-نکن
دست کای مدام با کنجکاوی سمت چراغ میرفت تا لمسش کنه
+بابا مردم از کنجکاوی خب! دوست دارم بدونم توش چیه؟
-اگرم توش غولی باشه اول از همه آرزوی میکنم یه مسلسل بده دستم تا حساب کار دستت بیاد
کای که شاکی بودن کیونگسو رو دید، شرمنده عقب کشید و نگاهی به شرتک قرمز رنگ هاوایی پاش انداخت و ناخودآگاه پق خنده ای زدو با نگاه زهر آور کیونگسو خندشو خورد
اگر فقط یکم دیگه.. یکم خودشو کنترل میکرد و وا نمیداد الان شلوار هردوشون پاشون بود و نیازی نداشتن با همون سرو وضع افتضاح وارد تنها مغازه نزدیک بهشون که همه لباس هاش تم هاوایی داشت بشن و شرتک هاوایی طوری مجبورانه پاشون کنن
+من واقعا متاسفم
-دهنتو ببند
+از ته قلبم شرمندم کیونگسو.. واقعا کاریش نمیتونستم بکنم
- فکتو ببند دلم نمیخواد بیشتر از این چیزی راجع به این موضوع بشنوم
+اما
-گفتم خفه شو
تذکر جدی دادو در لحظه ای صدای لوهان داخل گوششون پیچید
* کجایین؟ موقعیت رو گزارش بدین
کیونگسو چشم هاشو از چشم های مظلوم کای گرفت و نگاهی به اطراف انداخت
-پشت بوم ساختمونیم مامور هان
*اوکی .. تا دو دقیقه دیگه اونجام
همونطور که کای با سنگ ریزه زیر پاش بازی میکرد و کیونگسو کل چراغو زیر نظر گرفته بود صدای لوهان توجه جفتشونو جلب کرد
-چراغو بدین به من
هر دو نگاهی به لوهان انداختن و بلند شدن
کیونگسو چراغو دستش دادو لوهان خوب زیر نظر گرفتشنگاهی به قیافه منتظر کای و کیونگسو انداخت و بدون معطلی شروع کرد به مالیدن چراغ
+لوهان.. نه
کای ناباور دستشو روی دهنش گذاشت و کیونگسو که حالت دفاعی گرفته بود جدی به چراغ خیره شده بود
بعد از گذشت دو دقیقه لوهان پوزخندی زدو سری تکون داد
*نیستش... میدونستم
دستی روی پیشونیش کشید و کای متعجب بهش نگاه کرد
+یعنی چی نیستش؟ این همه مدت سر کار بودیم؟
-احتمال واقعیت این پرونده حدودا چیزی منفی ده درصد بود مامور کیم
کای خنده ناباوری کردو برگشت سمت کیونگسو
+عه؟ پس چرا شما به این پرونده ملحق شدین مامور دو؟
-هر کاری که من کردم به شما مربوط نمیشه مامور کیم
DU LIEST GERADE
PICA<3
Kurzgeschichten❎غول چراغ جادو ؟!❎ خلاصه فیک✍️: °°🔻زندگی بجای پارک چانیول تپل و منزوی دبیرستان میتونه خیلی سخت باشه همچنین اگر یه کراش گنده هم روی زیباترین دختر مدرسه زده باشه🔞💔 اما خب چی میشه اگه به طور کاملا اتفاقی با یه چراغ زنگ زده رنگ رو پریده جادویی رو به...