2015سال
بئون بکهیون 14 ساله
پارک چانیول 19 ساله
چانیول لبخنده بزرگی به بهترین و تنها دوستش "جونگین" زد
_پس بالاخره دیدیش
^اره چانیول باورت نمیشه چقدر کیوته از من یک سال کوچیک تره صدالبته اینو میدونستم ولی چانیول باورت میشه بعد دو سال بالاخره دیدمش
_اره اره باورم میشه
چانیول با خنده گفت
جونگین اهمیتی ندادو فکرش رفت پیش امگاش
کیونگسو
حتی اسمش هم زیبا بود
_ولی کای من هنوز نفهمیدم شما چشکلی با هم اشنا شدید
^خب ببین دقیقا دو سال پیش من یه اپلیکشن نصب کردم که برای دوست یابی بود این برنامرو دولت ساخته تا الفا ها و بتاها و امگاها بعتر باهم اشناشن
و خب من اونجا با .....................+
+کمکککککککککککککککککککک
_صدای ی شنیدی ؟
اره فکر کنم از اونجا....^
+کمکککککککککککککککککک ولم کنید
هر دو الفا به سمت جایی که بنظر صدا از اونجا بود دویدن
یه کوچه حدودا تاریک و تنگ
3 تا الفا اونجا بودن و یه امگا
3 تا الفا هنوز به سن قانونی نرسیده بودن از لباسای فرم مدرسه معلوم بود
و
امگائ چهره یه دبستانی رو داشت
+ولم کنید من ...من باید برم خونه
!ما تازه پیدات کردیم امگا کوچولو
!دقیقا ما خیلی دنبالت گشتیم چرا باید ولت کنیم ؟
+ولش کنید
چانیول با عصبانت داد زد و سمت سه الفا رفت و کای پشت سرش
!فکر نکنیم به شما ربطی داشته باشه اقا
_چه بچه های پرورییی
چانیول با نیشخند گفت
^بهتره تا به حالت گرگون در نیومدیم گمشید توله کوچولو ها
اینبار کای با عصبانیت گفت
هر سه پسر قر قر کردن و رفتن
چانیول بعد رفتن سه الفا به سمت امگائ ترسیده رفت و بغلش کرد
_شششش چیزی نیست رفتن
چانیول با مهربونی گفت
^بیا برسونیمش چانیول راستی اون سه تا پسر مال مدرسه پدرم بودن از لباساشون فهمیددم
فردا حالشون رو میگرم
چانیول فقط سر تکون و امگا رو بلند کرد و از کوچه خارج شدن
_خونت کجاست کوچولو ؟
+کوچه شماره 4
چانیول ابرویی بالا انداخت خونه ی امگای تو کوچه ای بود که چانیولم اونجا ساکن بود
^شت ببخشید چانیول من باید برم میتونی خودت برسونیش؟
_اره برو
کای دست تکون داد و سمت مخالف دوید
چند دقیقه بعد چانیول وارد کوچه 4 شد
_خب خونتون کدومه ؟
+پلاکه 64
چانیول همین طور به سمت خونه ی امگا میرفت گفت
_تازه اینجا امدید
+بله دیروز
_اها
چانیوا اروم گفت و امگا رو زمین گذاشت
+ممنون اقا
_اسمم چانیول کوچولو پارک چانیول از اون جایی که قراره زیاد هم رو ببینیم
+چرا ؟
_چون من همسایتونم
چانیول با لبخند گفت و بهه خونه با پلاک 66 اشاره کرد
_اون خونه ی من
+اها بازمم ممنون من بکهیون هستم بئون بکهیون
چانیول سری تکون داد و منتظر شد تا امگا وارد خونه بشه
خوش حال بود
نمیدونست چرا
ولی
بکهیون براش خیلی اشنا بو
مثل یه اشنائ قدیمی
************************************************************************
خیلی خوب جیمین هستم
اینم از قسمت اخره چانبک از قسمت بعد درمورد کایسو میگم چون خیلی اثرار کرید
کلی دوستتون دارم منتظر یه عالمهههههههههههههههههههههههههههههههههه
ووت و کامنتای خوشگلم
بای بای
YOU ARE READING
u are my only king
Fanfiction.....خدای اب . اتش . خاک . اب و هوا . عشق . زندگی ............من خدای زندگیم تک خدای باقی مانده زندگی ..........من بئون بکهیونم ************************************* من یه نشانه گذاری شدم ......به یه الفا تعلق دارم ......اما الفای من یه الفای مع...