writer: Aiden
----
Genre: Fictional * Romance * Smut
----
Main couple: Vkook * Kookv
30 دسامبر، تولد یکی از بزرگترین مدیر عاملهای کره جنوبی، کیم تهیونگ بود. طبق عادت هر ساله، جشن بزرگی به مناسبت تولد تهیونگ تو عمارت خانواده کیم در حال برگزاری بود. یکی از بزرگترین و مجللترین عمارتهای کره که متعلق به آخرین وارث خانواده کیم یعنی تهیونگ بود.
با وجود تمام علاقه و استعدادی که تو شغل خانوادگیشون و مدیریت چندین شرکت تجاری بزرگ داشت، همیشه از تشریفات و ابراز علاقههای ساختگی متنفر بود. تمام این چند سال اخیر رو فقط با وجود شخصی به اسم جئون جونگکوک که مدیر بخش مالی یکی از شعبههای برند گوچی در کره جنوبی بود به خیر و خوشی به اتمام رسونده بود.
جونگکوک آدم محبوب و مطرح شدهای تو حیطه کاری و بشدت اجتماعی و خوش برخورد تو زندگی شخصی خودش بود و شاید یکی از دلایل اصلی نگاههای مرگبار تهیونگ به جونگکوک و دختری به اسم سویا که کنار اون ایستاده بود هم همین بود. حسادت شاید کلمه بچگانه و خودخواهانهای بنظر بیاد ولی از نظر تهیونگ، اون دختر که قبلا هم روابط احساسیای رو با جونگکوک پشت سر گذاشته بود، داشت با کسی که تمام و کمال جز اموال شخصی کیم تهیونگ محسوب میشد لاس میزد و این مسئله اصلا از چشم کسی که بین این همه آدم فقط جونگکوک رو میدید دور نمونده بود!
تهیونگ تمام سعیش رو میکرد تا به خندههای عشوهگرانه سویا، دقیقا بغل گوش دوستپسر عزیزش اهمیتی نده اما "صبر" و "تحمل" هیچوقت جزئی از صفات بارز اون مرد حساب نمیشد ولی به اجبارِ نگاههای مادرش باید تا آخر اون جشن مزخرف این فضا رو تحمل میکرد.
تهیونگ با دیدن جیمینی که تنها دوست باقی مونده از دوران نوجوانیش محسوب میشد دست از نگاههای خیرهش به دوستپسرش که هیچ اهمیتی به حضورش نمیداد و به بهانههای مختلف از زیر همراهی کردنش در میرفت، برداشت و به سمت در ورودی حرکت کرد. جیمین رو محکم بغل کرد که تا جایی که میشه حرصش رو از دست جونگکوک خالی کنه و بتونه تا اخر مراسم خودش رو کنترل کنه.
+ مثل اینکه یکی اینجا حسابی از دست دوستپسرش که داره تو بغل دوستدختر سابقش قهقهه میزنه حرصیه!
جیمین با نیشخند واضحی گفت و به چشمهایی که هرلحظه خشم و نفرت رو بیشتر از اون دختر بازتاب میکرد، نگاه کرد.
- جیمین یا خفه میشی یا خودم همینجا خفت میکنم.
با صدای نسبتا بلندی غرید و به سمت اتاق سابقش توی عمارت حرکت کرد. جیمین هم پشت سرش راه افتاد و هر دو وارد اتاق شدن.
YOU ARE READING
Maybe I'm The Wrong One
Fanfiction༢ #OneShot શ |•Name: Maybe I'm the wrong one! શ |•Genre: Smut, Romance શ |•Couple: Vkook