Part Two- what is the truth?!
Tried person pov:
"بی حس و تهی..."
این چیزی بود که در اون لحظه میشد باهاش سوهو رو توصیف کرد تموم مدت سرخی خون مین هیوک جلوی چشماشو گرفته بود مدام صحنه برخورد تیر به قفسه سینش از جلو چشماش رد میشد و حس مرگو بهش القا میکرد.احساساتش مثله یه شمع سوخته شده بود، تموم اون احساساتی که نتونسته بود خرج دونسنگاش کنه رو خرج مین هیوک کرده بود اون یجورایی عضوی از وجودش شده بود و حالا اینجوری مردنش درست جلوی چشماش...
تحمل این درد خارج از توانش بود جوری که حس میکرد اون درد بهش غلبه کرده و درحال خفه کردنشه، اره بخاطر همینه که نمیتونست درست نفس بکشه
با ورود کریس به ماشین نگاهشو از دستای خونیش گرفت و به شیشه های خیس از قطرات بارون ماشین داد.
اون شخص منفور در عرض چند ساعت کل زندگی کثافت بارشو بیشتر از قبل غرق در لجن کرده بود و طوری رفتار میکرد که انگار حالا حالا ها قرار نبود دست از سرش برداره.
اما خب،در هر صورت مهم نبود چون سوهو از همون لحظه مرگ آخرین فرد نزدیک زندگیش تصمیمشو گرفته بود مهم نبود کجا ببرتش یا دیگه بخواد چیکارش کنه تحت هر شرایطی تو اولین فرصتی که گیرش میومد همه چیو تموم میکرد.
اینجوری شاید حداقل تو بُعدی که خانوادش و مین هیوک بودن زندگی میکرد...
قبل از اینکه بفهمه درد به تن رنجورش غلبه کردن و با حس کرختی و خستگی شدیدی درحالی که متوجه خون ریزیش بود بی خیال چشمای بی فروغش بسته شد و ذهنش غرقِ یه خلسه تاریک شد.
Kris pov:
نمیدونست این چه حسیه که درگیرش کرده، یه چیزی مثله عذاب وجدان؟
پوزخند زد اون خیلی وقت بود این حسا رو تو وجود خودش کشته بود درست بعد از مرگ نا به حق معشوق زیباش، لوهان...
اما یچیزی اینجا درست نبود.
کریس آدم خبرهای بود تو شناخت و تشخیص زبون بدن و لحظهای که کریس داشت از مرگ لوهان حرف میزد و هیچ اثری از ترس تو چهره و حالات بدنش دیده نمیشد...
اون لحظه چهرش فقط غم داشت، و مهم تر از اون سکوت یهوییش خیلی مشکوک بود...
اون پسر زبون درازی داشت!
کلافه دستی به موهاش کشید و ماشین رو به حرکت درآورد، شاید نیاز بود یکم پیگیری کنه؟
ولی اون رئیس حفاظت یه باند قاچاقچی بود شاید فقط بازیگری رو خوب بلد بود؟!
نمیشد فقط رو همین چیزا حساب کرد به هرحال کریس تو این جور مسائل تیز و پیگیر بود پس لازم دید که یه بار دیگه کل پرونده ها و موارد مربوط به قتل لوهان و چگونگی رسیدن ته همهی این مسائل به سوهو رو بررسی کنه.
KAMU SEDANG MEMBACA
PLAY WITH ME
Aksi𝙲𝙾𝚄𝙿𝙻𝙴: 𝙺𝚁𝙸𝚂𝙷𝙾 𝚂𝚄𝙱-𝙲𝙾𝚄𝙿𝙻𝙴: 𝙲𝙷𝙰𝙽𝙱𝙴𝙰𝙺 - 𝚂𝙴𝙺𝙰𝙸 𝙶𝙴𝙽𝚁𝙴: 𝚁𝙾𝙼𝙰𝙽𝙲𝙴 - 𝚂𝙼𝚄𝚃 - 𝙰𝙽𝙶𝚂𝚃 - 𝙴𝙼𝙿𝚁𝙶 - 𝙰𝙲𝚃𝙸𝙾𝙽 ___________________________________________________ نتونست خودشو کنترل کنه و جلوی خودشو بگی...