طی چند روز بعدی آپارتمان جان و شرلوک
آروم بود
البته نه به آرومی همیشه ولی خب شرلوک دیگه به دیوار تیر اندازی نمیکرد
چون انقدر خونه شلوغ بود که ممکن بود تیر جای دیوار به یکی بخوره
تونی بلاخره از خر شیطون پایین اومده بود
و قانع شده بود پیتر معتاد نیست
برای همین اجازه داده بود بره سر درس و مشقش
اما پیتر جای درس خوندن داشت با برگه های دفترش موشک درست میکرد
تونی وقتی این صحنه رو دید ، همزمان که بدون هیچ دلیلی یه لگد به باسن مبارک استیو که یه گوشه خوابش برده بود زد
روبه پیتر گفت : این جوری که تو داری درس میخونی در آینده حتی گوساله ام نمیشی پیتر ... اصلا میدونی گوساله چیه ؟
پیتر با ذوق خاصی دستاشو به هم دیگه مالید و گفت : معلومه که میدونم ، گوساله کسیه که باباش گاوه !
تونی چند ثانیه بهت زده به پیتر خیره شد و بعد نگاهی به استیو انداخت
استیو داشت سعی میکرد بی سر و صدا از کادر خارج بشه
وقتی دید تونی زل زده بهش با لبخند گفت : من تو مسائل پدر پسری دخالت نمیکنم ، اگه خواستی میتونی سالادی خوردش کنی !!
و بعد قبل از این که تونی دهن باز کنه پا به فرار گذاشت
همین که تونی کمربندشو کشید پیتر از پنجره پرید پایین
و همزمان شلوار تونی از پاش افتاد
همون موقع بروس درو باز کرد که ببینه این همه سر و صدا برا چیه
که دید ای دل غافل ، اون شورت گل گلی مامان دوزش که تونی گفته بود گم شده ، پای تونیه
یه هو عصبی شد هالک درونش زد بیرون
دنبال تونی تو خونه میدوید که بگیره خشتکشو پرچم کنهخلاصه که باغ وحشی شده بود خونه برا خودش
این وسط نت و باکی ام نشسته بودن کف زمین با تف پفک نمکی هاشونو میچسبوندن به هم
و با لذت درحالی که بگا رفتن تونی رو تماشا میکردن پفک تف مالی شده میخوردن
استیوم قایمکی داشت موهای باکی رو آناناسی با کش کیتی صورتی که از وسایل رزی دختر جان کش رفته بود میبست
یه هو شرلوک اومد تو درحالی که یه کیسه پر از انگشت بریده تو دستش بود
همزمان پرای همه ریخت
شرلوک کیسه رو گذاشت تو یخچال و گفت : یه صلوات محمدی پسند ختم کنین ، قائله ختم شه
کی تخم داشت مخالفت کنه ؟
هیچکی همه یه یا جیزز کرایس مقدس گفتن
و برنامه به فاک رفتن تونی تموم شد
شرلوک رفت رو مبل خودش لم داد تی وی رو روشن کرد
همین که زد کانال خبر گوینده گفت ( با توجه به نزدیک بودنه ماه محرم ، مختار در بیانه ایی
خطاب به صدا و سیما اعلام کرد : منو کیان کرونا گرفته اییم و امسال قیام نخواهیم کرد ، لطفا از ما بیرون بکشید ، نیم سوز شدیم به مولا )چند ثانیه بعد دوباره گوینده گفت ( طبق آمار و تحقیقات متخصصین در سراسر دنیا
کمربند ایمنی پراید تنها وقتی خوب عمل میکند که بخواهید چیزی از داشبورد برادرید ، لطفا در زمان حادثه به آن دل خوش نکنید بگا خواهید رفت )شرلوک که دید تی وی داره چرت و پرت میگه
زد تی وی رو خاموش کرد
یه هو بروس با دل شکسته گفت : الان که دیگه مختار قیام نمیکنه په ما چی ببینیم ؟
یه دفعه سم پاشد گفت : برا باز یه میلیونوم جومونگ نگا میکنیم !
همه موافقت کردن و شرلوک زد شبکه آی فیلم
همه با هم جومونگ دیدنوسط فیلم بودن که پیتر درو باز کرد آروم اومد تو
تونی یه نگاه زهردار بهش انداخت و گفت : حیف منتطرم ببینم بانو سویا بلاخره به جومونگ میگه یوری بچشونه یا نه ، وگرنه الان مرده بودی !
پیتر سرشو انداخت پایین و با ناراحتی گفت : مگه من چیکار کردم ....
تونی با عصبانیت گفت : درس که نمیخونی ، معتادم که هستی ....
پیتر با اعتراض گفت : معتاد نیستم ...
باکی از اونور در حالی که داشت سومین بطری
دوغ بیستونشو سر میکشید گفت : دروغ نگو حشیش میکشی ..
تونی با تعجب گفت : حشیش چیه ؟
باکی گفت : یه چیزیه وقتی آدم میکشه میره فضا
پیتر با تعجب گفت : من حشیش نمیکشم ...تونی عصبی گفت : چه جوری تو فضا دیدنت پس ؟
پیتر همون موقع انقد سر خودشو کوبید تو دیوار که از حال رفتپیتر همونجا دم در از حال رفت ، جان که از خرید برگشته بود
عین پادری از رو پیتر رد شد و همزمان که خریدارو میزاشت تو آشپزخونه گفت: گرونیه اوکی .... شیرو حجمشو کم میکنن ، باشه ...
نون کوچیک تر شده به جهنم ...
چیپسم که همش شده هوا ، به تخم شرلوک ...
ولی فقط میخوام بدونم کون این مرغای بی پدرو چه جوری تنگ میکنن که تخم مرغا انقدر کوچیک شدن؟
سم نگاهی به تخم مرغایی که اندازه تخم بلدرچین بودن انداخت و گفت : مرغارو میزارن تو آب انار شاید
باکی با تعجب گفت : آب انار ؟
سم سری تکون داد و گفت : آره دیگه اب انار تنگ میکنه
همون لحظه استیو با یه حالت عجیبی به باکی خیره شد و گفت : آب انار بگیرم ؟باکی یدونه خوابوند زیر گوشش و گفت : گمشو باباااااا ، برو بزار باد بیاد بابااااا ،