Select All
  • Between Me and You❤️‍🩹
    44.2K 8.1K 35

    تیمارستان جایی نیست که هرکسی بتونه توش کار کنه ... اما بیون بکهیون ، روانپزشک ارشد و رئیس بیمارستان روانی "خانه سبز" هرروز صبح با عشق به محل کارش میره و معتقده هیچکاری تو دنیا لذت بخش تر از برگردوندن یک انسان به زندگی نرمالش نیست 🌸 □■□■□■□ -به نظر من تنها کسی که میتونه به بیمار جدیدمون کمک کنه شمایین آقای دکتر -بیمار...

    Completed  
  • My Boyfriend Is My Bodyguard 💵
    560K 58.5K 39

    💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ ...

    Completed  
  • In "Kim" Mansion ⏳️
    289K 31.9K 37

    شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره...

    Completed  
  • STAR (season 1) | VKOOK
    211K 33.1K 41

    When The Stars Appear وقتی ستاره ها ظاهر شدند (فصل اول) -تمام شده- - این گستاخیه اگه بگم دوست دارم با ولیعهد یک رابطه ی عجیب رو شروع کنم؟ + چه رابطه ی عجیبی...؟ - رابطه ای توش نه دوستیم نه رقیب... این گستاخیه سرورم...؟ اگه گستاخیه فقط بهم بگید... فراموشش میکنم... Wr: @Moonlike_Rmy Main Couple: Vkook Genre: Angst. R...

    Completed  
  • STAR ( Season 2) | Vkook
    150K 21.6K 35

    When A Star Disappears وقتی ستاره ای ناپدید میشود (فصل دوم) -تمام شده- قسمتی از فیک: - میدونی اولین بوسه ی دنیا چطوری شکل گرفت؟ جونگکوک نگاه خمارش رو به تهیونگ دوخت و حلقه ی دست هاش رو دور گردن تهیونگ محکم تر کرد: - نه... چطور‌‌... تهیونگ نگاهی به لب های جونگکوک انداخت و بعد زمزمه کرد: - تو زمان های قدیم یک زن و م...

    Completed  
  • CHROMANDA | VKOOK
    261K 37.6K 48

    خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالا...

    Completed  
  • طلوع روشنایی
    56.8K 6.7K 14

    [پایان یافته] یوهان دستش رو پشت گردن گائون برد و سرش رو به جلو هول داد. لب‌هاش رو روی لب‌های گائون کوبید و باعث شد حرفش نیمه‌تموم بمونه. تماسی که میون لب‌هاشون رخ داد خیلی کوتاه و سطحی، اما پر از قدرت و سلطه‌گری بود. یوهان سرش رو عقب کشید و به چشم‌های گرد گائون خیره شد: «من نمی‌خوام به چیزی خاتمه بدم... اگه می‌خوای ا...

    Completed  
  • 𝙆𝙄𝙒𝙄🥝|𝘷𝘬,𝘤𝘩𝘣𝘬
    182K 50.7K 72

    - گریه کردی؟ نگاه تهیونگ واقعا تغییر کرده بود. نسیم شبانه‌ی سئول زیر سرمه‌ایِ موهاش میزد و اونها رو تاب میداد. کاش میتونستم این نگاه نگران رو همیشه برای خودم داشته باشم. - چیزی نیست. بازم دروغ بود اما حداقل گریه کردنم رو انکار نکردم. ~~~~ - پرستو ها رو دوست داری؟ - عاشقشونم.اگه وقت کنم چند تا عکس ازشون میگیرم. ...

    Completed  
  • •𝑳𝒐𝒖𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒄𝒍𝒆𝒂𝒓༄
    72.3K 17.7K 15

    ❁خلاصه↶ بکهیون یه نقاش ذهن خوانه و چانیول نویسنده‌ای که عاشق رمنس و کلیشه‌ست. چی میشه اگه بکهیون توی اولین جلسه‌ی همکاریشون برای طراحی جلد کتاب، افکار منحرفانه‌ی پسر رو بخونه و متوجه بشه روش کراش داره؟ ❁کاپل⇜ چانبک ❁ژانر⇜ کمدی، فلاف، رمنس ❁نویسنده⇜ darlingjongin@ ❁مترجم ها⇜ Emerald & Jisaw ❁وضعیت⇜ کامل شده ❁لینک زبان...

