(kookie is typing...)
kookie: سلام ته
tae: سلام
kookie: ...خب من یه سوال دارم
tae: اوهوم؟
kookie: در واقع این بیشتر یه لطف به من محسوب میشه
kookie: شایدم یه درخواست
tae: فقط بخاطر خدا سریع تر باش
kookie: تو خیلی زود عصبانی میشی
kookie: این کیوته:]
tae: اگه تو ده ثانیه اون ، درخواست ، لطف به خودت یا سوالت رو نپرسی
tae: .بلاکت میکنم
kookie:باشه باشه آروم باش من فقط یه عکس ازت میخاستم
kookie: فقط برای اینکه بدونم چه شکلی هستی
kookie: و من دارم با چجور آدمی چت میکنم
tae: باشه ولی فقط به شرطی که تو هم بعد من یه عکس از خودت بفرستی
kookie: باشهه. حتما اینکارو میکنم
(راستش نخاستم متن رو عکس رو ترجمه کنم چون عجیب میشد)
(یوزرنیم به tae🔥 تغییر کرد)
tae🔥 : واو___
اینم از این پارت از پارت پنجم شرط ووت میزارم ولی کم
YOU ARE READING
Snapchat | Vkook
Romance𝗍𝖺𝖾𝗍𝖺𝖾95 : بیبی بوی 𝗃𝗄𝗈𝗈𝗄𝗂𝖾: صدام زدی؟ددی 𝗍𝖺𝖾𝗍𝖺𝖾95 :لعنت بهت کوک 𝗃𝗄𝗈𝗈𝗄𝗂𝖾:کوک کیه؟ من فقط ددی و بیبیشو میشناسم ______ این اولین فیکیه که از ترجمه ورژن انگلیسیش ترجمه میکنم ورژن اصلی عربیش رو پیدا نکردم. ولی بازم ترجمه میکن...