Aphrodite

part 02

همه با بُهت به جای خالی فلیکس نگاه میکردن و درست نمیتونستن درک کنن دقایقی پیش دقیقا چه اتفاقی افتاده

- ما...فلیکس و از دست دادیم؟

با سوال سونگمین همه دهنشون و بدون اینکه صدایی ازش خارج بشه باز و بسته کردن، کسی نمیخواست جواب این سوال و بده چون همه چیز کاملا واضح بود

- باید بزاریم اون پایین تنها باشه؟

این بار جیسونگ سوال پرسید و توجه بقیه رو به خودش جلب کرد و اینبار جونگین با صدای ارومی جوابش و داد

- قطعا نه..فکر نکنم تا حالا پاش و روی زمین گذاشته باشه و بتونه اونجا تحمل کنه اما ما هم نمیتونم بریم روی زمین

جیسونگ در حالی که اروم به مرز نزدیک تر میشد گفت

- چرا ما نمیتونیم بریم روی زمین؟

- چون از دست دادن یه خدای دیگه احمقانست و ما نمیدونیم فلیکس الان دقیقا کجای زمینِ

جیسونگ در حالی که با زبونش لب پایینش و خیس میکرد یک قدمی مرز ایستاد و سمت خدای مرگ برگشت

- خب فکر نکنم اسمون یا جهان زیرین به من نیازی داشته باشه و پایین پریدنم مشکل بزرگی ایجاد کنه

جونگین با چشم های گرد شده به جیسونگ زل زد و قدم های بلندش و سمت اون برداشت و بقیه خدایانم با قدم های اهسته سمتش امدن تا اگر خواست کار احمقانه‌ای بکنه جلوش و بگیرن

- چی میگی جیسونگ

جیسونگ دستش و بالا اورد و با لبخند برای جونگین تکون داد و قبل از اینکه خدای مرگ بهش برسه از همون قسمتی که فلیکس به پایین پرت شده بود خودش و رها کرد اما دستش توسط مینهو گرفته شد و دوباره بین زمین و هوا معلق موند،جیسونگ اخم ریزی کرد و با دست ازادش شروع به چنگ زدن دست مینهو کرد و رد های قرمز خونینی به جا گذاشت

- ولم کن

مینهو زیر لب لعنتی به اون خدای احمق فرستاد و با صدای عصبی گفت

- میخوایی بری اون پایین چیکار کنی دقیقا هان جیسونگ؟ اصلا میدونی اون جهنم چه شکلیه؟ نمیتونی کمکی به فلیکس کنی بزار یکی از ما بره ، اصلا دلیل این همه پافشاریت برای کمک به خدایی که فقط چند دفعه باهم حرف زدین چیه؟

جیسونگ محکم تر ناخونش و داخل دست مینهو فرو کرد

- پس تو که میدونی چه شکلیه و میتونی کمک کنی همراهم بیا!

مینهو نگاه خواهشگری به جونگین که کنارش نشسته بود و سعی داشت دست ازاد جیسونگ و بگیره و بالا بیارتش انداخت و بعد دوباره نگاهش و به جیسونگ داد،اگر یک نفر احمق تر از فلیکس داخل اسمون پیدا میشد همون پسر بود! نفس عمیقی کشید و به چشم های جیسونگ نگاه کرد