    Completed  
  • 27 Minutes ~|| LarryStylinson Persian Translate
    11.1K 2.3K 31

    بالاخره همه چیز برای لویی بیش از حد توانش شده بود. دروغ ها, رابطه های فیک و لبخند های قلابی. حق با فن ها بود. اون ها همیشه درست میگفتن. لویی عاشق هری بود ولی اجازه بودن باهاش رو نداشت. به اندازه‌ی کافی سختی کشیده بود و دیگه نمی‌خواست یک زندگی دروغی رو زندگی کنه. همونطور که برای آخرین بار یک ویدیو چت رو شروع کرده بود و...

    Completed   Mature
  • paper cut new version
    9.4K 2.1K 95

    خیلی ها میگفتن چرا تو پیپرکات متین نیست این یه پیپرکات ویرایش شده با وجود متینه بجز اضافه شدن قسمت هایی که متین نبود چیز زیادی تغییر نکرده با شرایط فعلی این داستان برای تغییر روحیه هممون در روز های زوج اپ میشه مگر اینکه فیلترشکنم وصل نشه یا اتفاق بدی تو کشور مون افتاده باشه که کسی توان خوندن یا نوشتن نداشته باشه

  • hurt like hell new version
    30K 6.4K 175

    ...

  • ⌊☠ Cursed Hour☠⌉
    206K 63.5K 64

    ༻خلاصه؛ پیرمرد مرموزی که تو همسایگی زندگی می‌کرد می‌گفت بعد از مرگ اون پیانیست، واحد طبقه‌ی بالا خالی مونده. ولی من هر شب ساعت ۳ نیمه شب با صدای پیانو از خواب میپرم. صدایی که از طبقه‌ی بالا به گوش میرسه. ساعت ۳ نیمه شب... دقیقا همون زمانی که مرگ پیانیست جوان ثبت شد. 🛑 رده‌ی سنی این فیک +18 و اگه روحیه‌ی حساسی دارید ا...

    Completed   Mature
  • Higanbana
    77K 26.4K 48

    • خلاصه: تیم شماره‌ی ۳ جرایم خشن، در اولین روز‌های تشکیلش بعد از پذیرفتن دو عضو جدید یعنی چانیول و بکهیون، با پرونده‌ای عجیب رو به رو می‌شه، قاتلی که قبل از کشتن مقتول‌هاش دم در خونه‌شون یه شاخه گل هیگانبانا می‌ذاره تا مرگشون رو بهشون خبر بده. تیم مستعدانه دنبال اینه که این پرونده رو مثل پرونده‌های قبلی حل کنه اما چی...

    Completed   Mature
  • Similar BUT differenT + After Story (completed)
    48.8K 15.2K 55

    آدمها دو دسته ان: یا فکر میکنن خوش‌شانسن یا بدشانس. ولی یه دسته سومی هم هست که کلا معتقده چیزی به اسم شانس وجود نداره اونم وقتی که خودت میتونی به همه چی برسی و آویزون شانس شدن فقط وقتت رو می‌گیره. و وقتی دو نفر توی یک شرایط هستن، و یکی جزو دسته اوله و معتقد به شانس نداشته و دومی از کلمه شانس متنفره، کدومشون میتونن موف...

    Completed   Mature
  • ••✴️Stigma✴️••
    1.3M 217K 171

    بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون ب...

    Completed   Mature
  • ☕⊱A Hug In A Cup⊰☕
    487K 131K 51

    بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پ...

