پارت دهم

2.7K 275 16
                                    

از ديد نويسنده *
كوك بعد از خدافظي از اوما و اپاش از خونه بيرون دويد و سمت ماشين ته رفت
سوار ماشين ته شد سمتش خم شد و بوسه اي روي گونش گذاش
+ سلام ته ته
تهيونگ خنده اي كرد و لپ كوك رو نوازش كرد
- سلام عشق ته خوبي ؟
كوك با خجالت عقب تَر ميره و و سرجاش ميشينه
+ اره هيونگ تو چي ؟؟
- منم خوبم بيبي باني ، چه خوشگل شدي عزيزكم
بعد گفتن اين حرف ته ماشينو روشن كرد و سمت جنگل راه افتاد بين راه تهيونگ دستشو سمت دست كوك برد و اونو بين دستاش گرفت
دستشو نزديك صورتش برد و بوسه اي روش زد
جونگكوك اب دهنشو قورت داد و جلوي خودشو براي جيغ زدن گرفت
+ ته ته كجا داريم ميريم
- داريم ميريم جنگل ميخوايم يه پيك نيك قشنگ داشته باشيم
كوك ذوق زده تو جاش تكون ميخوره و بيرون نگاه ميكنه

نيم ساعت بعد *
با رسيدن به جنگل ته ماشينو نگاه ميداره و كوك از ماشين ميپره پايين
تهيونگم پياده ميشه و كنار كوك وايميسه و دستشو ميگيره
- باني همينجا صبر كن از تو ماشين وسايلو بيارم تا بريم
+ باش تهيونگي برو
تهيونك رفت و بعد با يه سبد و زير انداز برگشت و دوباره دست كوكو گرفت
- بريم
ته و كوك دس تو دس هم توي جنگل قدم زدن .....

اومم سلام به همگي
ميدونم ميدونم نويسنده ي بدي ام اما خوب واقعا خيلي مشكلات داشتم گوشيم هنگ كرده بود و مجبور بودم واتپدمو پاك كنم بعد دوباره نصبش كنم كـه كلي وقت طول كشيد ايميلم هم مشكل داره و نه ميتونم كامنت جواب بدم نه كامنت بذارم
خيلي وضع خرابه
حال روحيمم خوب نيس مدرسه هم فشار رومون گذاشته
خلاصه كـه منو ببخشيدد و دوسم داشته باشين
و بابت پارت كم ببخشيد و خوب كاملا حق دارين كـه بهم چيز بگين يا فحشم بدين اما بدونين دوستون دارم 🥺😔💔💜

Endless LoveWhere stories live. Discover now