مرز بین عادی بودن و متفاوت بودن چقدره؟ عادی بودن بهتره یا متفاوت بودن؟ چه چیزی باعث میشه یک فرد متفاوت از بقیه به نظر میاد؟شاید اگر قرار بود زندگیات رو در چند پرسش خلاصه کنن همین سه سوال جوابگو بود. اما داستان زندگی تو شبیه کرکترهای اصلی فیلمها و سریالها نبود. تو نه به واسطه چهره بینهایت زیبا متفاوت بودی، نه یک گذشته تاریک و غمانگیز. داستان تو با همه کرکترهای اصلیای که میشناختی فرق داشت.
' زنی که موهای طلاییاش رو دو طرف شونههاش ریخته بود مقابل زن و مرد نگران نشست و درحالی که نگاهش بین هردو در رفت و آمد بود گفت:
_ خانم و آقای (ف/ت) متاسفانه باید بگم دخترتون نشانههایی از اختلال خودشیفتگی رو نشون میده.
پدر و مادرت نگاه نگرانی به هم رد و بدل کردن.
_ اختلال خودشیفتگی چی هست اصلا؟!
زن موطلایی برای لحظاتی به پوسترهای روی دیوارهای اطرافش نگاه کرد. چندین پوستر رنگی که همه شامل توضیحاتی درمورد رواندرمانی کودکان میشد.
_ اختلالیه که در اون فرد حس خودبزرگبینی داره و معتقده یک سر و گردن از همه بالاتره. تعریف و تمجید شنیدن از بقیه رو حق مسلم خودش میدونه و حس همدردی خیلی کمی با بقیه داره. ولی خیلی نگران کننده است چون دختر شما فقط ده سالشه. این اختلال از اوایل جوونی خودش رو نشون میده نه کودکی.
پدرت اخم کنان پرسید:
_ راه درمانش چیه؟
روانشناس کودکان برگههای تو دستش رو پائین گذاشت و بدون هیچ تعارفی گفت:
_ اول باید دنبال علتش باشین. این اختلال اصولا به خاطر فشار و انتظارات زیاد والدین یا اهمیت بیش از اندازه به فرزند به وجود میاد. اونطور که من از حرفهای (ا/ت) فهمیدم دانشآموز ممتازه و مدام در آزمونهای علمی مقام میاره.
مادرت پرسید:
_ این مسئله چه ربطی به مشکل دختر من داره؟
روانشناس گفت:
_ فشار روانیای که به دخترتون وارد میشه خیلی زیاده. تلاش مدام برای اول و بهترین بودن باعث شده به باور ذهنیای برسه که بهش میگه از بقیه بهتر و درخشانتره.
واضح بود پدرت از این مکالمه خوشش نمیاد. مرد چینی به پیشانی و بینیاش انداخت و معترضانه گفت:
_ پیشرفت تحصیلی دختر من چه ربطی به این مسئله داره؟
_ این اسمش پیشرفت تحصیلی نیست آقا. اگر همین الآن به فکر درمان نباشید وقتی سنش بیشتر بشه کار رو براتون سختتر میکنه. به نظرم اول باید از برداشتن فشار روانی روی دخترتون شروع کنید که شامل همه آزمونهای غیر ضروری و کلاسهای اضافی میشه.
YOU ARE READING
Haris Academy |Hyunjin/Taeyong| (xreader)
Fanfictionاینجا یک دنیای عادیه. درس بخون، بعدش هم اگر نمرههات خوب بود در یکی از سه دانشگاه برتر کل دنیا پذیرش میگیری. یک آینده خوب، شغل توپ و پردرآمد. ولی نه، وایسید، این عنصر ناموزون چیه وسط دنیای عادیِ ما؟ اجازه بدین با ذرهبین نگاهش کنم. آها! دیدمش. چیز...