155

190 21 39
                                    

اين داستان:جاي استيو و باكي باهم عوض شده

استيو:باكي بهم قول بده چون بدنامون عوض شده به جاهایی که خودت میدونی دست نزنی.

باكي: مگه من منحرفم؟؟؟دیکت گرونی خودت.

استيو:* چشم غره* مرس..

باكي: ولی بزنم به تخته خیلی بزرگه ها شیطون*نیشخند*

استيو:من الان چي گفتم بهت!...

باكي:باشه باشه تسليم

باكي:*ميزنه در كون خودش *يسسسسس كون كاپيتان امريكا رو دارم بچ😈

استيو:خدايا منو نجات بده...چرا با يه جادوگر دعوا كرديم اخه....باكي من دارم ميرم حموم با اين دست وايبرنيومي چيكار كنم !اب نميره توش؟خراب نميشه

باكي:نه اب نميره توش ...وايسا ببينم خوب نميشه نري!تا استيفن بياد مارو از وضعيت خلاص كنه!

استيو:*موموز نگاش ميكنه*چيزي داري كه نميخوايي من ببينم

باكي:نه به جز يه ديك و كون كاپيتان چيز خفن ديگه ايي ندارم

استيو:ميدوني چيه خيلي سخته كه خودم رو به روي خودم نشسته و دارم به يه اسم ديگه صدات ميكنم ...در حاليكه من تو بدن تو ام ،من باكي ام ولي در اصل استيو ام كه جلوم نشسته:/

باكي:مغزم ارور داد:/خوب منو به اسم خودت صدام كن تا گيج نشي

استيو:اينجوري بيشتر گيج ميشم... :/يعني استيو صدات بزنم؟

باكي:ببين بيخيال بيا با همون اسم قبلي صدام بزن ،به اسم خودم

استيو:يعني همون باكي صدات بزنم

باكي:اره منم استيو صدات ميزنم انگار جابه جا ايم

استيو:اوكي،من ميرم حموم ،با اين دست چيكار كنم !

باكي:هيچي بمالش به بدنت:/كار ديگه ايي هم ميتوني بكني باهاش؟

استيو:خوب نه! ولي خيلي باحاله قدرتش چند برابر اين يكي دستمه

باكي:اره خيلي خوبه :)

استيو:خوب من برم

باكي:اگه سختته من ميتونم بيام كمكت كنم تو يه سري امور...خودت كه ميدوني ديگه ...😈

استيو:نه مرسي ممنون خودم از پس يه حموم ساده بر ميام *تيشرتش رو در مياره*

fun time with avengers 3 (complete✔️)Where stories live. Discover now