Part(6)

264 27 1
                                    

امیدوارم لذت ببرید ❤️❤️❤️

***

part(6)

دان.شانتی

در حال حاضر پنج ماهی هست که از ازدواج من با اندرو میگذره .

تو این مدت سعی کردم با چیزهای جدیدی که وارد زندگیم شدن کنار بیام و چیز های جدید یاد بگیرم.

سعی کردم راجب اندرو بیشتر بدونم اما میدونم که چیزهایی هست که اون با من در میان نمیزاره.

چیزهایی که من اعتقاد دارم شخصیتی که الان داره رو ازش ساختن. شخصیته تاریکی که داره!

چیزهایی که باعث شدن اون نیاز داشته باشه تا برده ی جنسی داشته باشه. نیاز داشته باشه به کسی درد بده تا ذهنش آروم بگیره.

تو این مدت اون برای من تبدیل شده به یه همدم و حس کنجکاوی من برای فهمیدم دلیل اون به حس نگرانی براش تبدیل شده.
این نگرانی برای من جدیده و من نمیدونم چه جوری باید این رو مهار کنم.

یه نقشه ای دارم و مطمئنم که اندرو نمیتونه جلوی اون مقاومت کنه!

دان.اندرو

امروز صبح آماده شدم تا برم دفتر. ماه اول ازدواج‌م با شانتی شرکت نمی‌رفتم تا بتونم کاملا وقتم را صرف شانتی کنم و اون را با خونه و وظایفی که داره آشنا کنم.

هنگام ورودم به خونه ، وقتی در رو باز کردم متوجه نور کم اطرافم شدم. وقتی کاملا داخل خونه اومدم متوجه شدم فضای خونه تقریبا تاریکه و نور کمی هم که اطراف را روشن می‌کنه به خاطر انعکاس نور شمع های زیادی هست که سانتی روشن کرده.

"هممم"

دنبال بوی خوبی که نتیجه ی آشپزی شانتی بود و داخل خونه پیچیده بود رفتم. غذای مورد علاقه ی من یعنی پاستا آلفردو درست کرده بود.

وارد غذا خوری شدم و زمانی که چشمم به شانتی افتاد متوقف شدم!

بیشتر شدن ضربان قلبم را میتونم حس کنم. موهاش دورش ریخته بودن ، دقیقا مثل هاله های شکلاتی ، حداقل آرایشی که می‌توانست رو داشت ولی بازم زیبا بود.

با دیدن لب هاش نتونستم مقاومت کنم و به سمتش رفتم. بوسه ای روی لب هاش زدم و کمی ازش فاصله گرفتم.

لب هاش اونقدر خوشمزه بودن که نمیتونستم ازشون دل بکنم.

فاک اون داره با من چیکار می‌کنه!

یکم عقب تر رفتم تا بتونم بدنش رو کامل نگاه کنم. لباس کوتاهی پوشیده بود که می‌تونستم در عین پوشیده بودن زیر آن را ببینم.

لباس زیر خوشگلی پوشیده بود که قبلاً ندیده بودم. به نظر میرسه تا حالا این رو امتحان نکرده بوده یا شاید هم جدیدا خریده. دیدن بدنش باعث میشه داغ بشم.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: 4 days ago ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

{| My Master's Touch |} Where stories live. Discover now