^^^^^
امروز با اون پسر نشستی
نشستی و حرف زدی و خندیدی و درست تو تله اش افتادی
چطور میتونی اینقدر بی دقت باشی
دفعه ی قبلی خیلی بهت اسیب رسوند ، فکر نمیکردم دیگه هرگز به حالت عادی خودت برگردی ، خیلی شکسته بودیبه سختی خودتو جمع و جور کردی و الان دوباره برگشتی پیشش
چە چیز خاصی در مورد او وجود دارە؟ چه چیزی بهت میده که من نمیتونم بهت بدم ؟ فکر نمیکنم اون بتونه بیشتر از من دوستت داشته باشه ، تنها چیزی کە
می دونم اینە کە اون خیلی بیشتر از چیزی کە من میتونم، بهت آسیب رسوندە.من میتونم خیلی بهتر از این با تو رفتار کنم و میتونم عشقی رو کە تو لیاقتشو داری رو بهت نشون بدم .
نمیبینی چقدر نسبت بهت بَده ؟
یا فقط اهمیت نمیدی .مثل اینکە من چطور بیشتر وقتم رو با فکر کردن بیش از حد دربارەی تو سپری میکنم.
با وجود اینک میدونم چقدر ناسالمه ،
من هرگز نمیتونم از این طریق خوشحال باشم.
نە تا وقتی کە هنوز دوست دارم.•°•H&M•°•
Plz Vote and comment..(◍•ᴗ•◍)✧*。
YOU ARE READING
Notebook °yoonmin°
Short Story••یاداشت های مین یونگی•• فصل اول + من عاشق همه چیز درباره ی تو ام پارک جیمین ، تو حتی اسم منو نمیدونی.. 🔴شخصیت و سن اعضا توی داستان هیچ ارتباطی با خودشون تو دنیای واقعی نداره و فقط از اسم و ظاهرشون استفاده شده🔴 چپتر های کوتاه کاپل : yoonmin نویسن...