𝐮

123 29 1
                                    

×ته هیونگ بنظرت همه چی درست میشه؟
÷نمیدونم کوک بیا فقط امیدوار باشیم همه چی اونجوری که میخوایم پیش بره و این وضعیت ادامه پیدا نکنه
درو باز کردن و رفتن تو خونه
خونه ای که صاحبش الان شیش سالی میشد حال خوبی نداشت و جز وقتایی که کوک و ته میومدم اینجا هیچ صدایی از این خونه شنیده نمیشد
اون تقصیری نداشت
هرکسی جر اون هم بخشی از وجودش و از دست داده بود مثل اون میشد.
کوک به طرف آشپزخونه رفت تا غذا درست کنه و ته هم مثل همیشه رفت تا مثل همیشه با اون حرف بزنه تا شاید بتونه کمی باعث بشه مثل شیش سال قبل بخنده و حال خوبی داشته باشه
درسته
اون دوتا هرکاری برای هیونگشون میکردن
حتی اگه ناچار میشدن بقیه رو مجبور به کاری کنن یا از روشای مختلف بخوان باعث خنده های هیونگشون که چند سالی بود ندیده بودن بشن.

UnknownOnde histórias criam vida. Descubra agora