24

3.9K 729 183
                                    

J: هیونگ برنامه هنوز برای امروزه، نه ؟

T: کنسلش کردیم ؟

T: نه نکردیم. پس هنوز قراره بیام پیشت جئون

J: اوکی، فقط می خواستم مطمئن شم، ایح

T: باش. هرچی

J: اوه نه هیونگ . لازم نیست جوری رفتار کنی که انگار به من اهمیت نمیدی !

J: حداقل نه وقتی اهمیت میدی !

T: یونگی بهترین دوستمه. انتظار داری چجوری رفتار کنم ؟

J: من هیچ نظری ندارم که یونگی هیونگ چجوری رفتار میکنه ؟

J: ولی تو بهتره که مثل یه پرنس با من رفتار کنی

J: چون منه لعنتی لایقشم

J: فهمیدی ؟

T: جئون

T: باید یه چیزی رو متوجه بشی

T: وقتی پیش منی، اونکه همه چیو کنترل میکنه منم، اوکی ؟

T: من نمیدونم و اهمیت هم نمیدم که دوستات چجوری باهات رفتار میکنن یا اینکه تو چجوری با اونا رفتار میکنی، ولی وقتی با منی بهتره همهٔ این رفتارا رو فراموش کنی

T: مفهومه، پرنس ؟

J: بله اقا

T: خوبه، بعدا می بینمت

J: بله هیونگ اقا
-

Jungkook's POV

پنیک نکن، نکن. دم، باز دم. این سادس. من خوبم. کیو گول می زنم؟ دیدنش قراره مرگ من باشه. دقیقا بیست و پنج دقیقه و سی و دو ثانیه دیگه اینج-

اوق. دارم شبیه یه عجیب غریب رفتار می کنم. خدایا کمکم کن.

" جونگکوک شی، اینجوری نیست که قبلا ندیده باشیش، آروم باش "

" جیمین هیونگ خفه شو و توی لباس پوشیدن کمکم کن "

" ای خدا، فقط داره میاد دیدنت، یجوری لباس بپوش که انگار من دارم میام پیشت " اون گفت و من با آرنجم زدم تو شکمش. " اوچ! چرا اینکارو کردی ؟! "

" اون شبیه تو نیست برای من، اینو میدونی هیونگ! "

" اره اره میدونم "

" هیونگ چی بپوشم ؟ "

" یکی از هزاران تی شرتای سفیدت، و یکی از اون هزاران جین های آبیت. اگه قرار شد که برین بیرون تیم‌برلند هات رو بپوش . اوکی ؟ "

" نه ! نمیتونم جوری که همیشه هستم لباس بپوشم ! "

" اوه به خاطر فاک . این یکی - " اون حرف زدنش رو قطع کرد و توی کمدم دنبال چیزی گشت که خیلی همیشگی بنظر نیاد برام، اگه ممکن بود

" - چطوره ؟ چی میگی ؟ " اون یه لباس رو بهم نشون داد

" عالیه هیونگ ! "

vkook texting | per. ✓Where stories live. Discover now