بالاخره لینو تونست خانواده سخت گیرشو راضی کنه تا بتونه با دوست صمیمیش یه خونه نزدیک دبیرستان بگیره تا مجبور نشه هروز مسیر طولانی دبیرستان تا خونه طی کنه!
همونطور که داشت با زبون ریختن و سرخوشی از قبول کردن خانوادش از خونه بیرون میزد تا به سمت دبیرستان بره سونگمین دوست صمیمیش جلوی خونه دید و با چهره متعجب گفت چیزی شده سونگمینا! تو؟ اینجا؟!
- راستش نه این سمت کاری داشتم دیدم نزدیکم بهت خواستم باهم بریم!
+ اوکی پس بریم تا دیر نشده!
هردوشون به سمت ایستگاه اتوبوس حرکت کردن و چند دقیقه ای رو منتظر موندن تا بالاخره اتوبوس رسید و هردو خودشون به سمت آخر اتوبوس رسوندن!
سونگمین : راستی دیگه رو پروژه ای کار نمیکنی؟
+ نه یه مدت تو استراحتم!
- استراحتی یا بعد اون جریان داری میزاری کنار؟
+ من؟ کاری که براش کلی تلاش کردم بزارم کنار؟ سونگمینا منو نشناختی!
- راستش هیچکس،هیچوقت از حرکت بعدیت خبر دار نمیشه!
+ همین جذابم کرده!
- باز شروع کرد!
بالاخره به مقصد رسیدن و هردو سمت کلاس ریاضی رفتن و کنار هم نشستن و استاد شروع به تدریس کرد!ساعت 12:00 ظهر کلاس هاشون تموم شد!
سونگمین و لینو هردو به سمت نهارخوری دبیرستان رفتن تا نهار بخورن!
مشغول خوردن بودن که ناخودآگاه گوششون به سمت صدای میز بغلی رفت!- مثل اینکه دانش اموز انتقالی داریم!
+ منم شنیدم دانش اموز یونسانگ بوده!
- اوه یونسانگ دانش آموزای خوبی داره ولی چرا انتقالی گرفته؟
+ خبر ندارم!
- امیدوارم خوشتیپ باشه!
+ هیونا شروع نکن نرسیده مخ اینم میخوای بزنی امون بده!لینو با چهره کنجکاوش نگاهی به سونگمین کرد!
+ دانش اموز انتقالی؟ این چه کوفتیه اخرسالی؟!
- خبر ندارم امیدوارم دردسر نباشه!
YOU ARE READING
Lovecker
Fanfictionمینهو دانش اموز سال آخری دبیرستان سئول اینترنشنالِ که توی هک کردن مهارت فوق العاده ای داره و همین باعث راحت تر شدن کارش با دانش اموز انتقالی دبیرستان یونسانگ شده! ☁️ کاپل : مینچان ☁️ وضعیت : درحال اپ