part 4

121 47 3
                                    

بعد از دادن سفارششون به بارمن یه جای دنج برای نشستن پیدا کردن و نشستن جیمین یه کوکتل سبک سفارش داده بود ولی ته و کوک دوتا نوشیدنی سنگین

+جیمین شی فکر نمیکردم ظرفیت الکلت انقدر پایین باشه

جیمین با پوزخند گفت :اونی که اینجا ظرفیتش پایینه من نیستم. فقط فکر کردم به عنوان میزبان اونقدری باید هوشیار باشم که به خونه برسونمتون

تهیونگ در حالی که به طرز جذابی رو صندلییش نشسته بود دستی روی موهاش کشید و گفت
-اونقدرام ظرفیتم پایین نیست قرار نیست مست بشم

:تو هر بار همینو میگی و من هر بار مجبورم تا خونه کولت کنم

+ته هیونگ تو هنوزم همونجوری هستی ؟

-اصلا بیاید شرط ببندیم کی میتونه شات بیشتری بخوره

جیمین اغراق امیز با دستاش صورتشو پوشوند و گفت

:اوه نه لطفا امشب رو بیخیال شو

تهیونگ با شیطنت گفت -باشه ولی دفعه بعد بیاید انجامش بدیم

تا اوردن سفارششون دیگه حرفی نزدن و به سن و ادمایی که توی هم بودن نگاه میکردن

-بیاید بریم برقصیم

جیمین به تهیونگ نگاه کرد اون واقعا مست شده بود و این کاملا از از حرکاتش پیدا بود

:من که نمیام

جونگکوک ولی بلند شد

+پاشو هیونگ بریم

اون دو نفر گوشه ای از سن واستاده بودن و خودشونو با ریتم اهنگ تکون میدادن جیمین هم از دور به اونا نگاه میکرد و میخندید زیر لب با خودش گفت :خوبه از این به بعد بیبی سیتر دو نفرم .و سرشو از روی تاسف تکون داد

=چرا تنها نشستی بیبی

باتعجب به طرف صدا برگشت. دختر زیبای قد بلند بوری دستشو به طرفش گرفته بود و با دست دیگش با پایه جامش بازی میکرد

=جسیکام جسی صدام میکن

جیمین با پوزخندی کوتاه دست داد
:و؟
=فقط خواستم باهات اشنا بشم تو خیلی خیره کننده ای 

:جیمین
جسی لبخندی زد =خوشبختم جیم . اجازه دارم جیم صدات کنم؟

:مشکلی نیست

=حوصلت سر نرفت چرا نمیری برقصی

جیمین که سرگرمی جدیدی پیدا کرده بود خندید:شاید چون پارتنر خوبی پیدا نکردم

=منم از رقصیدن خوشم نمیاد

جیمین باز هم خندید ولی اینبار از تعجب:فکر کردم اومدی بهم پیشنهاد رقص بدی

=نه فقط چون تایپمی خواستم باهات حرف بزنم

:تایپتم؟

=اره من عاشق پسرای کیوت و خوشگلم بیبی

جیمین ابرویی بالا انداخت :چه سلایق عجیبی

=تو خودتو از بیرون ندیدی .خیلی خواستنی هستی .من بایم و از دخترا بیشتر خوشم میاد ولی تو یه چیز دیگه ای

جیمین با تعجب پرسید :کره ای نیستی؟

=نه اینجا درس میخونم

:ولی خیلی خوب کره ای حرف میزنی

=شاید چون استعدادشو داشتم

جیمین سری چرخوند تا ته و کوک رو پیدا کنه ولی با چیزی که دید از تعجب به سرفه افتاد

جسی لیوان ابی که روی میز بود رو به دستش داد و به طرف جایی که جیمین نگاه میکرد نگاه کرد

=اون پسره زیادی گیه . و بلند خندید

جونگکوک و پسری ریز جثه گوشه سالن داشتن همدیگرو میخوردن

جیمین به سرعت به طرفشون رفت و دست کوک رو کشید

کوک که واقعا مست شده بود با نارضایتی به انگلیسی با لهجه نالید+ هی چیکار میکنی لعنتی

:اینجا امریکا نیس کره س لعنتی. حتی گی بارم نیست

و همینطور اونو به سمت سرویس برد

چند بار به صورتش اب پاشید

:اه باورم نمیشه لعنت به تو و هیونگ احمقت

جونگکوک که هنوز مستی از سرش نپریده بود با حرکات شل و به جیمین نزدیک شد و با صدای بم و کشیده گفت
+واو تو هم خوب تیکه هستی ها و پایین تنش رو به جیمین چسبوند

جیمین که حس میکرد با اینکار کوک بدنش خشک شد با لکنت گفت

: دا داری چیکار می کنی برو عقب دی دیوونه

با حس انگشتای کوک زیر پیراهنش به خودش اومد و سیلی محکمی به کوک زد

with youWhere stories live. Discover now