    Completed  
  • fucking Art [z.m/l.s]
    423K 40.4K 60

    welcome clowns bdsm zouis top

    Completed   Mature
  • مُنستااکس رو بشناس🤓
    577 121 14

    هی گایز💖 این بوک صرفا برای اینه که که با گروهِ کیپاپِ مُنستااکس و هفت عضو فوق العادش آشنا بشین🤝 و یا اگر در شُرُف شناختشونین و میخواین بیشتر بفهمین... ولکامممممم🚪👑

    Completed  
  • The Proposal | VKOOK | Completed
    354K 48.8K 27

    「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همه‌چیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمی‌شد. . . - رئیس... من می‌خوام یه دستیار نمونه باشم و...

    Completed  
  • EARTH | VKOOK
    82.5K 16.1K 42

    "فصل دوم فیکشن کروماندا" خلاصه: دست‌های گناهکار خون‌آلود، برای دست‌های پاک امید ممنوعند. با اون کاپشن سفید، درست مثل ابری وسط جنگل خلوت کوهستان میرفت، میبارید و تهیونگ دانه برف هایی که از وجودش سقوط میکردن رو با دست هاش میگرفت تا بذاره روی قلب سوختش! " کسی تو سینه ی من مرده که نمیشناسمش، اما انگار از خاکسترش هنوز گرم...

    Completed   Mature
  • 𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤)
    83.1K 14K 33

    [Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دسته‌ی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روز‌های آپ: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎

    Completed   Mature
  • Desiree | Vkook | Completed
    1.3M 109K 44

    خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرد...

    Completed   Mature
  • " Under Tangerine's Peel│Chanbaek Ver "
    19.7K 6K 32

    [ Completed ✅ ] [ زیرِ پوست نارنگی - ورژن چانبک ] " چسب شیشه ای و کاغذ کاهی اون پوشه رو به ساده ترین چیز دنیا تبدیل کرده بود. بازش کردم و تنها یه عکس اونجا بود. پسری با پیراهن هاوایی طرح بامبو، کلاه استوکمن صورتی چرک و چلسی بوت قهوه ای. یه ساقه جوانه لوبیای سبز رنگ روی کلاهش گذاشته بود و لبخند میزد. قبول کردم که بادیگ...

    Completed  
  • Along the Seine River | Vkook | Completed
    295K 46.5K 45

    ┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه...

    Completed   Mature
  • Smile in Pain (VKook)
    20.4K 3.9K 15

    - اسم بابابزرگت چیه؟ + کیم تهیونگ... آقای کیم الان دیگه پدربزرگ شده. پسرش انگار فراموشش کرده و نوه‌ش بعد از سال‌ها قراره یه هفته پیشش بمونه و چی بهتر از این که توی این مدت براش داستان عشق اولش و اون پسرِ خرگوشی رو تعریف کنه؟ این فیک حول محور خاطرات گذشته و اتفاقاتی در حال که به همون خاطرات مربوط میشن می‌چرخه و داستا...

    Completed  
  • Psychotic | Persian Translation ( jungkook~jin)
    72.6K 9K 51

    "دوستش داشتم،نه بخاطر اینکه اون با فرشته های وجودم میرقصید,بخاطر اینکه آوردن اسمش شیطان های درونمو آروم میکرد" - Christopher Poindexter **** original Story Written By : @weyhey_harry *** این داستان ، بازگردانی شده !! ترجمه از #بث

    Completed   Mature
  • 𝗕𝗹𝗮𝗰𝗸 𝗥𝗼𝘀𝗲 ᵏᵒᵒᵏᵛ
    37K 6.5K 11

    𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝙛𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 یک عاشقانه‌ی سیاه، میان جادوگر و جادوگرکُش... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ رز سیاه برای تو، رقص لب هام به روی لب‌هات بود. رز سیاه برای تو، نبض دلپذیر نفس‌هام زیر گونه‌هات بود. رز سیاه برای تو، عشق بود، خاطره بود، زندگی بود، اما، رز سیاه برای من، فقط یه گل سیاه، از جنس تاریکی بود..!

    Completed   Mature
  • FlaMeS [Z.m]
    31.3K 5.2K 22

    welcome salite ha Zayn Top +15 بوک شامل خشونت، قتل، شکنجه، الفاظ رکیک و...

  • Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed
    126K 19.1K 25

    - فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...

    Completed