رسیدنش به درب ورودی مصادف شد با رسیدن کیونگسو که دوان دوان بهش نزدیک میشد و ازش جلوتر رفت..
به محض اینکه درب رو باز کردن برانکارد از داخل آمبولانس خارج شد و همراه با مسئولی که ماسک اکسیژن رو روی صورت پسر بچه نگه داشته بود به طرفشون اومد..
چانیول ماسک رو از دست مسئول آمبولانس گرفت و به کمک رزیدنتی که حالا بهشون ملحق شده بود تخت رو به سمت داخل هل دادن..
کیونگسو پا به پای تخت می دوید و به توضیحات مسئول که براش از وضعیت داخل آمبولانس توضیح میداد گوش میداد.. تخت به سرعت وارد اورژانس شد و چانیول به همراه رزیدنتی که چوی جیسو نام داشت و دکتر اورژانس، پسر بچه رو به دستگاه وصل کردن و ماسک اکسیژنی که با وجود کوچیک بودنش باز هم برای صورت بیمار بزرگ بود رو روی صورتش گذاشتن..
کیونگسو در حین معاینه کردن توضیحات مختصری میداد که رزدینت و اینترن پشت سرش کاملا متوجه بشن
+ وزن و رشد کمی که هنگام تولدش و بعد از اون داشته یکی از عواملیه که نشون میده با مشکل قلب مادرزادی متولد شده.. احتمالا تکنیک کاتتر روش جواب نداده و وضعیتی که الان داره احتمالا به این دلیله که مشکلش عود کرده.. برای اینکه بیشتر مطمئن بشم باید ازش سی تی اسکن بگیرید..
بعد از ادامه ی حرفاش به صورت غیر ارادی ابروهاش توی هم فرو رفتن، دستش به آرومی به صورت کوچیک و رنگ پریده ی رو به روش ضربه زد و لب هاش اسمی که از مسئول آمبولانس شنیده بود رو خارج کردن
+ سهون؟ سهونی صدای منو میشنوی؟
بدون اینکه نتیجه ای بگیره مردمک چشم هاش رو چک کرد و کمی عقب رفت
+ سریع ازش سی تی بگیرید.. فورا!چند دقیقه ی بعد کیونگسو در حالی که کیم جونگین، متخصص اطفال بهش ملحق شده بود به مانیتوری که نتیجه ی سی تی اسکن رو نشون میداد خیره بودن
+ همونطور که حدس زده بودم تکنیک کاتتر جواب نداده.. تب روماتیسمیش حاد بوده و بیشتر از قبل به قلبش آسیب زده.. وضعیت دریچه های قلبش اصلا خوب نیست.. ملتهب شدن و بخاطر همین الان تنگی و نارسایی داره.. فعلا از استروئید ها استفاده میکنیم تا تبشو کنترل کنیم اما در مورد قلبش..
نفسشو عمیق و محکم بیرون فرستاد و دست به سینه حرفشو ادامه داد
+ به پیوند احتیاج داره.. آسیبش به حدی هست که نتونیم زیاد کنترلش کنیم پس توی بهترین حالت بدون پیوند حداقل یه هفته میتونیم زنده نگهش داریم..
جونگین با صبوری سر تکون داد و عینک ظریف گردشو روی بینیش بالاتر برد
× اسمشو توی لیست نوشتیم و برای اهدای قلب دقیقا در صدر جدول قرار گرفت ولی توی این مدت کم بعید میدونم موردی با مرگ مغزی پیدا بشه.. خودت که میدونی سالانه فقط حدود سه نفر کودک مرگ مغزی به بیمارستان معرفی میشه که خونواده یا سرپرستاشون حاضرن اجزای بدنشونو اهدا کنن..
کیونگسو با آگاهی از این موضوع سر تکون داد و چند دقیقه ای خیره به سی تی اسکن به فکر فرو رفت اما در نهایت دوباره به حرف اومد
+ ولی در مورد یه چیزی کنجکاوم..
