فلش بک :(یک روز قبل از تو گاراژ بودن)
-گُللللللللل!!
-آرههههه کیم جونکیو چه حسی داره باختن؟هاا
چرخی به چشم هاش داد دستهء کنسول رو میز پرت کرد ، دراز کشید دستش رو به چشم هایه به خوننشستش گزاشت و ماساژ داد.
_من نمیدونم ، قبول نیست؛
تو تقلبی کردی!-یا جونکیوو تقلبیهِ چی؟!
تهمت میزنی پسر؟
چند دسته دارم میبرم اونوقت میگی تقلبی؟
تروخدا مرد دست بردار!دستاشو از رو صورتش کنار کشید و خیره شد به سقف.
_دیگه باهات بازی نمیکنم
یونجون دسته رو گزاشت رو میز و به تی وی ای که داشت برد هفتمش رو نشون میداد نگاهی انداخت؛خندید.
-تو تو فوتبال بازی کردن خوب نیستی پسر!
جونکیو برگشت نگاه عاقلانه ای بهش انداخت ، یونجون خندش رو جمع کرو و همونطور بهش خیره شد.
_قوربون خدا برم که این فقط یه بازیه وگرنه هردومون خوب میدونیم که کی بهتر تو واقعیت فوتبال بازی میکنه.
یونجون خنده مسخره ای کرد و سرش رو به دو طرف تکون داد تکیه به پشتیه مبل داد و با دستش موهاش رو پشت گوشش زد.
-آره ، اره تو فیزیکیا تو بهتری!
جونکیو نگاه مغروری بهش انداخت و ادای آدامس خوردنو دراورد .
یونجون بالشتک مبل رو پرت کرد تو صورتش
-نگاه اداهاش عایشششش!
خوبه نبرده انقدر ادا میریزه.جونکیو متقابلن کوسنو پرت کرد بهش که یونجون با دو دستش صورتشو قاب کرد ، جونکیو نتونست تو هدف بزنه؛ هردوشون عینه بچگیاشون هرچی جلو دستشون میدیدن بهمم پرت میکردن و میخندید .
صدای زنگ در اجازهء بیشتر بچه بازیو خندیدن رو نداد.
جونکیو برگشت نگاهش کرد و با تعجب گفت:_منتظر کسی بودی؟
یونجون که دسته کمی از خودش نداشت و واقعت منتظر کسی نبود جوابش رو داد.
-نه بزار ببینمکیه!
به سمت در رفت ، جونکیو بالشتک هارو جمع کرد و درست رویه مبل گزاشت ، پی اس فور رو خاموش کرد و دسته هارو روش گزاشت.
داشت وسایل خوراکیشون رو جمع میکردکه دوباره صدای در رو شنید.
مگه یونجون نرفت درو باز بکنه؟
سرش رو بلند کرد و نگاهش به یونجونی که ترسیده و نگران خیره به دیوار مقابلشه افتاد؛ بعد از چندثانیه یونجون سنگینیه نگاه پسر رویه خودش حس میکرد به سمت جونکیو چرخید ، چشم تو چشم شدن.
YOU ARE READING
𝑬𝑨𝑮𝑨𝑵🔥
Fanfiction•آتش》 •گاهی باید گذشته رو خاک کرد و ازش گذشت •ولی همیشه تموم نمیشه •گاهی گذشته میاد و یقه ی آینده رو میگیره... •کاش میتونستیم برگردیم به عقب و خیلی چیزارو درست کنیم... ●ژانر:عاشقانه،غمگین،ورزشی،اسمات،رازآلود،اکشن. ●کاپل:کوکمین،جنسو،نامجین. آپ:دوشنبه...