jungkook's POV
- جونگکوک ببین متاسفم نمی خواستم به تهیونگ توهین کنم
- هیونگ خفه شو. توهین کردی، و منظورت هم همون بود . الان قطع میکنم
- رسیدی خونه ؟
- دو دقیقه پیش رسیدم
- بخشیدیم ؟
- جیمین شی، میخوام تهیونگ دوستم داشته باشه.. اههه
- جونگکوک، واقعا نمیدونم چجوری میخوای اینکارو انجام بدی. خب چرا دنبال یکی نمیگردی که پسرا رو دوست داشته باشه ؟
- من میخوامش هیونگ. ما راجع بهش حرف زدیم و بعدش من رفتم چون تو داشتی توهین میکردی بهش
- کلی اپ برای قرار گذاشتن هست که میتونی استفاده کنی
- اگه میخوای کمکم کنی یه کاری کن تهیونگ دوستم داشته باشه
- نمیتونم انجامش بدم خب. یا شاید بتونم تلاش کنم. حداقل باید شمارش رو داشته باشم که بتونم
- نهههه اگه عاشقش بشی و اونم از تو خوشش بیاد چی ؟
- وایسا... قبلا گفتی یه دوست داره که اسمش یونگیـه درسته .. مین یونگی ؟
- فامیلش رو نمیدونم ولی اره
- ازش بپرس فامیل یونگی چیه و بعدش بهم تکست بده
- چرا هیونگ ؟
- اخه منم یه دوست دارم که اسمش مین یونگیـه
- فامیلش رو بهت تکست میکنم همون موقع که جوابم رو داد
من تلفن رو قطع کردم و همون موقع به تهیونگ تکست دادم
-
J: هیونگ دوستی داری که اسمش مین یونگی باشه درسته ؟
T: اره، چرا؟
J: فامیلش چیه ؟
T: مین. چرا این سوالارو میپرسی ؟
J: باید برم. بعدا بهت تکست بای
T: بای..؟
-
Jk: خودشه !!
Jm: اوکی بعد از اینکه با یونگی حرف زدم بهت تکست میدم ..
Jk: هیونگ وایسا.. به تهیونگ چی بگم؟
Jm: بهم اعتماد کن
-
Jm: یکی طلبم جونگکوک
Jk: هاه؟ چرا ؟ چیکار کردی ؟
ShortJimine در حال تماس..
قبول | رد- هیونگ چیشد ؟
- با یونگی حرف زدم اون بهترین دوسته تهیونگه..
- و چیشد ؟؟
- جونگکوک انقدر داد نزن. گوشم درد گرفت
- یایایا جیمینا بهم بگو دیگههه
- گفت که دوست داره بهت کمک کنه
- واقعا ؟؟؟
- اره. شمارش رو بهت میدم و میتونی هرچی میخوای ازش بپرسی درمورد اون پسره. ولی، نباید به تهیونگ درموردش بگی. باشه ؟
- باشهههه!!! شمارش چیه ؟
- قطع میکنم شمارش رو برات میفرستم
- خب قطع کن دیگه !
تماس پایان یافت ..
Jm: شمارش اینه # # # # # # # #
-
اهه خب بریم برای تکست دادن
J: سلام! شمارهٔ یونگیـه ؟
Y: بله. شما ؟
J: امم جونگکوک هستم. جیمین هیونگ شمارتون رو بهم داده
J: گفت دوست دارید که بهم کمک کنید درمورد ته ته هیونگ ..!
Y: اوه ارهه. سلام جونگکوک شی
Y: دوست دارم بهت کمک کنم ولی به یه شرطی
J: چی هست ؟
Y: تهیونگ نباید بفهمه که من دارم کمکت میکنم
Y: پس بهتره بهش چیزی درمورد من نگی
Y: در غیر این صورت، بدون که بفاک میری (((:
J: اوکی فهمیدم
J: خب نقشه چیه هیونگ ؟
Y: بهش زنگ بزن
Y: بعضی وقتا شنیدن صدای طرف مقابل احساسات رو تغییر میده
Y: هنوز بهم زنگ نزدید درسته ؟
J: ازش می پرسم اگه دوست داشت ..
J: احتمال میدم که مخالفت کنه ولی خب هرچی ..
انگار یهویی کلی اتفاق باهم افتاد این چپتر ..
کوکوی یا تکوک ؟
YOU ARE READING
vkook texting | per. ✓
Fanfictionتهیونگ : خب، چطوری ؟ جونگکوک: من گیام، ممنون که پرسیدی © -𝐬𝐮𝐠𝐚𝐥𝐚𝐱𝐢𝐞𝐬