تنها به نظر میای....
هر زمان که چشمم بدن خمیده و خسته ات رو شکار میکنه، تو رو تنها میبینه که به زمین خیره شدی...
تنهایی به دانشگاه میای، و تنهایی کل مسیر رو برمیگردی
توی کافه تریا تنها ناهارت رو میخوری....
نزدیک هیچکس نمیشی، و از طرفی کسی هم سمتت نمیاد.....
مثل دوران کودکی مون شدی. مثل همون موقع هایی که تنهایی زمانت رو می گذراندی....
چند باری اتصال نگاه مون به هم وصل شد....
از اینکه توی تیله های غمگینت نگاه کنم شرمنده ام...
و بیشتر میترسم.....چرا حس میکنم من باعث این تنهایی عذاب آور تو شدم؟
***
به لحظات ملکوتی پارت آخر نزدیک میشویم...
بلو رایتر💙🦋ستاره تنها و خالیه....🌝👇⭐
ESTÁS LEYENDO
20cm [Yeonbin]~|completed
Fanfic↴ేخلاصه ولی تو داری مستقیم به سمت جلو میری داری دور میشی..... با اینکه فقط ۲۰ سانت بین مون فاصله ست.... ولی تو، خیلی از من دوری..... ~(پارت ها کوتاهه)~ ~~~~~~~~ 🗞ే نام ⪼ 『20 سانتی متر -- 20cm』 🐈⬛ే کاپل ⪼ یونبین 🖇ే ژانر ⪼ درام، رمنس، انگست ✒️ే...