  • Sorry love
    22.7K 931 20

    _نمیخوام حرف بزنم باهات کاری که میخوای بکنیو زودتر بکن +عو چه شجاع جدی؟ باشه قدم به قدم نزدیکش میشدم و اون میرفت عقب اخرش خورد به میز یجوری مماس لبش با صدای خیلی اروم لب زدم +اگه الان ببندمت به تخت چی؟ _رو..انی بقیه رمانو میتونین بخونین🤍 🍓توی داستان از خون و خونریزی و اسلحه و ... استفاده میشه اگه سنتون کمه یا حس م...

    Mature
  • Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK
    119K 13.4K 51

    couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شای...

  • Hɪʀᴇᴀᴛʜ
    52.8K 6.3K 32

    دختری به نام آرو که به ناهنگام سر صحنه‌ی قتلی حاضر میشه. درست جایی که قاتل هنوز صحنه رو ترک نکرده و مقتول در حال جون کندنه... چی میشه اگر جئون‌جونگ‌کوک، معروف به قاتل رز سیاه، از کشتن اون دختر بگذره و برخلاف انتظار دورادور هواش رو داشته باشه؟ و پارک جیمین، سرخورده از یک عشق ممنوع، در یک زندان عجیب. جایی که عاقبت زندا...

  • ZIMA
    42K 8.5K 41

    آدما همونطور که یهویی وارد خط فرضی ای که دورت کشیدی میشن، همونطور یهویی هم بار و بندیلشون رو میبندن و جوری ناپدید میشن که انگار هیچ وقت نبودن... یکی تو بهار و زیر شکوفه ی درختا یکی تو تابستون و زیر نور تند خورشید یکی تو پاییز و خیابون هایی که بارون خیسشون کرده و سنگدل ترینشون تو برف ... با اولین برف زمستون رفت و منو ب...

    Mature
  • LENORA ✧
    12.8K 2.5K 32

    خلاصه ؛ داستانی ترکیبی از غم و خوشی که حقایق رو بیان میکنه... دو مرد که کلمه‌ی تضاد رو در کنارِ هم معنا میکنن. یکی منطقی، یکی احساسی. یکی تلخ، یکی شیرین. یکی درونگرا، یکی برونگرا. یکی کم‌حرف، یکی پرحرف. یکی بدبین و یکی خوش‌بین... اما هر دو آسیب دیده با گذشته‌ای تلخ که هنوز درگیرشن. آیا میتونن عاشق باشن و مرهمی روی در...

    Mature
  • Mad wolf | kookv
    198K 28.7K 41

    هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ،...

  • TENSION🍷(vkook)
    177K 17.5K 36

    تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتو...

  • 𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝
    114K 10K 48

    -چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگی‌ش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی بهش حسادت میکردم، چرا باید اینقدر خوش شانس میبود که بین لبهای تهیونگ ج...

  • Payback|KV|
    241K 14.5K 40

    |انتقام| تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه __________ جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد! __________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت. بچ...

  • Shine in the dark
    207K 25.1K 37

    کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نو...

  • Fake Marriage:ازدواج سوری
    126K 14.8K 75

    پسری از جنس ضعف و بی کسی در مقابل مردی از جنس اصالت و قدرت ازدواجی سوری در پی اعتمادی به حقیقت کاپل : ویمین ژانر: امگاورس/خانوادگی/اسمات روز های آپ: پنجشنبه ها

  • 𝗖𝗜𝗥𝗜𝗟𝗟𝗔 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞
    265K 25.5K 45

    لب هایی که به روی هم لغزیدند و عشق خلق شد! شاید تمام این لغزش ها و بوسه ها، تنها در امتداد جوهر مشکی رنگ پسر، رخ داده بود.. _ _ _ _ برای بدست اوردن هر چیزی، باید یه چیزی دیگه رو از دست بدی! و من برای بدست اوردنت، خودمو از دست دادم هیونگ.. Wr: Akuma Couple: VKOOK Genre: KINK-MAFIA-FULL SMUT- ROMANCE-TRAGEDY-TW- ANGST...

  • ⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️
    202K 24.3K 34

    "Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌...

