اقا حالتون خوبه ؟ اقا بلند شید =
.......+
بکهیون اخمی کرد و به سختی چشماشو باز کرد و به مرد ناشناس نگاهی انداخت
شما؟+
من باید این سوال رو از شما بپرسم شما توی زمین کشاورزی من خوابیده بودید=
بله؟+
بکهیون با ترس به خودش نگاه انداخت اینجا چه خبر بود ؟لباساش ؟موهاش؟
"امتحانت رو قبول کن"
یعنی این +
......اقا حالتون=
ناخوداگاه بلندشد و شروع به دویدن کرد نمیدونست داره کجا میره؟مهم بود ؟اره؟نه؟
لحظه ای ایستاد نمیتونست نفس بکشه
روی زانوهاش فرود امد
"من رو تنها نزارید.......ارباب..........خدای من"
پس شما اینجایید مدت زیادیه که دنبالتونیم ؟^
شما؟+
بکهیون درحالی که صداش هنوز بغض دار بود زمزمه کرد
ما از طرف امپراطور امدیم^
"سریع باش""باید بری"
منو ااز کجا میشناسید+
شما دقیقا عین توصیفات ارباب بزرگ هستید^
؟ارباب+
بله^
*******************************************************
بکهیون با ارامش روی تشکچه کوچیک روبروی جایگاه امپراطور نشته بود و نفسای اروم ولی طولانی میکشید
توی زمانی که توی این اتاق بود بارها تمرکز کرده بود ولی هیچی
قدرتاش ناپدید شده بودن
با باز و بسته شدن در کشویی پشت سرش تونست بوی قوی الفا رو حس کنه
بوی چوب تازه و چرم کاملا شایسته
پس بالاخره اینجایی زیبای من_
بکهیون که کاملا مسخ بوی الفا شده بود با شنیدن صداش شکه شد
با حس عجیبی چرخید و به الفا نگاه کرد
الفا 20 سانت حدودا ازش بلندتر بودو بکهیون دربرابرش کاملا یه عروسک خیمه شبازی بود
شما؟+
اوه عزیزم چطور هنوز اسم معشوقت رو نمیدونی ؟_
معشوقه؟ من؟+
میبینم نشان امگاییت هنوز دست نخوردست و منتظر مارک منه تا شکل کاملشو بگیره _
نشان امگا؟+
بکهیون با ترس و تعجب سمت اینه ای که روی یکی از صندوقچه های کنه دیوار بود رفت و نگاهشو به گردنش داد
چطور متوجه بوی فرمون های خودش نشده بود
بوی توت فرنگی و خامه
هی لاولی ها نشان هر امگا متفاوته ولی همه توی یه مکان خاصه در حالی الفا ها نشان ندارند و بتاها نشانی روی تره قوشون) دارند)
اه خدای من من یه امگام ولی چطور +
_بکهیونا
+لعنتی
بکهیون با عصبانیت بلند شد و سمت چانیول رفت و مشت محکمی به سینه چانیول که زیر لباساش مخفی شده بود زد
لعنتی چی کار کنم ؟ چه کنم تا برم گردونی ؟قدرتمو؟نمیتونم تحمل کنم+
داری چی میگی _
+لعنتی من
بکهیون با تعجب به نشان درخت زیر ترقوه چانیول نگاه کرد
نشان زندگی ؟+
بکهیون و چانیول با تعجب به هم خیری شدن
چه مدته این نشان رو داری ؟+
_چی داری......
+میگم چه مدت این نشان رو داری
از زمان تولد_
(بغضی خدایان با انسان ها ازدواج میکنن که این بچه ها دارای نشان های پدر و مادر خود هستند معمولا این افراد الفا و افراد خاص هستند)
بکهیونا خوبی ؟ بک_
اسمتون چیه ارباب من+
پارک چانیول زیبای من......چانیول_
چانیول حالا در حالی که نیشخندی به لب داشت لبهاشو نوازش وار روی لب های بک میکشید و بوسه های ریزی به خال بالای لبش میزد
ارباب من ارباب چانیول +
****************************************************************
سلام مجدد لاولی ها جیمین صحبت میکنه
خوب بود؟
امیدوارم لذت ببرید
دوسستتون دارم
وت و کامنت یادتون نره
راستی قسمت بعد اسماته
روزاتون به شیرینیه چانبک
BINABASA MO ANG
u are my only king
Fanfiction.....خدای اب . اتش . خاک . اب و هوا . عشق . زندگی ............من خدای زندگیم تک خدای باقی مانده زندگی ..........من بئون بکهیونم ************************************* من یه نشانه گذاری شدم ......به یه الفا تعلق دارم ......اما الفای من یه الفای مع...