کاپل : ویکوک
ژانر : درام، انگست، رمنسMusic theme ; Who - lauv, jungkook, jimin
به تراس تکیه داد و جام شرابش رو توی دستاش چرخوند . مهم نبود چی بشه .. چه ساعتی از شب ، روز ، بعد از ظهر باشه .. جونگکوک همیشه اونجا بود . منتظرش که برگرده !
کمی این پا اون پا کرد . وزنش رو دوباره روی نرده ی تراسشون گذاشت . حالا بهتر بود ؛ میتونست راحت تر منتظرش بمونه .
- دیر کردی تهیونگ ..
با خودش زمزمه کرد . حداقل باید واسه ی تراس یه صندلی بگیره ؛ اینجوری واسش دیگه هیچ جونی نمیمونه ! صدای قفل در رو شنید . با تعجب برگشت . یعنی انقدر غرق افکارش شده بود که رد شدن ماشین تهیونگ رو ندید ؟ با کمی ذوق برگشت داخل و تند تند شراب رو روی میز عسلی کوچیک گذاشت و دنبال نشونه ای از وجود تهیونگ گشت .- ته ؟
آروم زمزمه کرد . یعنی توهم زده بود ؟ یعنی بازم همه ی اینا دیوونه بازیای مغزش بود ؟ سعی کرد چشماش خیس نشه . اشکالی نداره جونگکوک . برگرد به رخت خواب .. اون زود برمیگرده ؛ زودِ زود .. اونقدر زود .. که نمیفهمی !خودش رو آروم کرد قدم های کوچیکی برداشت و به سمت اتاق بزرگشون رفت . به تخت صاف و صوف شدشون نگاهی انداخت . خودش رو پرت کرد روی تخت .
قرار نبود بیاد ؟ گوشیش رو از روی عسلی کنار تخت برداشت و به تهیونگ مسیجی داد .
" ته کجایی ؟ کی برمیگردی ؟ "
سعی کردم پیامش ملتمس و بدبخت به نظر نرسه . فقط سعی کرد .. ولی کسی نگفت نتیجه داد . مثل همیشه جونگکوک بود که به دست و پای تهیونگ افتاده بود ." تو شرکت کار دارم ! امشب نمیام .. خودت بخواب "
صدای دینگی شنید و گوشیش رو سریع برداشت و پیام رو باز کرد . به گوشیش نگاهی انداخت . نمیتونست بگه در رو قفل کن ؟ دلم واست تنگ شده ؟ متاسفم که نمیام ؟ نمیتونست ؟گوشی رو کنار گذاشت و به خودش و کارای احمقانش پوزخندی زد . همیشه همینی جئون جونگکوک ! به دست و پاش میافتی و بعدش اون تو رو خورد میکنه ! جوری خورد میشی که نتونی بلند شی .. پس هر دفعه .. با چه امیدی این تیکه ها رو به هم میچسبونی ؟ واسه چی پا میشی ؟
YOU ARE READING
Oneshot Series || JKXV
Fanfiction[ مجموعه وانشات ها ] ژانر : اول هر پارت ذکر میشه. کاپل : ویکوک/کوکوی وانشات هایی که قبلا نوشتم و بعدا خواهم نوشت توی همین کتاب قرار میگیره. 🔗 هر پارت داستان متفاوتی داره و به هم مربوط نیستن.