part 19

147 25 3
                                    

سوبین

منو میبخشی؟ منو میبخشی؟
صداش تو ذهنم اکو میشدو نمیدونستم چی بگم
#من ..... کارام دست خودم نبود .... ببخشید
چرخیدو صورتشو با دستاش پوشوند
کوک ...داشت گریه میکرد
:چیو ... دیر فهمیدی
#اینکه عاشقتم .....
امکان نداشت ... اصلا امکان نداشت
..........
#من ومپایر شدم ... ولی دیگه تموم شد
:الانم هستی؟
#نه ...
برگشتو با چشمای اشکیش بهم زل زد
#میبخشیم؟
عصبی شروع کردم به کندن پوست لبم و به زمین خیره شدم
#سوبین؟
سرمو گرفتم بالا و تو چشماش خیره شدم
:آره
خواستم بلند شم که آستین لباسمو کشید
#میشه نری؟ لطفا
:آخه ... میخوام به یکی بگم بیاد پیشت
#نه نه لطفا خودت بمون ... لطفا
دستمو گرفت و ملتمسانه بهم نگاه کرد
نشستمو اونم دستمو ول کرد
#ممنون
.................

با گوشیم مشغول بودم که دیدم کوک داره سعی میکنه بلند شه
:چیشده؟
#هیچی میخوام برم
:کجا؟
#یجا
:کجا؟
#دسشویی ... الان تو منو میبری؟
:خب... تا دم در دیگه ؟
#نه بیا داخل بمون
:عهههههههههههههههه
#حالا بیا کمک کن بلند شم
رفتم طرفشو بلندش کردم ...
:سنگینی
#یااااا
رسیدیم نزدیک در که دیگه نتونستم تحمل کنم افتادم ... و کوکم افتاد روم
سریع از روم بلند شدو نگران بهم زل زد
#خوبی؟ چیزیت که نشدت؟
احساس میکردم گونه هام آتیش گرفتن
:نه .. خوبم
#هوففففف ...
تق تق تق
خواستم پاشم که دستمو گرفت
:میخوام ببینم کیه
بدون توجه به حرفم دستمو کشیدو محکم افتادم رو پاش
:هییییییی
+خب دیگه من اومدم
لنتییییی تهیونگ بود
+عاووووووو .... مزاحم که نشدم؟
#نه .. کارتو بگو
+اومدم بگم چیزی میخورین یا نه ؟
#نه برو
+میرم ولی مطمعنین چیزی نمیخورین؟
:ینی چی م...
دستشو گذاشت رو دهنمو لبخندی لج دراری به تهیونگ زد
#سوبینم چیزی نمیخوره
+باشهههه ... من رفتم
تا تهیونگ رفت کوک دستشو از رو دهنم برداشتو خودشم یهو بلند شد
:آییییییییییییشششششش
:من گشنمهههههه
#صبر کن
................

●○●○●○●○●○●○●○●

کوک _رستوران

با کنجکاوی بهم خیره شده بودو دست به غذاش نمیزد
#چرا نمیخوری؟ انقد جذابم؟
:نخیرم ... فقط یادم میاد حتی نمیتونستی بری دسشویی
#من اینم دیگه
:گفتن تا یه هفت...
#بله بله ... به چه وون گفتم میخوام با هم بریم بیرون که اونم یچی داد خوردمو خوب شد
:آیشششش
نگاه دیگه ای بهم انداختو مشغول غذاش شد
اون آروم و بانمک بود
دوسش داشتم
ولی میدونستم نامجون همینجوری نمیشینه
زینگگگ زینگگگگ
گوشیمو برداشتمو از فکر سوبین دراومدم
لنتی...

DualWhere stories live. Discover now