Genre: Romance, Fluff
✩✩✩
روز فارغ التحصیلی بالاخره رسیده بود.
"وقتی کم سنتری، فک میکنی روزی که دیگه مدرسه نری خیلی ازت دوره، و برای رسیدنش لحظه شماری میکنی.
اما وقتی میرسه، در چشم بهمزنی تموم میشه و تو پرت میشی توی دوران بزرگسالی. جایی که باید برای زندگی کردن جون بکنی و برای تکتک تصمیمات مسئولی. پس تا میتونی از دورهی نوجوانی و جوانی لذت ببر. "این چیزی بود که آقای کیم بهشون میگفت؛ وقتی کت و شلوار اتو کشیده و همیشه مرتبش رو صاف میکرد و موهای خوش حالتش رو به عقب میروند تا نصیحتشون کنه. توی اون حالت جدی میشد، اما سهون حتی از ته کلاس هم میتونست آثار خندهی چند دقیقه پیشش رو ببینه.
حالا اون رو میدید که زیر درختان گیلاسی که شکوفههای صورتیشون رو در اطرافش پخش میکردن، ایستاده بود و به دانشآموزان و والدینشون تبریک میگفت.
تا اونجایی که سهون میدونست، سی و سه سال بیشتر نداشت اما حالا کمی پیرتر میرسید؛ چون برخلاف خوبیهای بیحد و مرزش، زندگی باهاش خوب تا نکرده بود.
چون دنیا بر پایهی عدالت ساخته نشده بود.
اگر سهون این رو به خودش میگفت، قیافهاش رو به طرز بانمکی ناراحت نشون میداد و ازش میخواست از این حرفا نزنه. ولی حالا احتمالا خودش هم ته دلش باهاش موافق بود.اونجا با هیکل کوچکش وایساده بود و با اون کت و شلوار اتو کشیدهاش، جلوی بقیه خم و راست میشد. لبخندی به پهنای صورت زده بود، طوری که گونههای برجستهاش کش میومدن و گوشهی چشمهای قشنگش چین میفتاد.
سهون همهی اونها رو دوست داشت. تمام اون جزئیاتی که اون مرد رو تبدیل به کیم جونمیون میکرد.
با دیدن صورتش خود به خود لبخند زد. همونطور که دستهاش توی جیبش بود، سرش رو پایین انداخت و متفکرانه، لگدی به سنگریزهی جلوی پاش زد.سخت بود درک کردن اینکه چطور هنوز میخندید.
توی یه سال، هم همسر و هم پدر و مادرش رو از دست داده بود اما همچنان جلوی شاگردهاش لبخند میزد. چطور میتونست این کارو کنه؟ سهون حتی با فکر کردن بهش هم میلرزید. انگار همچین چیزی فراتر از درک ذهن هجده سالهی اون بود.
وقتی همهی دانشآموزا بالاخره رسیدن، آقای کیم صاف وایساد و به ساعتش نگاه کرد.
وقتی سهون رو دید که به سمتش میاد، لبخند عمیق و زیبایی زد. زیباتر از همیشه.- کارتون تموم نشد؟
+ چرا. فقط باید منتظر مدیر بمونیم تا برسن و سخنرانیشون رو شروع کنن.
سهون سرش رو تکون داد.
- پس الان وقتتون خالیه که باهم یه دوری بزنیم؟ خودتون قول دادینا.
YOU ARE READING
Hunho One Shot Book
FanfictionHunho One Shot Book✨🐝🌻~ از اونجایی که من گاهی اوقات وانشات مینویسم، توی این بوک قراره وانشاتهایی از کاپل دوستداشتنی هونهو آپ بشه. امیدوارم از خوندشون لذت ببرید و اگر دوست داشتید، ووت بدید و کامنت بذارید 💛⚡