جونگین چشم از مانیتور گرفت و به چهره ی کیونگسو داد
× در مورد چی؟
کیونگسو سر تکون داد
+ مطمئنا این بچه بعد از مدتی که تحت درمان بوده کم کم مشکلش عود کرده و بخاطر همین توی خونه درد داشته.. بچه های زیر ده سال هم امکان نداره بدون اعتراض این درد و به خصوص تنگی نفس رو تحمل کنن.. پس چرا این بچه انقدر دیر به این بیمارستان منتقل شده؟
جونگین ابرویی بالا انداخت و با مکث کوتاهی به حرف اومد
× همراهش کجاست؟
هر دو نفر به عقب چرخیدن و نگاهشون روی دو نفری که چند قدم عقب تر ازشون نظاره گر ماجرا بودن قفل شد..
نفر اول با موهای قرمزش حتی برای جونگین هم شناخته شده بود اما مرد کت شلوار پوشی که با بی حوصلگی ایستاده بود مشخص بود که همراه اون پسر کوچولوعه..
اشاره ای که کیونگسو به چانیول کرد باعث شد چانیول اون مرد رو به جلوتر راهنمایی کنه و پیش جونگین و کیونگسو بیاره.. مرد هم متقابلا نگاهش رو به دو فردی که با کت سفید جلوش ایستاده بودن دوخت
- ایشون دو کیونگسو متخصص قلب و عروق و ایشون هم کیم جونگین متخصص اطفال هستن
جونگین برای چانیول که اونا رو به مرد معرفی کرد سر تکون داد و چانیول با این حرکت ادامه داد
- ایشون هم.. خب.. مسئول بهزیستی هستن..
کیونگسو ابرویی بالا انداخت
+ بهزیستی؟
مرد سر تکون داد و تعظیم کوتاهی کرد
÷ بله.. اون پسر یتیمه بخاطر همینه که دو ساله پیش ماست و تحت درمانه.. مدارکش رو هم براتون آوردم.. مشکلش چیه؟
کیونگسو سر تکون داد و مسئله رو به آرومی برای مرد بازگو کرد.. مرد بدون اینکه حتی تغییری توی چهره اش ایجاد بشه به حرفای کیونگسو گوش میداد و بعد از اتمامشون سر تکون داد
÷ اگه براش اهدا کننده پیدا بشه کی عملش میکنید؟
+ ما به محض اینکه اهدا کننده ای پیدا بشه عمل پیوند رو انجام میدیم چون قلب اهدا شونده هم مدت خیلی زیادی رو نمیتونه بیرون از بدن دووم بیاره و از بین میره اما جدا از این حالت، سهون توی وضعیت بحرانی ای به سر میبره.. فقط باید امیدوار باشید که توی این یک هفته ی آتی معجزه ای رخ بده تا براش اهدا کننده پیدا بشه در غیر این صورت هیچ کار دیگه ای از دست ما برنمیاد..
مرد باز هم سر تکون داد
÷ و هزینه ی عملش چقدر میشه؟
کیونگسو بعد از مکثی که بخاطر شنیدن همچین سوالی کرد به حرف اومد
+ این مورد رو باید با بیمارستان هماهنگ کنید.. آقای پارک میتونن همه چیز رو براتون توضیح بدن
چانیول با شنیدن اسمش سری تکون داد و مرد رو به طرف دیگه ای راهنمایی کرد تا شرایط دیگه رو براش توضیح بده..
کیونگسو با خستگی چشم هاشو مالید و جونگین که تا اون لحظه ساکت مونده بود پشت کمرش زد
× من باید برم الان تایم ویزیت مریضای سرپاییم شروع میشه.. باز اگه بهم احتیاج داشتی بهم زنگ بزن کیونگسو سر تکون داد و رفتن جونگین رو تماشا کرد
YOU ARE READING
𝗚𝗹𝗮𝗻𝗰𝗲
Fanfiction𝗘𝗽𝗶𝘁𝗼𝗺𝗲; کیونگسو یه جراح حرفه ای و جدیه که کارش رو دست نداره.. چانیول که خیلی وقته پرستار بخششه تا به حال توی اتاق عمل برای عملای زیادی همراهش بوده و پیوندای متعددی رو انجام داده.. اما چی میشه اگه یه روز یه بیمار کوچولوی استثنایی پیدا بشه و ر...