عزیزان دلم قبل شروع اون ستاره خوشگلو رنگی کنین🥰
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
A broken heart is all that's left
تموم چیزی که مونده یه قلب شکسته اس
I'm still fixing all the cracks
هنوزم دارم تَرَک هامو درست میکنم
Lost a couple of pieces when
I carried it, carried it, carried it homeچندتاشونو(ترک ها) رو وقتی به سمت خونه حمل میکردم گم کردم:)
I'm afraid of all I am
من از چیزی که هستم میترسم
My mind feels like a foreign land
ذهن من حسی مثل یه سرزمین خارجی داره
Silence ringing inside my head
Please, carry me, carry me, carry me homeسکوت توی سرم میپیچه و زنگ میخوره
"لطفا،منو به سمت خونه حمل کن"Arcade - Duncan Laurence
اهنگ فوق العاده پیشنهادی و معروف این روزا:')
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
جینیونگ و جیسو در حالی که همو میبوسیدن وارد اتاقی شدن.
جیسو ولی جینیونگو هل داد- چیکار میکنی؟
جینیونگ دستی تو موهاش کشید- متاسفم مجبور بودیم تا اینجا بیایم.. عشق سابقت خیلی بهمون مشکوک شده. تو هم که عاشقشی چی بهتر از این؟بعد نیشخندی زد و رفت کنار پنجره.
جیسو احساس گناه میکرد.
اما حق داشت،قرار اونا تا اینجا پیش اومدن نبود.
هرچند خودش هم احساس نیاز میکرد.
خسته شده بود از تنهایی،از بی کسی...
فکر کردن به تهیونگ امر محالی بود.
تهیونگ با ایرین ازدواج کرده بود.
خودش تهیونگو رها کرده بود...چی میشد که میزاشت جینیونگ بهش نزدیک تر بشه؟
چی میشد که اگه وارد یه رابطه ی عاطفی میشد؟
مگه اون چند سال داشت که خودشو از عشق محروم میکرد؟پوزخندی زد.
البته که حق اینکارو نداشت.
اون یه پسر داشت،پسری که از تهیونگ بود.
مقصر خودش بود که گذاشته بود تهیون به دنیا بیاد.
حالا باید جور تقصیرشو میکشید و پای تصمیم احمقانش می ایستاد و ازش تا میتونست محافظت میکرد...
ESTÁS LEYENDO
Behind The Mask (My Dilemma 2)
Fanficای کاش میشد گذشته رو سوزوند... ای کاش هیچوقت این بازی کثیف شروع نشده بود... اون وقت هیچوقت ندیده بودمت و به خاطرت عذاب نمیکشیدم و باعث عذاب کشیدن تو هم نمیشدم. اما این عادت سرنوشته که ماها هر کدوم تقاص کارهایی رو بدیم که خودمون شروعشون کردیم... ما ت...