10

1.3K 216 0
                                    

پاش با ریتم اهنگ گوش کر کن روی زمین ضرب گرفته بود و به سرامیک زمین رقص بار زل زده بود
با ورود یه دسته نوجوون پر سر و صدا به بار کوچیک  سرش رو بالا آورد و همین اتفاق باعث شد که چشمش به پسری که از همه بامزه تر بنظر می‌رسید بیفته و ناخداگاه چشماش کمر ظریف و اندام تو پرش رو آنالیز کرد اب دهنش رو قورت داد ولی وقتی به خودش اومد با عصبانیت لیوانش رو روی میز کوبید
اون یه منحرف بدبخت نبود همه اینا تقصیر جیمین بود

-هی آقا اتفاقی افتاده؟

تهیونگ سرش رو بالا آورد و با چشمای متعجبش به پسر نگاه کرد

-چی؟

- خودت که متوجهی مرد از زل زدن به دوست پسر من دست بردار

با این حرف پسر  با عصبانیت از روی صندلیش بلند شد پولی رو روی میز گذاشت
و به طرف در خروجی بار حرکت کرد
بعد از خروج از بار با استرس به انعکاسش روی شیشه مغازه نگاه کرد اگه جیمین راست می‌گفت چی
شاید اون گی بود وگرنه چرا باید به یه پسر زل میزد اونم نه هر جای یه پسر به کون بدبختش!
ولی چرا عذاب وجدان داشت ؟ احساس میکرد به جونگ کوک خیانت کرده
با تکرار کردن اسم کوک لبخند محوی روی لبش شکل گرفت
اون به جونگ کوک حس خوبی داشت اون پسر دیوونه میتونست خیلی رو مخ باشه و بعضی وقتا مهربون کیوت میشد شایدم یکم دوست داشتنی بود..
یاد رفتار سرد دیروزش افتاد دلش رو شکسته بود شاید باید براش جبران میکرد
صفحه چت رو باز کرد تا معذرت خواهی کنه ولی کلمه مناسبی پیدا نمی‌کرد
از اسنپ چت خارج شد و وارد گالریش شد فولدر اسنپ چت رو باز کرد و روی عکس جونگ کوک کلیک کرد

- اون واقعا...بامزس

بعد چند ثانیه به خودش اومد و با ناباوری به افکارش فکر کرد

- من چم شده چرا مثل احمقا رفتار میکنم من لعنتی هیچ گرایش کوفتی به پسرا ندارم لعنت به من

گوشیشو داخل جیبش گذاشت و با فراموش کردن ماشینش به سمت خونش راه افتاد البته اگه مستیش اجازه میداد آدرسش رو به یاد بیاره

____

بونژو
هیچی دیگه بی تکلیف موندم نمیدونم چجوری پیش ببرم ولی می‌خوام همه چیو بهم بریزم
از کاورا شروع میکنم

:| ❤️ستاره را بمالید

Snapchat | VkookWhere stories live. Discover now