_بلک رز؟؟
بنظر جذاب میادبا حالت متفکری به جین که رو به روش نشسته بودگفت
جین درحالی که انگشت هاش رو توی هم قفل کردهه بود و خم شده بود گفت
_فقط جالب؟؟؟لعنتی این خیلی خوبه که تهیونگ قبولش کرده من خیلی ازش خوشم او مد زود باش بخونش تا بریم قردادو امضا کنیم
اهی کشید و فیلمنامه رو برداشت و شروع کرد به خوندنش
هر صفجه ی که ورق میزد برگاش بیشتر میریخت
تا رسید به برگه ی اخر که یهو داد زد_برگامممممم قاتل خودش بود؟؟؟؟؟حاجی برگام خدایی
بخدا اگه اینو قبول نکنم اسممو بزار خرگوشجین پوزخندی زد
_چیه برگات ریخته؟؟؟_اره حالا زودتر کاراشو انجام بده
جین چشم غوره ایی رفت و بلند شد و با غر غر از پنت هاوس بیرون رفت
_تروخدا ببین چه بدبختی ایی گیر کرده ام با این اصلا این چرا بازیگر شد؟؟خاک تو سرت جین ت صد برابر اون جذابیت و استعداد داشتی یعنی خاککک خدایی چرا انقدر طرفدار داره؟؟؟
جونگکوک پوفی کشید
هنوزم تو شک قاتل بود واقعا خیلی براش سخت بود حضم همچین چیزی_هعی یه قاتل با گل مشکی رز....چه جذاب ...فکر کنم خیلی نقشمو خوب بازی کنم
بعد نیشخندی زد و دوباره تی وی رو روشن کرد
_تهیونگگگگ
نامجون با صدای بلندی داد زد
تهیونگ با چهره ی خنثی از پله ها پایین اومد همینطور که دستاش تو جیب شلوارش بود جواب داد
_چیه؟
_حدس بزن کی قرار پارتنرت شه!(درس نوشتم؟؟😂)
تهیونگ چشمی چرخوند و گفت
_نمیدونم
_جئون جونگکوک همون بازیگر و خواننده ی معروفه
تهیونگ که انگار چیزی براش مهم نیست سری تکون داد
_اهان....خوبه.. به نفع کمپانیه
و پاهاش رو جرخوند و رفتنامجون پوکر به راه رفته ی تهیونگ نگاه کرد و در اخر به زمین خیره شد
تو ته ته چشمای نامجون "چه غلطی کردم منیجر این گوسفمد شدم" موج میزد
ولی با فکر به اون پسر جذاب فیس و شیرین امروزی لبخند زد و باز یاد دیدارشون افتاد
فلش بک ۳و نیم بعد از ظهر کمپانی sm
_سلام بر تو ای گل
جین با خوش رویی به مرد جذاب رو به روش گفتنامجون سرشو بالا اورد و به اون هنسم فیس نگاه کرد
_امم شما همون....
حرف نامجون و قطع کرد_درشته این هنسم فیسی که اینجا میبینید منیجر جئون جانگکوک هستم
و اومدم یگم پیشنهادی که کامپانیتون داده قبول شده و قردادو امضا میکنیمنامجون با خنده سری تکون داد
_بله حتما از این طرف
اون روز جین انقدر صمیمی رفتار کرد و جک گفت که باعث شد روز نامجون قشنگ بشه
سلاممممم
چطوریننن؟؟
ای خدا یعنی روزی میرسه ما 1kشیم،؟؟
ووت بدین
بوس به کلتون❤
YOU ARE READING
🖤Black back white🤍
Short Story🖤Black back white🤍 🖤سیاهی پشت سفیدی🤍 $متوقف شده$ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 _هیچکس نمیتونه قلب منو بشکونه _چطوری انقدر مطمئن حرف میزنی؟؟؟ _بخاط اینکه عاشقش بودم اما قلبم نشکست _پس تو...