    Completed  
  • fₒᵣcₑd ₘₐᵣᵣᵢₐgₑ:ازدواج اجباری💍🔇
    51.3K 4.8K 27

    بخشی از فیک: پدر جیمین:الفات از خارج برگشته جیمین:... پدر جیمین:هی واقعا مشتاق نیستی بعد سال ها نبودنش بری برای دیدنش جیمین:بابا من شیش سالم بود که اون رفت خارج من حتی قیافشم یادم نمیاد پدر جیمین:بلخره که اون بعد ۱۹ سال برگشته کره تو امگاشی وظیفه توئه که بری به دیدنش جیمین:اون..آلفای.. من..نیست(بخش بخش) _____________...

  • 𑁍᪥Spiraea𑁍᪥
    75.3K 17.2K 40

    بکهیون علی‌رغم سختی‌ها امگای خوشبختی بود. تو یه محله قدیمی و صمیمی به همراه برادر کوچیک‌ترش زندگی میکرد و توی زندگیش فقط دنبال یک چیز بود، آرامش. منتظر بود آلفایی که از نوجوونی به‌همدیگه علاقه داشتن بهش پیشنهاد بده تا جورچین خوشبختی ناچیزش، کامل بشه. ولی همه‌چیز شروع به دگرگونی کرد و به ویرانی رسید وقتی رفتار نامزدش...

    Mature
  • WE ARE JUST A BIG BANG!
    37.2K 10.7K 23

    کل زندگی بکهیون؛ تنها امگای خانواده بیون خلاصه شده توی گیم. اون توی دور ترین بخش های ذهنش هم تصور نمیکنه که فردای تولد بیست سالگیش، وقتی وسط یه سرقت مسلحانه توی سوپر مارکت پمپ بنزین گیر افتاده رایحه دارچین زیر بینیش بپیچه و گرگش رو بیدار کنه. رایحه متعلق به پارک چانیول آلفای مشهوری که حتی روی دیوارای لوور هم گرافیتی...

  • silverblood 🍷🤍🩸 خون نقره ای
    35K 6.5K 32

    +تو دینت چیه ؟ _من دین ندارم ! +پس کیو می‌پرستی ؟ _تورو ... ..... توی لعنتی ، با رفتنت روحمو ازم گرفتی ، قلبم رو ، احساساتم رو ، غرورم رو من بعد تو ذره ذره آب شدم و تو حتی نفهمیدی ! ... 🍷silverblood ، خون نقره ای 🍷 کاپل : چانبک ، هونهان ، ویکوک ، مارکسون ژانر : اکشن ، رومنس ، جنایی , ددی کینک ، خشن ، هپی اند ...

  • Diavolo Del Nord | VK
    43.8K 6.2K 39

    ورتیگو د ویتو، رئیس دوم و جانشین مافیای ایتالیا، مردی مرموز که زندگی‌ش رو متعلق به پدرخوانده‌اش می‌دونه، برای ماموریتی به کره جنوبی برمی‌گرده. اما رفتن به اونجا و دیدارش با ژنرال ارتش کره جنوبی، جئون جونگکوک، خیلی چیزها رو عوض می‌کنه و خیلی از رازهارو برملا میکنه! ژنرالی که ممکنه ماشین آدم‌کشی رو تبدیل به فردی متفاوت...

  • Love Lovely
    174K 19.7K 58

    چقدر ساده بود... فکر میکرد دوسش داره ولی...همش الکی بود یعنی توی این چهار سال همش بازیچه دست اون دوتا شده بود؟ اینقدر بی ارزش بود؟ کاپل: ویمینکوک ژانر: امگاورس_عاشقانه_تریسام_غمگین_هپی‌اند_آمپرگ؟ روز آپ: پنجشنبه امیدوارم خوشتون بیاد💜 به بقیه ی بوک هاهم سر بزنید❤️

  • Alora
    50.4K 10.5K 23

    آلورا ژانر: فانتزی، امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، اسمات🔞 کاپلها: چانبک، هونهان ************************************************ خلاصه: ازدواجی که میتونست دو خانواده رو به هم پیوند بده اونقدر براشون مهم بود که تحت هیچ شرایطی نمیخواستن عقب بکشن. به همین خاطر زمانی که دختر بتای آقای بیون یک روز قبل از مراسم ازدواجی که...

    Mature
  • Prestige
    28K 7.3K 45

    اسم فیک: پرستیژ [On Going] ژانر: رمنس، درام، جنایی، اسمات کاپل های اصلی: سکای، چانبک/بکیول نویسنده: TOM جونگین و بکهیون، از طرف اداره گانگنام ماموریت دارن که یه پرونده کوکائین رو حل کنن و بهترین ایده این بود که از دو نفر دیگه کمک بگیرن... دو نفر که قبلا توی باند حضور داشتن، سهون و چانیول. "من به خودم اجازه دادم اشتبا...

