میدونید، هرچقدر هم که آدم یکی رو دوست داشته باشه و بخواد، باز هم میتونه بدون اون زندگی کنه. هرچقدر هم که درد داشته باشه. و یه خبر خوب، گذر زمان این درد رو کم میکنه،تا جایی که بعضی وقتا اصلا درد نداره. منکر دلتنگی شدیدی که یوقتایی به جون آدم میفته نمیشم، ولی بازم میتونی از هرکس و هرچیز رد بشی،زنده بمونی و حتی زندگی کنی.
#برای_روزنه_نورم
#یادداشت_هایی_برای_من_عزیز
#درپس_شبهای_تار@THEFREEDOMPRISON
پی نوشت: حقیقتا اینها نوشته هایی خطاب به آدمی هستن که دوستش داشتم(دارم) و پارت قبل هم درموردش صحبت کردم، اینها رو توی دیلی تلگرامم گذاشته بودم اما میخواستم اینجا هم باشه
YOU ARE READING
یادداشت ها
Randomاینجا قراره حرفهایی که دلم میخواست بگم،حرفایی که معمولا هیچ شنونده ای براش پیدا نمیشد. حالا این حرفا میتونن یچیز معمولی مثل اتفاق جالبی که برام افتاده،یا مثلا نظرم درمورد یک کتاب باشه،میتونه دیدگاهم راجب چیزایی باشه که تو جامعه میبینم و آزارم میده...