❌❌

160 31 2
                                    

17/3/1400                         18:30    

They burn all the witches if you aren't one           taylor swift

دویدم، انقدر دویدم که نفسی برای کشیدن برایم نمانده بود

زندگی برای زندگی کردن
لحظه ای برای خندیدن
اشکی برای گریستن
زمانی برای توقف
همه را فدای تو کردم........

برایت جنگیدم

برایت نفس کشیدم

برایت خندیدم

برایت زندگی کردم

تا شاید دل بیرحمت این ناتوان را ببیند
تو دیدی همه را دیدی  ولی لبخندی به سردی یخ و به تلخی قهوه زدی

چه کردی با درونم که با سردی ها و زخم زبان هایت قلبم ارام میگیرد؟

چه کردی با من که دردت از نوازشت برای من خوش تر است؟

چگونه اینگونه خود را در دل جا کردی که تمامِ تمامَم  را فدایت کردم!

به کجا رساندی منی را که با اشک غریبه بودم و اکنون  بنگر که چگونه رفیق صمیمی شب های دودی من است!

چگونه انقدر بی رحم بودی وقتی میدانستی از وجودت نفس میکشم و از عطرت تغذیه میکنم وجودت را با سیگار جایگزین کردی و دود را  راه حل فراموشی عطرت کردی؟

چه کنم تا فراموش کنم؟

چه کنم تا ارام گیرم؟

چه کنم تا متنفر شوم؟

تو بگو ای نامهربان چه کنم با این دل بی قرار تو؟

دردی که تو به من میدادی را با تیغ جایگزین کردم اما هنوزم به پای تو نمیرسد

بدنم دفتر نقاشی تیغ
اب پاک کن هنر او
هق هق هایم اهنگ این سکانس تلخ است
دریغا که تنها تماشاچی این  تئاتر چشمان به خون نشسته من و قاب عکس خندان توست

امشب راند اخر است......

دیگر قرار است بروم   ، مهربانم شاید در ان دنیا قلبم تسکین یابد ، شاید  روحم ارام گیرد

اما من که خوب میدانم تنها نقطه آرامش من آغوش توست.........



های گایز!!
خب این ربطی به پارت قبل نداره و فقط دیشب نوشتمش گفتم شما هم بخونین اگه دوسش داشتیید ستاره کوچولو رو نوازش کنید بخنده حتی اگه آفلاین میخونی ❤️
نظراتتون ارزشمنده برام 💞

مراقب مهربونیاتون باشید 😘

هیلدا!!

320words

                

درگوشی های زیامحيث تعيش القصص. اكتشف الآن