    Mature
  • DARK OMEGA
    66.1K 7.6K 34

    فیکشن امگای تاریک🖤 کاپل:کوکوی🖤 ژانر:امگاورس🖤انگست🖤ازدواج اجباری🖤اسمات🖤 نویسنده:noor🖤 برشی از داستان: _ازت توقع ندارم منو به اندازه تنها فرزندت دوست داشته باشی یا تمام گذشته رو فراموش کنی اما بهم لطف یک شانس دوباره رو بده امگای من _به نظرت یه پیاله ی شکسته و خورد شده به شکل اولش برمیگرده؟ پایان:هپی اند🖤 بچه ها...

    Completed   Mature
  • The Star Of Your Eyes
    18.8K 2.9K 29

    Name: The Star Of Your Eyes Writer: Rahil Couple: Koomin Up: I Don't know تیکه ای از داستان: _تو اگه گل بودی می شدی رز، اگه نیاز بودی می شدی بغل، اگه صدا بودی می شدی صدای موج دریا و اگه توصیف زیبایی بودی می شدی ماه، ماه من! +می خوای همین طور به لوس کردنم ادامه بدی؟ _اگه باعث میشه همین طور به بغل بگیرمت، آره، می خوام...

  • ᴄʜᴏꜱᴇɴ | منتخب
    117K 16.6K 48

    couple:کوکوی-kookv genere:omegaverse-mpreg-romance-historical-action-smut . تاریخی-امگاورس-آمپرگ-اسمات- شما به صرف چای گوچانگ و شراب مرغوب برنج دعوت شدید.پس،لطفا چند ده پارتی مهمون ما باشید. خلاصه:تهیونگ ، نوجوانی که الهه ماه پس از سال ها از خواب بیدار شده و با عطا کردن موهبتش به فرزند عزیز کرده ش ؛ در یک شب مسیر زندگ...

  • 🕷️𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹🕷️
    63.4K 12.5K 85

    [کامل شد] بیون بکهیون(آندراس) قدرتمندترین مرد جهان شیطان سیاه، یک شهروند آمریکایی که دخالت و نفوذ بالای تو سیستم کشورداری کشورهای مختلف داره و مثل ویروس به هر اطلاعاتی که بخواد دسترسی پیدا میکنه کیلددار همه درهای بسته و نابغه ریاضی و فیزیک یک جنایتکار و قاتل بزرگ که حکومت تاریکی رو روی زمین ایجاد کرده🗝💥 پارک چان یو...

    Completed   Mature
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐚𝐫𝐨𝐦𝐚 || 𝓥𝓚𝓸𝓸𝓴 (𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥♛)
    155K 26.7K 50

    _خودش میدونه که داری برای عشقش میجنگی؟ _گمون نکنم، میدونی؟؟؟ عشق میان شاهزاده و وزیرزاده! پیوند میان دیو و دلبر... ❦متفاوت ترین عاشقانه ای که میخوانید❦ ₃ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐌𝐨𝐧𝐢 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤 , 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 , 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥♛ 𝐒𝐭𝐚𝐫𝐭:𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟎𝟓...

    Mature
  • Who Is Byun Baekhyun?
    23.5K 5.7K 42

    چه حسی داری که تو یه روز آفتابی، چشماتو از هم باز کنی و ببینی که تو بدن یه نفر دیگه گیر کردی...؟ "من...کجام؟...اینجا اتاق من نیست..." نگاهی به اطراف کرد و آیینه دستی‌ای که رو میز کنار تخت بود و برداشت و به خودش تو آینه خیره شد که ناگهان با دیدن خودش دادی از وحشت کشید... "این من نیسستمممم" ───────── داستان راجب پسریه ک...

    Mature
  • My you
    292K 43.1K 51

    _شانس آوردی آلفا، امگای قوی داری؛ با وجود شدت بالای ضربه، اما آسیب شدیدی بهش وارد نشده و مهم‌تر از همه اگه در حالت انسانی چنین آسیبی می‌دید درجا بچه‌اش رو از دست می داد؛ اما چون در حالت گرگینه... تهیونگ که تا اون لحظه با دقت به حرف‌های ساحره گوش می‌داد با شنیدن قسمت دوم جمله، ابروهاش جمع شد و حرف‌های ساحره رو قطع کرد...