𝖠𝗆𝗈𝗋 𝖱𝖾𝗏𝖾𝗋𝖾𝗇𝗍𝗂𝖺 {𝖬𝗂𝗇𝖼𝗁𝖺𝗇}

2.7K 99 28
                                    


بدنش رو به کهنسال ترین درخت وسط باغ تکیه داد.

چند ساعت قبل رو فقط مانند افراد سرگشته و حیران به دور باغ زرد آلوی قصر دویده ، با شمشیر پولادینش به فواره مرمرین مرکز باغ ضربه زده و بدنش مورد اصابت شلاق باران قرار گرفته بود.

نفس سنگینش رو با سختی از تخت سینه اش عبور داد و از بینیش خارج کرد.

اندوه تبدیل به توده ای سرطانی درست در وسط گلوی باریک پسرک شده بود...

باد با آرامش زیبایی از لا‌به‌لای موهای پرنس جوان گذر میکرد، میرقصید و رایحه خوش ابریشم های قهوه ای رنگ‌ در هوا پراکنده میشد.

در امتداد تنه ی درخت سر خورد و بعد از چند ساعت دویدن روی زمین گلی شده نشست.

زانوی پوشیده شده با شلوار چرم مشکی رنگش رو تا زد و دست راستش رو روی پاش قرار داد. لحظه ای گذشت و صورت خیس از اشک پسر رو دست مشت شده اش قرار گرفت.

با دست دیگر چنگی به گِل های مرطوب کنار درخت زد...

پرنس کوچک اتریش درست در 23 سالگی و اوج جوانی نزدیک به قربانی شدن از جانب پدرش بود.

قربانی طمع و قدرت بیشتری که حاکم اتریش خواستارش بود، و حاضر بود با ازدواج پرنس این خواسته رو به حقیقت تبدیل کنه...

خاندان هابسبورگ و پیشنهاد های وسوسه انگیز در برابر نابودی رویاهای مینهو...

سرما در بدن سفید پرنس رخنه کرده بود و گه گاهی باد با عبور از یقه ی پیراهن نامرتب سفید پسر، لرزه ای به بدنش مینداخت.

گونه های برجسته ی پسر به دلیل سرما و مروارید هائی که از چشم هاش چکه میکردند سرخ شده بود.

نفس عمیقش رو از ریه هاش خارج کرد. صدای قدم های سریع و عجول کسی رو میشنید، زمان جنگیدن برای ارزوهاش بالاخره رسید.

باید تا قبل از برگشت کریستوفر؛ ژنرال ارشد سلطنت پدرش و مرد زیبا و مورد علاقه خودش همه چیز رو تموم میکرد.

-پ-پرنس...پادشاه... دستور دادن به- به ایوان... ایوان کوچک قصر بیاید.

دست های پرنس مشت شدند... یکی میان گِل های باغ، و دیگری روی شلوار مشکی رنگش.

با تکیه به دستهاش بلند شد و رو به پسرک کنیز برگشت...

صورت کشیده، گونه های برجسته و چشمهای قهوه ای رنگش همچنان سرخ بود، بدن خیس از بارانش کمی‌ میلرزید...

اما ابروهاش بهم پیوند خورده و صورتش رو به جدی ترین و خنثی ترین حالت ممکن رسانده بودند.

با اخم سرش رو اروم تکون داد و در حالی که آستین های پیراهن سفید رنگش رو با انگشت های گِلیش تا میزد گفت:

𝖲𝖪𝖹 𝖮𝗇𝖾𝗌𝗁𝗈𝗍𝖾𝗌.Where stories live. Discover now